روند پرشتاب تحولات اجتماعی از يكسو و زمينه سازیهای دولت
اصلاحات از سوی ديگر پنجره خانههای اردبيل را نيز به سوی كوچه
و خيابان گشود. هوای تازه كه وارد خانه شد، عطش دانستن هم پيدا
شد. نمی دانم سهم دختران اردبيل از تحصيلات دانشگاهی چقدر است
اما میدانم كه تعداد بازماندگان شان از تحصيل روز به روز كاهش
پيدا میكند و میدانم كه فارغ التحصيلان رشتههای موجود در
دانشگاههای اين استان عمدتا شيمی خوانده اند. وقتی فرصتی برای
اشتغال نيافته اند، خود اين فرصت را ايجاد كرده اند. اين
دختران همه توش و توان خود را به ميدان آورده اند تا آزمايشگاه
آب و خاك را سر پا كنند برای خدمت به كشاورزی و اقتصاد منطقه،
آب باطری و اسيد توليد میكنند و لوله بازكنهای جديد. حتی
كارخانه توليد مواد لبنی احداث كرده اند در قالب تعاونیهايی
كه در آن مردان را هم به كار میگيرند! تعجب نكنيد. دختران با
عرضه اردبيلی برای مردان هم كار ايجاد كرده اند. دانش و تخصص و
تدبير و اشتغال زايی از زنان، بازاريابی و پشتيبانیهای
لجستيكی از آقايان. دختران اردبيل امروز مايه افتخار
خانوادهها، استان و كشورشان هستند و افتخار ما زنان ايران. |