صادق نوروزی مسئول شورای سياسی سازمان مجاهدين انقلاب در
مصاحبه با خبرگزاریهای داخلی، پيرامون پرونده اتمی ايران گفت:
اين پرونده در يك نقطه بحرانی قرار گرفته است. در زمان آقای
خاتمی نسبتاً به نقطه خوبی رسيده بود و اگر آن روند ادامه پيدا
میكرد، میتوانستيم
اميدوار باشيم به نتيجه مطلوبی برسد. اجتناب از برخوردهای
شعارگونه، اجرا جويانه و جنگطلبانه، به فراهم شدن تدريجی
زمينه پذيرش خواستهای منطقی ما در برخورداری از حق فعاليت
هستهای صلحآميز را فراهم خواهد ساخت. در پايان دوره آقای
خاتمی، تحت فشارهايی كه همه
میدانيم، فعاليت
U.C.F
اصفهان شروع شد و گامهای بعدی كه دولت جديد به دنبال آن
برداشت، نظير تغييراتی كه در تيم مذاكره كننده داد و از
افرادی استفاده شد كه از
پيشينه و تجربه مناسبی برخوردار نبودند و سخنان آقای
احمدینژاد در شورای امنيت
مشكلات كنونی را ايجاد كرد. طبق قطعنامه اخير شورای حكام در
صورت
بیسياستی و برخوردهای شعارگونه، پرونده به شورای امنيت خواهد
رفت و كشور در بحران
قرار خواهد گرفت. البته احمدی نژاد مجری تصميمات است، ولی به
هرحال كشور
هزينه بیتجربگیها و كجفكریهای كنونی را پرداخت میكند.
تاكتيكها و طرحهای اجرايی كه اتخاذ شده با گذشته تفاوت كرده
است،
تحت اين عنوان كه مجريان گذشته ضعيف بودهاند و بد عمل
كردهاند، ولی به نظر من در
اين تغيير تاكتيكها، اشتباهات فاحشی مرتكب شدند، مانند اينكه
اروپا را رها كردند
و سراغ هند، چين، روسيه و پاكستان رفتند و در عمل ديديم كه
نتيجهای نداشت.
- گفته میشود كه ما بايد از
N.P.T
خارج شويم، يا
بخشهای ديگری از پروندههای هستهای را فعال بكنيم و در
روزنامه كيهان به شدت به
دستاندركاران انتقاد شده كه چرا در مقابل صدور قطعنامه
اطلاعيهای كه داديد كماكان
اعلام آمادگی برای گفتوگو كردهايد؟
اين حرفها و مواضع جديد نيست و در گذشته
هم بوده است، بيشتر مصرف داخلی دارد. مأموريت و نقشی است كه به
اين گروهها داده
شده است. شنونده بايد عاقل باشد!!
- به عقيده شما علت اين پراكندهگويیها چيست،
شما میبينيد كه آقای آقازاده هم در وين حرفهای رئيس شورای
عالی امنيت، آقای لاريجانی را تأييد نكرده است.
اولاً برای اعلام برنامههای استراتژيك مرجع رسمی مشخصی وجود
ندارد، ثانياً اينكه با استفاده از كليه صاحبنظران در يك
پروسه
دموكراتيك به يك تصميم جمعی نمیرسند. ثالثاً به نام مرجع
تصميمگير تصميمات ثبت
و ضبط و ابلاغ نمیشود تا مجريان براساس آن عمل نمايند و
خاطيان در برابر آن پاسخگو
باشند. مثلاً آقای آقا محمدی اخيراً در نشست خانه احزاب مطالبی
در زمينه تصميمات و
مسير تاريخی انرژی هستهای بيان كرده مبنی بر اينكه مسئله
انرژی هستهای بحث
تكنولوژی «های تك» است و ما برای پيشرفت به آن نياز داريم و
كشورهای پيشرفته
نمیخواهند ما آن را داشته باشيم. بنابراين انتظار نداشته
باشيم اين پرونده به زودی خاتمه پيدا كند. در حالی كه «های
تك» در انرژی هستهای خلاصه نمیشود و طولانی شدن
و مختومه نشدن پرونده انرژی هستهای كشور را در بلاتكليفی نگه
میدارد و خسارتهای جبرانناپذيری به اقتصاد و پيشرفت كشور
وارد میكند و بعيد است نظر رسمی باشد. يا
اظهارت اخير تحريكآميز سخنگوی سپاه پاسداران، تصور نمیرود
مقبوليت عمومی در بين
تصميمگيران داشته باشد.
تصور میكنم سياست نظام پس از سی سال
تجربه، میبايست عاقلانهتر از اين حرفهای كوچه و بازاری
میبود. نظام میبايست
شرايط جهانی را درك، به مصالح ملی توجه و از فرصتها برای رفع
تهديدها استفاده
كند. عدم تحليل
صحيح از شرايط بينالمللی، عدم اقدام به موقع، استفاده از
تاكتيكهای غلط و
فضاسازیهای شعاری افراطی، مشكلاتی است كه اگر در رفع آن
نكوشيم، در
دام آمريكا
گرفتار خواهيم شد.
رها كردن اروپا و اميد بستن به روسيه، چين، هند،
پاكستان و... از اشتباهات بزرگ بود، چون اينها بعضاً در گذشته
به آقای
خاتمی
گفته
بودند كه از ما
انتظار نداشته باشيد
در مقابل آمريكا بايستيم. در مسائل استراتژيك ساختار درستی
برای تصميمگيری وجود ندارد و در مواردی هم كه هست، به آن عمل
نمیشود. با اين نظر موافقم، كه برای حفظ وحدت و جلوگيری از
سوءاستفاده دشمن گروهها و احزاب با تصميمات همدلی كنند.ما اين
مطلب را صحيح و به نفع كشور نمیدانيم، چون اولاً الان در
تصميماتی كه
گرفته میشود، كليه ديدگاههای صاحبنظران به مشورت گرفته
نمیشوند و يك گروه است كه
تصميم میگيرد. ثانياً ديگر گروهها و احزاب هم به مصالح و
منافع ملی توجه دارند
و نظرات و ديدگاههای خود را در حدی كه مفيد است به جامعه
منعكس میكنند و در صورت
ضرورت و وجود گوش شنوا بخشی از مطالب را به صورت نامه محرمانه
به اطلاع مسئولان و
مراجع تصميمگيری میرسانند. ثالثاً وقتی يك گروه آزاد است و
امكانات لازم
را برای انعكاس نظرات خود به جامعه دارد و فضاسازی برای
مسئولان میكند، به منظور
جلوگيری از فضاسازی غلط انعكاس نظرات ديگر گروهها به جامعه
لازم است.
سازمان مجاهدين انقلاب از گذشته تاكنون در مقاطع مختلف اعلام
موضع كرده و
اخيراً هم طی بيانيهای هشدارهای لازم را دادهاست.
- ما چه نقطه مثبتی در اين پرونده مذاكره با كشور
اروپايی داريم؟
به نظر من به غير از آمريكا و اسرائيل كه با اين پرونده طبعاً
سياسی برخورد میكنند و میخواهند كه به اهداف منطقهای خود
برسند، بقيه كشورها
مخالف داشتن انرژی هستهای صلحآميز توسط ما نيستند، بلكه
بیاعتمادی دارند؛ و
میخواهند ما را در مسير يك راهكار اطمينان بخش قرار دهند، لذا
بايد به مسير
اعتمادسازی كه در گذشته طی میكرديم، برمیگشتيم و به مذاكرات
با اروپا ادامه
میداديم.
اگر شعور جای شعار، پاسداری از منافع، مصالح و... جای پاسداری
از منافع سياسی و جناحی و تعامل و گفتوگو جای ماجراجويی و
بحرانآفرينی را
بگيرد، مشكل حل خواهد شد. اگر در دوران خاتمی چنين سياستهای
نداشتند، قابل فهم
بود. میخواستند خاتمی در سياست تنشزدايی و عادی سازی روابط
خارجی موفق نشود، ولی حالا كه همه چيز دست خودشان است، چرا؟! |