نمونهای دم دست از تبعات بیكران باور به ماورای طبيعت و
دخالت آن در امور كشوری را پيش میكشم؛ چاههايی
برای حاجت:
مسجد جمكران و محمود احمدینژاد كه حداقل قول داده بود به رزق
روزانهی مردم بپردازد. يا رئيسجمهوری كه علیالقاعده بناست
بودجه مملكت، نفت و ديگر سرمايههای بیحساب ايران زمين را
به سود منافع ملی خرج كند. وی هنوز از گرد راه نرسيده،
ميلاردها تومان از خزانهی دولت را برای مسجد جمكران
كنار نهاده است! انصافا ايشان به تمامی، فقط در قامت رئيس
جمهور جمكرانیها ست؛ نه سرزمين پهناور شيران و يلان و
...! كهن ديارا! تو را چه میشود؟!
پرسش من در اينجا چرايی، بود يا نبود اين باورها بين
عوام
نيست. آنها كه ادعايی ندارند. اين زيارتها برایشان "تفريحات
سالم" به شمار میرود. هرچند من ِايرانی آرزو میكنم روزی از
سطح فكر عموم هممليتهام سرافراز شوم. توليد كنندگان چنين
اعتقاداتی نيز به نظر من بيش از آنكه شياد باشند،
بيزنسمنهای
نابغهای هستند؛ بیچاره بانی لاسوگاس وقتی آن منطقهی مهجور
بيابانی را آباد كرد، گمان برد خيلی باهوش است! خبر نداشت قدم
به قدم مرز پرگهر ما پر از اين دكان و دستگاههاست! تازه
معجزهی امامزادههای ما به اين است كه فقط درآمد دارند؛ تا
انبوه مردم سادهلوح و عدهای "مداح اهل بيت عصمت و طهارت"
وجود دارند، چه نيازی به آن همه تشكيلات پرخرج قمارخانه؟ شما
همهی جای دنيا، اين امريكا كه مهد تجارت و سرمايهداری است،
يا وجب به وجب خطهی خليج فارس و كشورهای روی نفت خوابيده را
بگرديد؛ آيا يك چاه بابركتتر و بیدردسرتر از چاههای جمكران
پيدا میكنيد؟
موضع سكولارها
و لائيكها هم
بابت اين دست امور، روشن است. اما در اين ميان نوك سئوالم از
روشنفكران دينی
است كه آيا با چنين پندارهايی بنای ادارهی
كشور را دارند؟ واقعا اگر حتی در پس ِپس ِذهن، در آن كنج
خيالخانهتان، به "اجنه" و حضور نيروهای فوق طبيعی به ويژه
در سياست معتقد باشيد، پس تفاوت بنيادين شما با آقای احمدی
نژاد چيست؟ (وبلاگ مختصر) |