جهان

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

درانتظارحوادث مهم
متن كامل و رسمی
مانيفست جنگی بوش

 
 
 
 
 

در دو روز گذشته و بدنبال انتشار بخش عمده سخنرانی بوش در مركز تجارت بين المللی "ريگان" در پيك نت و به نقل از سايت "راه توده"، پيام‌های مختلفی را برای انتشار متن كامل اين سخنرانی دريافت داشتيم. شوك و حيرت اوليه‌ای كه به خوانندگان اين سخنرانی كه سايت راه توده آن را مانيفست جنگی معرفی كرده و ما نيز همان عنوان و برداشت را منتشر كرديم، چنان بود كه گوئی بسياری تازه می‌خواهند به عمق فاجعه و ويرانی آواری كه قرار است بر سر ايران فرود آيد پی ببرند!

متن كامل اين سخنرانی را، با هدف پايان بخشيدن به هرنوع ترديدی، از سايت وزارت خارجه امريكا استخراج كرده و درادامه اين مقدمه كوتاه منتشر می‌كنيم. اين متن با متنی كه در شماره يكشنبه پيك نت منتشر كرديم تفاوت چندانی در محتوا و اصول پايه‌ای آن ندارد، مگر جزئيات و اطلاعات بيشتری در ان است كه شايد آگاهی از آن نيز مفيد باشد.

 


واشنگتن دی سی - 6 اكتبر 2005

 

رييس جمهور: از همه شما سپاسگزارم (كف زدن.) از همه شما سپاسگزارم. لطفا بنشينيد. (كف زدن.) از استقبال گرمتان تشكر می‌كنم. بار ديگر افتخار يافته ام تا با حاميان سازمان اعانه ملی برای دموكراسي(1) همراه شوم. از روزی كه رونالد ريگان، رييس جمهور اسبق ايالات متحده پايه‌های اين تفكر را بنا نهاد دنيا شاهد سريع ترين پيشرفت تاريخی نهادهای مردم سالاری بوده است. و مردم آمريكا به نقشی كه در اين ماجرای بزرگ داشته ايم افتخار می‌كنند.
كشور ما نگهبان مرزهای ناامن بود؛ ما از حقوق مخالفان و اميد تبعيديان دفاع كرديم؛ ما به ظهور حكومت‌های مردم سالار جديد در ويرانه‌های استبداد كمك نموديم. و تمام هزينه و فداكاری‌های صورت گرفته ارزش داشت، زيرا ما در آمريكای لاتين، اروپا و آسيا به آرامشی رسيده ايم كه آزادی با خود به همراه می‌آورد. آزادی بار ديگر در اين سده جديد مورد حمله دشمنانی قرار گرفته است كه قصد دارند پيشرفت مردم سالاری را به عقب بازگردانند. ما بار ديگر با اقدامات آزادی طلبانه به عمليات تهديدآميز واكنش نشان می‌دهيم. و بار ديگر شاهد پيروزی آزادی خواهيم بود. (كف زدن)

وين(2)، مايلم به خاطر دعوت مجددم سپاسگزاری نمايم. و از مقدمه كوتاهت ممنونم. (خنده.) از كارل گرشمن(3) تقدير می‌نمايم. مايلم به ديك گپهارت(4)، نماينده سابق كنگره و عضو هيات مديره سازمان اعانه ملی برای دموكراسی خوشامد بگويم. از ديدنت خوشحالم ديك. و از كريس كاكس(5)، رييس كميسيون امنيت و تبادلات ايالات متحده و نيز عضو هيات مديره سازمان اعانه ملی برای دموكراسی كه در اينجا حضور يافته است قدردانی می‌نمايم. مايلم از همه اعضای ديگر هيات مديره نيز تشكر كنم.

از وزير امور خارجه، كاندی رايس كه به ما پيوسته است و نيز وزير دفاع، دان رامسفلد قدردانی می‌نمايم. از همه شما به خاطر حضورتان در اين محل ممنونم. همچنين به همراهی امروز رييس تازه سوگند خورده مشاوران نظامی رييس جمهور، ژنرال پيتر پيس(6)، نخستين فرد از نيروی دريايی كه به چنين مقامی نايل می‌شود افتخار می‌كنم. (كف زدن.) از اعضای هيات ديپلماتيك نيز كه در اينجا حاضر شده اند سپاسگزارم.

كشور ما به تازگی شاهد چهارمين سالگرد يك مصيبت بزرگ بود و بار ديگر به اين نقطه عطف در تاريخمان نگريست. ما همچنان شهر پر افتخاری را كه از دود و خاكستر پوشيده شده بود، آتشی را كه از ميان آسمان خراش می‌گذشت و مسافرانی را كه آخرين لحظات عمر خود را به مبارزه با دشمن گذراندند به ياد داريم. ما همچنان مردانی را كه از هر مرگ شاد می‌شدند و آمريكاييانی را كه در لباس نظامی به خدمت می‌رفتند به خاطر داريم. و ما وظيفه‌ای را كه از آن روز بر گردن ما نهاده شد و تا اين لحظه نيز ادامه يافته است از ياد نمی بريم: ما با اين خطر مرگبار برای انسانيت مقابله خواهيم كرد. ما تا لحظه‌ای كه مبارزه با تروريسم به پيروزی نرسد خسته نخواهيم شد و استراحت نخواهيم كرد. (كف زدن.)

تصاوير و تجربه 11 سپتامبر برای آمريكاييان منحصر به فرد است. با اين وجود مصيبت آن صبح در نقاط ديگر نيز از جمله ممباسا، كازابلانكا، رياض، جاكارتا، استانبول، مادريد، بسلان، تابا، نتانيا، بغداد و شهرهای ديگر دوباره به وقوع پيوسته است. در چند ماه گذشته شاهد هجوم تروريستی ديگری بوده ايم كه طی آن حملاتی به لندن و شرم الشيخ صورت گرفت و يك بمب گذاری مرگبار در بالی رخ داد. تمام اين تصاوير جداگانه تخريب و انزجار كه در اخبار شاهديم می‌توانند اقداماتی ديوانه وار، بدون نقشه و مجزا به نظر رسند؛ مردان و زنان و كودكان‌بی‌گناه كشته شده اند چرا كه فقط قطار اشتباه را سوار شده بودند، در ساختمان اشتباه مشغول به كار بودند يا در هتل اشتباه اقامت گزيده بودند. با اين وجود در حالی كه قاتلان قربانيان خود را‌بی‌هدف انتخاب می‌كنند حملات آنان در خدمت يك ايدئولوژی مشخص و متمركز است كه از مجموعه‌ای از باورها و اهداف شيطانی و نه ديوانه وار تشكيل می‌شود.

برخی آن را افراط گرايی اسلامی می‌خوانند، برخی ديگر نام جهادگرايی آشوب طلب بر آن می‌گذارند و ديگران به آن فاشيسم اسلامی می‌گويند. نام اين ايدئولوژی هر چه كه باشد با دين اسلام تفاوت بسيار دارد. اين شكل از افراط گرايی، اسلام را به خدمت يك ديدگاه خشن سياسی در می‌آورد كه خواستار تاسيس يك امپراطوری انحصار طلب نفی كننده تمام آزادی‌های سياسی و مذهبی به وسيله تروريسم و خرابكاری و شورش است. اين افراط گراها از تفكر جهاد، دعوتی برای كشتار تروريستی بر ضد مسيحيان و يهوديان و هندوها و نيز مسلمانان فرقه‌های ديگر می‌سازند كه آنان را مرتد می‌نامند.

بسياری از اين مبارزان، اعضای سازمان‌های تروريستی جهانی و بدون مرز مانند القاعده هستند كه تبليغ می‌كنند و سرمايه و كمك‌های فنی مورد نياز افراط گرايان محلی را فراهم می‌سازند و رهبری عمليات‌های بزرگ و وحشيانه‌ای همچون 11 سپتامبر را بر عهده می‌گيرند. ساير مبارزان را می‌توان در گروه‌های منطقه‌ای يافت كه اغلب با القاعده، شورش‌های شبه نظامی و جريان‌های جدايی طلب در نقاطی مانند سومالی، فيليپين، پاكستان، چچنستان، كشمير و الجزيره ارتباط دارند. ديگرانی نيز وجود دارند كه در هسته‌های محلی شكل گرفته اند و از افراط گرايی اسلامی تاثير می‌پذيرند اما به طور مستقيم توسط آنان رهبری نمی شوند. افراط گرايی اسلامی بيشتر شبيه به يك شبكه نه چندان پيوسته با شاخه‌هايی بسيار بيشتر از يك ارتش تحت فرمان واحد است. با اين وجود همه اين عناصر كه در ميدان‌های جنگ پراكنده مشغول مبارزه هستند از ايدئولوژی و ديدگاه واحدی نسبت به دنيای ما برخوردارند.

ما ديدگاه افراط گراها را می‌دانيم، زيرا آن را به روشنی در تصاوير ويديويی، نوارهای صوتی، نامه‌ها، بيانيه‌ها و تارنماها اعلام كرده اند. نخست آن كه افراط گرايان می‌خواهند به تاثير آمريكا و غرب بر خاور ميانه بزرگ خاتمه دهند، زيرا ما از مردم سالاری و صلح حمايت می‌كنيم و بر سر راه خواسته‌های آنان قرار گرفته ايم. اسامه بن لادن، رهبر القاعده از مسلمانان خواسته است تا "دارايی‌ها، پسران و پول خود را برای بيرون راندن كافران از سرزمين‌هايشان" وقف نمايند. شگردهای آنان برای رسيدن به اين هدف به مدت يك ربع قرن ادامه داشته است: آنان ما را می‌زنند و انتظار دارند كه فرار كنيم. آنان می‌خواهند كه ما بار ديگر تاريخ تلخ بيروت در سال 1983 و موگاديشو در سال 1993 را در مقياس بزرگ تر و همراه با پيامدهای بيشتر تكرار كنيم.

دوم آن كه شبكه مبارز می‌خواهد از خلا ناشی از عقب نشينی ايالات متحده برای در اختيار گرفتن زمام امور يك كشور استفاده نمايد تا حملات خود را از آنجا ترتيب دهد و مبارزه با حكومت‌های اسلامی غير افراطی را از اين نقطه رهبری نمايد. افراطيان در دهه‌های گذشته بيش از هر جا مصر، عربستان سعودی، پاكستان و اردن را هدف اشغال قرار داده اند. آنان برای برهه‌ای از زمان در افعانستان به اين هدف دست يافتند. هم اكنون به عراق چشم دارند. بن لادن اعلام كرده است: "همه دنيا در حال تماشای اين جنگ و دو دشمن است. نتيجه يا پيروزی و افتخار و يا بدبختی و تحقير خواهد بود." تروريست‌ها عراق را جبهه اصلی خود در مبارزه بر ضد انسانيت می‌بينند. و ما بايد عراق را جبهه اصليمان در مبارزه با تروريسم بدانيم.
سوم آن كه طبق باور مبارزان در اختيار گرفتن امور يك كشور، جمعيت‌های مسلمان را گرد هم می‌آورد و برای آنان امكان براندازی همه حكومت‌های ميانه رو و تاسيس يك مپراطوری اسلامی از اسپانيا تا اندونزی را فراهم می‌سازد. تروريست‌ها با قدرت اقتصادی، نظامی و سياسی بيشتر می‌توانستند برنامه كار اعلام شده شان مبنی بر توليد سلاح‌های كشتار جمعی، انهدام اسراييل، ارعاب اروپا، تهديد مردم آمريكا و تهديد دولت آمريكا به انزوا را پيشتر برند.
ممكن است برخی وسوسه شوند اين اهداف را به دليل تعصب آميز يا افراطی بودن، نشدنی تلقی نمايند. البته آنها تعصب آميز و افراطی هستند، اما نبايد كنار گذاشته شوند. دشمن ما كاملا متعهد است. همانگونه كه زرقاوی عهد كرده است، "ما يا بر نژاد انسان پيروز می‌شويم و يا به زندگانی جاويد می‌رسيم." و دنيای متمدن به خوبی می‌داند كه متعصبان ديگر تاريخ نيز از جمله، استالين، هيتلر و پل پات(7) پيش از ترك عرصه تاريخ همه ملل را به جنگ و قتل عام كشاندند. لازم است با مردان بد نيت جاه طلب‌بی‌وجدان با جديت برخورد شود و بايد آنان را پيش از چند برابر شدن جناياتشان متوقف سازيم.

شكست دادن شبكه ستيزه جويان دشوار است، چرا كه رشد آن مانند يك انگل به عذاب و سختی كشيدن ديگران بسنگی دارد. افراط گرايان درگيری‌های محلی را در خدمت بنا نهادن يك فرهنگ شكنجه می‌گيرند كه هميشه در آن كس ديگری مقصر است و راه حل هميشه به خشونت منتهی می‌شود. آنان از مردان و زنان جوان آزرده و سرخورده سوء استفاده می‌كنند و آنان را از طريق مساجد كه آلت دست تروريسم قرار گرفته اند به خدمت می‌طلبند. و از فن آوری امروزی برای چند برابر كردن قدرت ويرانگرشان استفاده می‌كنند. اعضای جديد هم اكنون به جای آن كه در اردوگاه‌های دورافتاده آموزش ببينند می‌توانند به كتابخانه‌های اينترنتی دسترسی داشته باشند كه در آنها چگونگی ساخت بمب‌های كنار جاده‌ای يا منفجر ساختن نارنجك‌های موشكی آموزش داده شده است و اين امر خطر خشونت را حتی در داخل جوامع صلح آميز و مردم سالار انتشار می‌دهد.

تاثير افراط گرايی اسلامی همچنين توسط ياری دهندگان و قدرت دهندگان بيشتر می‌شود. آنان توسط نظام‌های خودكامه و ياران مصلحتی مانند سوريه و ايران كه هدف مشتركشان آزار آمريكا و دولت‌های اسلامی ميانه رو است و از تبليغ‌های تروريستی برای نسبت دادن خطاهای خودشان به غرب و آمريكا و يهوديان استفاده می‌كنند تحت پوشش قرار گرفته اند. اين افراط گرايان بر پايه مراكزی همچون خيريه‌های فاسد استوار هستند كه برای فعاليت‌های تروريستی پول جمع آوری می‌كنند. آنان توسط كسانی كه پرخاشجويانه برای انتشار برداشت‌های افراطی و تعصب آميز از اسلام در نقاط‌بی‌ثبات سرمايه گذاری می‌كنند قدرت می‌يابند. ستيزه جويان همچنين توسط عناصری از رسانه‌های خبری عرب زبان كه به نفرت و نگرش ضد سامی دامن می‌زنند و نظريه‌های توطئه آميز را تغذيه می‌كنند و از آنچه در گذشته "مبارزه با اسلام" توسط آمريكا ناميده می‌شد صحبت می‌كنند و تقريبا يك كلام از اقدامات آمريكا برای محافظت از مسلمانان افغانستان، بوسنی، سومالی، كوزوو، كويت و عراق نمی گويند تقويت می‌شوند.
بنا بر باور برخی از آنها افراط گرايی حتی توسط اقدامات ائتلاف ما در عراق استحكام يافته است و طبق اظهار آنان حضور ما در آن كشور به نوعی باعث يا عامل خروش افراط گرايان شده است. به آنان يادآوری می‌كنم كه ما روز 11 سپتامبر در عراق نبوديم و با اين وجود القاعده به ما حمله كرد. نفرت افراط گرايان پيش از آن كه عراق مساله روز باشد وجود داشت و پس از آنكه اين كشور بهانه‌ای در دستان آنان نباشد نيز ادامه خواهد داشت. دولت روسيه از عمليات آزاد سازی عراق حمايت نكرد و با اين وجود ستيزه جويان بيش از 180 دانش آموز را در بسلان به قتل رساندند.

افراط گرايان در طول سال‌ها موارد زيادی را از جمله حضور اسراييلی‌ها در كرانه باختری يا حضور نظامی ايالات متحده در عربستان سعودی يا شكست طالبان يا جنگ‌های صليبی هزاران سال پيش بهانه كرده اند تا به خشونت متوسل شوند. در حقيقت ما با مجموعه‌ای از ظلم و جور مواجه نيستيم كه بتوان به آنها پرداخت و از حجمشان كاست. آنچه در برابر ما قرار دارد يك ايدئولوژی افراطی با اهدافی اصلاح ناپذير مبتنی بر به اسارت در آوردن همه ملل و ارعاب كل جهان است. هيچ يك از اقدامات ما قاتلان را به خروش دعوت ننمود و هيچ امتياز، رشوه يا اقدامی برای تسلی برنامه‌های آنان را برای كشتار دگرگون يا محدود نمی سازد.

آنان بر خلاف اين نظر كشورهايی را هدف قرار می‌دهند كه بيانديشند می‌توان رفتارشان را از طريق خشونت تغيير داد. در برابر چنين دشمنی تنها يك واكنش كارآمد وجود دارد: ما هيچ گاه عقب نشينی نمی كنيم، هيچگاه تسليم نمی شويم و هيچ گاه به چيزی كمتر از پيروزی كامل قانع نمی شويم. (كف زدن)

ايدئولوژی مرگبار افراط گرايان اسلامی چالش بزرگ ما در قرن جديد است. با اين وجود مبارزه كنونی تا حد زيادی يادآور مبارزه با كمونيسم در قرن پيش است. افراط گرايی اسلامی نيز مانند ايدئولوژی كمونيسم نخبه سالار است و توسط رهبری اداره می‌شود كه انتخاب او بر عهده خودش است و به خود اجازه می‌دهد تا به نمايندگی از جمعيت‌های مسلمان صحبت نمايد. به گفته بن لادن نقش او برای مسلمانان اين است كه به آنان بگويد "چه چيزی برای آنها خوب است و چه چيزی برای آنها خوب نيست." و تجويز اين مرد كه در ثروت و سعادت بزرگ شده است برای مسلمانان فقير اين است كه قاتل و بمب گذار انتحاری شوند. او به آنان اطمينان می‌دهد كه اين راه رسيدن به بهشت است، با اين وجود هيچ گاه خود پا به اين مسير نمی گذارد.
دشمن جديد ما نيز مانند ايدئولوژی كمونيسم آموزش می‌دهد كه افراد‌بی‌گناه می‌توانند قربانی يك ديدگاه سياسی شوند. و اين امر نشان دهنده‌بی‌اعتنايی خونسردانه آنان نسبت به زندگی انسان است. ما در كشتار دانيل پرلز(8)، نيكولاس برگ(9)، مارگارت حسن و بسياری از افراد ديگر شاهد اين امر بوده ايم. قاتل تئو ون گگ در دادگاهی در هلند به مادر گريان قربانی رو كرد و گفت: "من درد شما را احساس نمی كنم، زيرا به اعتقاد من شما يك كافريد." و بر خلاف ظاهر اين شعار مذهبی، بيشتر قربانيان دست اين ستيزه جويان، مسلمانان هستند.

ساده و روشن است كه قتل 25 كودك عراقی در يك بمب گذاری با اعدام معلمان عراقی در مدرسه‌هايشان يا كشتار پرستارانی كه در بيمارستان‌ها مشغول مراقبت از بيماران هستند قتل يا رد كامل عدالت و شرافت و اخلاقيات و مذهب به شمار می‌رود. اين ستيزه جويان تنها دشمن آمريكا و عراق نيستند، بلكه دشمن اسلام و انسانيت اند. (كف زدن.) ما در گذشته نيز هنگامی كه تعصب‌بی‌رحم باعث پيدايش گولاگ‌ها، انقلاب فرهنگی و ميادين كشتار شد شاهد ستم‌بی‌شرمانه بوده ايم.

دشمن جديد ما نيز مانند ايدئولوژی كمونيسم به دنبال اهداف استبدادی است. سران آنان وانمود می‌كنند كه حزبی ستم ديده و نماينده مظلومان در برابر دشمنان ستمگرشان هستند. در واقع آنان دارای جاه طلبی‌بی‌پايان برای تسلطی فرمانروايانه هستند و آرزو دارند قدرت را از همه كس غير از خودشان بگيرند. آنان در حكومت‌هايشان كتاب‌ها و مجسمه‌های تاريخی را ممنوع اعلام كرده اند و با زنان وحشيانه رفتار می‌كنند. آنان به دنبال پايان بخشيدن به هر گونه مخالفت و نظارت بر تمام جنبه‌های زندگی و حكومت بر افراد هستند. تروريست‌ها در حالی كه آينده‌ای عدالتمند و مقدس را وعده می‌دهند مشغول آماده سازی آينده‌ای آكنده از ستم و بدبختی هستند.
دشمن كنونی ما مانند ايدئولوژی كمونيسم به افراد آزاد‌بی‌اعتنا است و اظهار می‌كند كه زنان و مردانی كه آزادانه زندگی می‌كنند ضعيف و فاسد هستند. به گفته زرقاوی آمريكايی‌ها "بزدل ترين موجودات خدا هستند." اما بياييد روشن صحبت كنيم: بزدلی به دنبال كشتار كودكان و بزرگسالان از طريق بمب گذاری در اتوموبيل و بريدن گلوی اسيری دربند و حمله به عبادت كنندگان هنگام ترك مسجد است. شهامت بود كه منجر به آزادی بيش از 50 ميليون انسان شد. شهامت است كه موجب بيدارباش خستگی ناپذير در برابر دشمنان يك حكومت مردم سالار نوپا می‌شود. و شهامت ناشی از آزادی است كه ديگر بار باعث نابودی دشمنان آزادی می‌گردد.
و مانند ايدئولوژی كمونيسم، راديكاليسم اسلامی نيز دارای تضادهای فطری‌ای است كه آن را محكوم به شكست می‌كند. با وحشت از آزادی -- با‌بی‌اعتمادی به خلاقيت انسان، مجازات كردن تغيير، و محدود سازی معاضدت‌های نيمی از جمعيت -- اين ايدئولوژی به تضعيف همان خصايصی كه پيشرفت بشری را ممكن می‌سازند و موجب موفقيت جوامع بشری می‌شوند می‌پردازد. تنها بخش مدرن ديدگاه‌های اين مبارزان سلاح‌هايی است كه می‌خواهند بر عليه ما به كار گيرند. مابقی ديدگاه‌های خشونت آميز و‌بی‌رحمانه آنها به واسطه تصوير كج و منحرفی كه از گذشته دارند تعريف می‌شود -- اعلام جنگ بر عليه انديشه پيشرفت. و هر آنچه كه در جنگ بر عليه اين ايدئولوژی در راه باشد، نتيجه نامعلوم نيست: آنهايی كه از آزادی و پيشرفت نفرت دارند خود را به انزوا، نزول، و سقوط محكوم می‌كنند. چون مردمان آزاد به آينده ايمان دارند، مردمان آزاد صاحب آينده خواهند بود. (كف زدن)

ما خواستار اين مبارزه جهانی نبوديم، اما با اعتماد به نفس و استراتژی جامعی در حال پاسخ دادن به ندای تاريخ هستيم. مغلوب كردن شبكه‌ای گسترده و قادر به سازگار شدن با محيط خود نيازمند حوصله، فشار دائم، و شركای قدرتمند در اروپا، خاورميانه، آفريقای شمالی، آسيا، و ماورا است. با همكاری با اين شركا، ما توطئه‌های مبارزان را برهم می‌زنيم، توان آنها برای جنگ آوری را از بين می‌بريم، و تلاش می‌كنيم تا به ميليون‌ها انسان ساكن در منطقه آشفته‌ای از جهان جايگزين اميدوار كننده‌ای برای نفرت و خشونت بدهيم.

اول، ما مصمم هستيم تا از حملات شبكه‌های تروريستی قبل از اينكه به وقوع بپيوندند جلوگيری كنيم. ما با سازماندهی مجدد دولت خود در حال ايجاد سيستم دفاعی گسترده و هماهنگی برای كشورمان هستيم. ما برای انجام وظيفه بسيار دشوار رديابی فعاليت دشمن بر اساس اطلاعاتی كه معمولا از منابع پراكنده داخلی و خارجی به صورت متفرقه و ناقص به دست می‌آيد در حال اصلاح آژانس‌های اطلاعاتی خود هستيم. ما به همراه دولت‌های بسياری از كشورهای ديگر در جهت نابود كردن شبكه‌های تروريستی و ناتوان كردن رهبران آنها در حال اقدام هستيم. با همكاری با يكديگر، ما تقريبا تمامی آنهايی كه مسئوليت مستقيم در حملات 11 سپتامبر داشتند و همچنين برخی از معاونان ارشد بن لادن و مديران و عاملان سازمان القاعده در بيش از 24 كشور را يا كشته يا دستگير كرده ايم. از ميان اين افراد، می‌توان به مغر متفكر حمله به كشتی يو اس اس كول كه رئيس عمليات القاعده در منطقه خليج فارس بود، مغر متفكر حملات جاكارتا و اولين بمب گذاری‌های بالی، يك برنامه ريز ارشد عمليات تروريستی زرقاوی كه مشغول برنامه ريزی حملاتی در تركيه بود، و بسياری از رهبران ارشد القاعده در عربستان سعودی اشاره كرد.

در مجموع، ايالات متحده و شركای ما از 11 سپتامبر تا كنون دست كم ده توطعه تروريستی بسيار جدی القاعده از جمله سه توطعه القاعده برای انجام حمله در داخل ايالات متحده را خنثی كرده ايم. ما همچنين دست كم پنج كوشش ديگر القاعده برای تعيين اهدافی در ايالات متحده يا وارد كردن عمال خود به داخل كشور را متوقف كرده ايم. اين پيشرفت‌های پيوسته دشمن را زخمی كرده -- اما دشمن هنوز هم قادر به انجام عمليات در سطحی جهانی است. تعهد ما روشن است: ما به مبارزه ادامه خواهيم داد تا شبكه‌های سازمان يافته بين المللی تروريسم كشف و نابود شده و رهبرای آنها برای جنايت‌های خود پاسخگو قرار گيرند.

دوم، ما مصمم هستيم تا سلاح‌های كشتار جمعی در اختيار رژيم‌های شرور و متحدان تروريستشان كه بدون راه دادن ترديدی به خود از آنها استفاده می‌كنند قرار نگيرد. با همكاری با بريتانيا، پاكستان، و ديگر كشورها، ايالات متحده يك شبكه بازار سياه بزرگ فناوری هسته‌ای به رهبری عبدالقدير خان را كشف و نابود كرد. ليبی برنامه‌های سلاح‌های هسته‌ای و شيميايی و همچنين موشكی دور برد خود را رها كرد. و در سال گذشته، ما و شركايمان تحت طرح امنيت گسترش بيش از يك دوجين محموله مشكوك به ارتباط با فناوری تسليحاتی منجمله تجهيزات برای برنامه موشكی ايران را متوقف ساختيم.

اين پيشرفت‌ها خطرات موجود بر عليه كشورهای آزاد را كاهش داده، اما از ميان نبرده. مردان خبيث كه قصد دارند از سلاح‌های وحشتناكی بر عليه ما استفاده كنند برای دستيابی به آنها دائما می‌كوشند. و ما مصرانه در حال تلاش هستيم تا سلاح‌های كشتار جمعی در دستان آنها قرار نگيرد.

سوم، ما مصمم هستيم تا گروه‌های راديكال از حمايت و پناه رژيم‌های شرور برخوردار نشوند. دولت‌های حمايت گر مانند سوريه و ايران دارای تاريخچه طولانی‌ای در همكاری با تروريست‌ها بوده و مستحق هيچ نوع صبری از سوی قربانيان تروريسم نيستند. ايالات متحده هيچ تفاوتی ميان آنهايی كه اقدامات تروريستی انجام می‌دهند و آنهايی كه از تروريست‌ها حمايت می‌كنند يا به آنها پناه می‌دهند قائل نمی شود، چون همه آنها به يك اندازه قاتل هستند. (كف زدن) دولت‌هايی كه ترجيح می‌دهند با ترورسم متحد باشند، همچنين ترجيح می‌دهند كه دشمن تمدن باشد. و جهان متمدن بايد اين رژيم‌ها را پاسخگو قرار دهد.

چهارم، ما مصمم هستيم تا مبارزان كنترل هيچ كشوری كه از آن به عنوان پايگاه و سكويی برای انجام عمليات تروريستی استفاده شود را به دست نياورند. به اين منظور، ما در كنار شركای افغانی خود بر عليه بقايای طالبان و متحدان القاعده آنها می‌جنگيم. به اين منظور، ما برای به انزوا كشيدن و مقابله با مبارزان در پاكستان با پرزيدنت مشرف همكاری می‌كنيم. و به اين منظور، ما با بقايای رژيم پيشين و تروريست‌ها در عراق مبارزه می‌كنيم. هدف تروريسم براندازی يك دموكراسی در حال برخاستن، تصاحب يك كشور استراتژيك به عنوان ايمنگاهی برای تروريسم،‌بی‌ثبات كردن خاورميانه، و حمله به آمريكا و ديگر كشورهای آزاد با خشونتی فزاينده است. هدف ما شكست دادن تروريست‌ها و متحدانشان در مركز قدرتشان است -- و به همين دليل ما دشمن را در عراق مغلوب خواهيم كرد.

ائتلاف ما با برنامه نظامی جامع و مشخصی به همراه متحدان عراقی مان در حال پيش روی است. منطقه به منطقه، شهر به شهر، ما به منظور پاكسازی نيروهای دشمن عمليات تهاجمی انجام داده و نيروهای عراقی را باقی می‌گذاريم تا از بازگشت دشمن جلوگيری شود. ما در اين مناطق در تلاش هستيم تا بهبودهای ملموسی در زندگی شهروندان عراق ايجاد شود. ما در حال كمك رسانی به برخاستن دولت منتخبی هستيم كه مردم عراق را در برابر افراط گرايی و خشونت متحد می‌كند. اين كار خطرات زيادی برای عراقی‌ها، و آمريكايی‌ها و نيروهای ائتلاف دارد. در هيچ جنگی نمی توان بدون ايثار برنده شد -- و اين جنگ نيازمند ايثار بيشتر، زمان بيشتر، و اراده بيشتر است.

اين تروريست‌ها ددمنش تر از هر دشمنی هستند كه تاكنون ديده ايم. آنها به هيچ نوع مروت يا قوائد جنگی پايبند نيستند. هيچكس نبايد دشواری‌های پيش رو را دست كم بگيرد، يا از مزيت‌هايی كه حضور ما وارد اين مبارزه می‌كند غافل شود.

برخی ناظران به كار پيش رو نگاه كرده و موضع بدبينانه خود براندازانه‌ای اتخاذ می‌كنند. اين عمل قابل توجيه نيست. با هر بمب گذاری در اينجا و آنجا و تشييع جنازه هر كودك روشن تر می‌شود كه افراط گرايان وطن پرست يا مبارزان مقاومت نيستند -- آنها قاتلانی هستند كه به جنگ با مردم عراق و با خود برخاسته اند.

بر خلاف آنها، رهبران منتخب عراق در حال اثبات توان و استواری خود هستند. در مقايسه با هر معيار و پيشينه تاريخی، عراق پيشرفت‌های سياسی باور نكردنی‌ای داشته -- از استبداد به آزادی، به انتخابات ملی، و به تهيه قانون اساسی، و همه اينها فقط در دو سال و نيم. با كمك ما، ارتش عراق با گذشت هر ماه توانايی‌های جديد و اعتماد به نفس بيشتری به دست می‌آورد. يازده ماه قبل در جريان عمليات فلوجه، تنها چند گردان ارتش عراق در عمليات رزمی شركت داشت. امروز بيش از 80 گردان ارتش در كنار نيروهای ما با شورشگران می‌جنگند. پيشرفت آسان نيست، اما پيوسته است. و هيچ فرد منصفی نبايد دستاوردهای مردم عراق را ناديده گرفته يا انكار يا رد كند.

برخی ناظران دوام پذيری دموكراسی در عراق را زير سوال می‌برند. آنها قدرت و جذابيت آزادی را دست كم می‌گيرند. ما شنيده ايم كه می‌گويند اساس دموكراسی عراق بايد متزلزل باشد چون عراقی‌ها با يكديگر مشاجره می‌كنند. اما اين جوهر دموكراسی است: استدلال كردن، مباحثه با مخالفان، ايجاد اجماع نظر از طريق متقاعد سازی، و پاسخگويی به اراده مردم. شنيده ايم كه می‌گويند شكاف ميان شيعيان، سنی‌ها و كردهای عراق بيش از آن است كه دموكراسی پايداری شكل گيرد. در حقيقت، فدراليسم دموكراتيك بهترين اميد برای متحد سازی جمعيت‌های متنوع است چون سيستم مشروطه فدرال به حقوق و رسوم مذهبی تمامی شهروندان احترام گذاشته و در عين حال به تمامی اقليت‌ها از جمله سنی‌ها سهم و صدايی در آينده كشور می‌دهد. اين درست است كه بذر آزادی همين اخيرا در عراق كاشته شده -- اما دموكراسی، پس از اينكه رشد كرد و به بار آمد، يك گل آسيب پذير نخواهد بود؛ درختی سالم و نيرومند است. (كف زدن)

به عنوان افراد آمريكايی، ما اعتقاد داريم كه مردم در همه جا -- همه جا -- آزادی را به بندگی ترجيح می‌دهند و اينكه آزادی، وقتی انتخاب شد، حيات همه را بهبود می‌بخشد. در نتيجه، ما اطمينان داريم كه در حالی كه ائتلاف ما و مردم عراق هر يك نقش خود را ايفا می‌كنند، دموكراسی عراق پيروز خواهد شد.

برخی ناظران همچنين اينگونه ادعا می‌كنند كه به نفع آمريكا خواهد بود اگر ما به ضررها پايان دهيم و همين حالا عراق را ترك كنيم. اين خيال باطل و توهمی خطرناك است كه يك سوال ساده خلاف آن را به ثابت می‌رساند: آيا با قرار گرفتن عراق و مردم و منابع آن در كنترل زرقاوی و بن لادن ايالات متحده و ديگر كشورهای آزاد امن تر خواهند بود يا ناامن تر؟ پس از ساقط كردن ديكتاتوری كه از مردمان آزاده تنفر داشت، ما در كناری ساكت نمی ايستيم تا قاتلانی كه مصمم به نابود كردن كشور خود ما هستند كنترل عراق را از طريق خشونت به دست گيرند.
در هر مبارزه طولانی، وسوسه جستجوی زندگی آرام، فرار از زير بار مسئوليت‌ها و مشكلات دنيا، و اميدوار شدن به اينكه دشمن از تحجر و تعصب و قتل خسته شود همواره وجود دارد. چنين جهانی بسيار خوشايند است اما جهان ما اينچنين نيست. دشمن هيچگاه خسته نمی شود، هيچگاه سير نمی شود، هيچگاه با خشونت‌های ديروز اقناع نمی شود. اين دشمن به هر عقب نشينی جهان متمدن به عنوان دعوتی برای خشونت بيشتر می‌نگرد. صلح در عراق بدون پيروزی ممكن نيست. ما تسلط بر احساسات خود را حفظ می‌كنيم و به آن پيروزی دست می‌يابيم. (كف زدن)

عنصر پنجم استراتژی ما در جنگ بر عليه تروريسم از ميان بردن فرصت تروريست‌ها برای جلب نيروهای جديد از طريق جايگزينی نفرت و غيظ با دموكراسی و اميد در سرتاسر خاورميانه بزرگ است. اين پروژه‌ای دشوار و بلند مدت است، و جايگزين ديگری هم ندارد. آينده ما و آينده اين منطقه با يكديگر مرتبط هستند. اگر خاورميانه بزرگ به حال خود رها شود تا در تلخی رشد كند، اگر كشورها در فلاكت باقی بمانند، در حالی كه راديكال‌ها غيظ ميليون‌ها نفر را بر می‌انگيزند، آن بخش از جهان منبعی از درگيری‌های‌بی‌پاياين و خطر روز افزون برای نسل ما و نسل آينده خواهد شد. اگر اجازه داده شود كه مردمان اين منطقه سرنوشت خود را انتخاب كنند، و به عنوان مردان و زنان آزاد با نيروی خود و مشاركت به پيش روند، افراط گرايان به حاشيه رانده می‌شوند و جريان حركت راديكاليسم خشونت آميز به ساير نقاط جهان كند شده و در نهايت قطع می‌شود. با دفاع از اميد و آزادی ديگران، ما آزادی خود را استوارتر می‌كنيم.

برای اين كار آمريكا از راه‌های عملی‌ای استفاده می‌كند. ما دوستان خاورميانه‌ای خود از جمله مصر و عربستان سعودی را ترغيب می‌كنيم تا راه اصلاحات را پيش بگيرند و با احترام به حقوق و انتخاب‌های مردم خودشان اراده جوامع خود را در جنگ بر عليه تروريسم تقويت كنند. ما در برابر رژيم‌های ظالم از دگرانديشان و تبعيد شدگان دفاع می‌كنيم چون دگرانديشان امروز رهبران دموكراتيك فردا خواهند بود. ما با طرح استدلال خود از طريق ديپلماسی دولتی، اعتقاد خود به خود مختاری، حاكميت قانون، آزادی دين، و حقوق برابر زن را به روشنی و با اطمينان كامل مطرح می‌كنيم. اين اعتقادات در هر سرزمين و هر فرهنگی صحيح و مقبول هستند. (كف زدن)

در حالی كه ما سهم خود را در برخورد با راديكاليسم انجام می‌دهيم، می‌دانيم كه حياتی ترين فعاليت‌ها در خود جهان اسلام انجام خواهد شد. و اين فعاليت‌ها از هم اكنون آغاز شده اند. بسياری از علمای اسلامی با اشاره به آيه 32 سوره 5 قرآن كه می‌گويد كشتن يك انسان‌بی‌گناه مانند كشتن تمام بشريت است و نجات جان يك فرد مانند نجات تمام بشريت است، از هم اكنون به محكوم كردن تروريسم در انظار عمومی پرداخته اند. پس از حملات تروريستی لندن در 7 ژوئيه، امامی در امارات متحده عربی اعلام كرد، "هر كسی كه مرتكب چنين اعمالی شود نه مسلمان است و نه متدين." وقت آن رسيده كه كه تمام رهبران مسلمان متعهد در تقبيح و محكوم كردن ايدئولوژی‌ای كه برای اهداف سياسی از اسلام سوء استفاده می‌كند و دينی شريف را آلوده می‌كند شركت كنند.

بسياری از پيروان دين اسلام با به جان خريدن خطرات بزرگ شخصی در حال به اثبات رساندن تعهد خود هستند. در هر جايی كه ما مبارزه خود با افراط گرايی را آغاز كرديم، متحدان مسلمان ما با برخاستن و پيوستن به مبارزه شريك اين آرمان حياتی شده اند. نيروهای افغانی با بقايای طالبان مبارزه می‌كنند. سربازان عراقی در حال ايثارگری برای شكست دادن القاعده در كشور خود هستند. اين شهروندان شجاع از آنچه در گرو است اطلاع دارند -- بقای آزاديشان، آينده منطقه شان، به اثبات رساندن عدل و انسانيت سنت‌هايشان -- و می‌دانند كه ايالات متحده از ايستادن در كنارشان مفتخر است. (كف زدن)

با برخاستن دشمنی مرگبار و آغاز يك مبارزه ايدئولوژيك جهانی، تاريخ روزگار ما را برای چالش‌های جديد و خطرات‌بی‌سابقه به ياد خواهد آورد. و در عين حال، مبارزه‌ای كه در آن شركت می‌كنيم صورت فعلی مبارزه‌ای كهن است -- مبارزه ميان آنهايی كه به استبدادگران ايمان دارند و آنهايی كه به مردم ايمان دارند. در سرتاسر طول تاريخ، مستبدان و آنهايی كه به دنبال استبداد بوده اند اينگونه ادعا كرده اند كه جوامع تحت كنترل شديد قدرتمند و ناب هستند -- تا روزی كه اين جوامع در فساد و تباهی سقوط می‌كنند. مستبدان و آنهايی كه به دنبال استبداد بوده اند ادعا كرده اند كه مردان و زنان آزاد ضعيف و منحط هستند -- تا روزی كه مردان و زنان آزاده آنها را شكست می‌دهند.

ما از مسير اين مبارزه -- از مسيری كه مبارزه مان خواهد رفت -- يا ايثارگری‌های پيش رو خبر نداريم. اما می‌دانيم كه دفاع از آزادی ارزش ايثارگری‌های ما را دارد. ما می‌دانيم كه عشق به آزادی قدرتمندترين نيروی تاريخ است. و ما می‌دانيم كه آرمان آزادی ديگر بار پيروز خواهد شد.
خدا همه شما را حفظ كند. (كف زدن)

1. National Endowment for Democracy
2. Vi


3. Carl Gershman
4. Dick Gephardt
5. Chris Cox
6. Peter Pace
7. Pol Pot
8. Daniel Pearls
9. Nicholas Berg