نهضت آزادی ايران، درآستانه جلسه ماه نوامبر آژانس بين المللی
اتمی و تشديد فشارهای روانی به مردم اروپا و امريكا برای قانع
ساختن آنها به حمله نظامی به ايران، با صدور اطلاعيه در تهران،
از رهبران جمهوری اسلامی خواست يك گام به عقب بردارند و فن
آوری هسته و نيروگاه بوشهر را كه با سرمايه ملی بدست آمده حفظ
كنند. نهضت آزادی پذيرش پيشنهادهای اروپا را به رهبران جمهوری
اسلامی توصيه كرد. دراين اطلاعيه آمده است:
ناكارآمدی سياست دولت جديد در نگاه به شرق و باز كردن حساب
تعاملات اقتصادی ـ سياسی با هند، روسيه، چين و آفريقای جنوبی،
به منظور جلب پشتيبانی آنان در برابر آمريكا و اروپا، با آخرين
اقدام آژانس بينالمللی انرژی هستهای به خوبی نشان دادهشد.
به كارگيری اين سياست نشاندهنده نداشتن درك واقعبينانه از
شرايط حاكم بر مناسبات جهانی بود. آنچه ناديده گرفته شد يا
بهای چندانی به آن داده نشد اين است كه رفتارهای سياسی اقتصادی
كشورها در مناسبات جهانی نه معطوف به ايمان، بلكه مبتنی بر
منافع و مصالح ملی آنها است. بنابر اين، بدون هرگونه ابهام يا
ايهامی قابل پيشبينی بود كه در صورت رويارويی جدی ايران با
آمريكا و اتحاديه اروپا، كشورهای ياد شده جانب ايران را
نخواهند گرفت. بیتوجهی به اين واقعيتهاست كه برخی از
سخنگويان جريان غالب را وادار به اظهارنظرهای ضد و نقيض درباره
بعضی از كشورها – از «دوست صديق ايران، با داشتن سوابق فرهنگی
تاريخی» تا «نوكر صهيونيسم» و «آلت دست استعمار بريتانيا»-
ساخته است.
قطعنامه اخير شورای حكام آژانس بينالمللی انرژی اتمی از دو
نظر قابل توجه است. نخست اين كه تركيب آراء حكام نادرستی
محاسبات تحليلگران و سياستمداران جناح تندرو در ايران را نشان
داد، دوم آن كه هم در گفتار رئيس آژانس و هم در متن قطعنامه
آمده است كه صدور اين قطعنامه به معنای دادن «آخرين فرصت» به
ايران است تا با تداوم گفتگو با شورای حكام، همانند گفتگو با
آژانس و اتحاديه اروپا، بتواند از ارجاع پرونده ايران به شورای
امنيت سازمان ملل متحد جلوگيری كند.
اكنون، به اصطلاح توپ در زمين ايران است. تصميم گيرندگان
سياستهای هستهای ايران چه گزينههايی در پيش رو دارند و كدام
گزينه حافظ منافع و مصالح ملی ايران خواهد بود؟
برپايه واكنشهايی كه در روزهای پس از تصويب قطعنامه از سوی
جريان حاكم نشان داده شده است، گزينه محتمل اين خواهد بود كه
حاكمان به استقبال رويارويی بروند و به كارهای تندی كه به
صورتهای گوناگون بيان شده است دستبزنند. در اينصورت، بحران
نه تنها فروكش نخواهد كرد، بلكه بر ابعادش افزوده خواهد شد و
انزوای ايران در جامعه جهانی و اتفاق نظر عليه ايران به مراتب
بيش از گذشته رخ خواهد نمود. پيشبينی پيامدهای نگران كننده و
خطرناك چنين گزينهای چندان دشوار نيست. ولی گزينههای ديگری
قابل تصور و توجه است.
1ـ ايران میتواند، در فرصت كوتاهی كه وجود دارد، با استفاده
از ظرافتهای ديپلماتيك و پيشنهادهای جديد، شرايط اتحاديه
اروپا را بر اساس توافقنامههای
پاريس و سعدآباد بپذيرد و بحران كنونی را پشت سر
گذارد.
2ـ با توجه به اينكه ايران تنها يك نيروگاه هستهای در دست
ساختمان دارد كه هنوز هم به كار نيافتاده است و تأسيسات غنی
سازی اورانيوم در صورت اتمام بيش از نياز اين نيروگاه باشد، با
قبول شرايط اتحاديه اروپا،
ايران خواهد توانست شرايط مناسب برای راهاندازی نيروگاه
هستهای هزار مگاواتی بوشهر را - كه در 35 سال گذشته،
ميلياردها دلار هزينه آن شده است- فراهم سازد. دولت روسيه
ناگزير از اجرای تعهداتش در رابطه با تكميل و تحويل نيروگاه
خواهد بود و میتوان اميدوار بود كه پس از گذشت چهار دهه،
انرژی اين نيروگاه سر انجام به شبكه برق رسانی كشورمان وارد
شود.
3ـ با توجه به سرمايهگذاری عظيم ايران در تاسيسات هستهای
جديد و ضرورت حفظ و به كارگيری آنها، در صورتی كه ايران در
دعوت خود از دولتها و شركتهای خصوصی خارجی به مشاركت در
فعاليت هستهای ايران، از جمله توليد مستقل سوخت هستهای و
تأسيس نيروگاههای هستهای جديد جدی است، فضای مساعدی كه پس از
رسيدن به تفاهم و توافق با آژانس بينالمللی و عبور از بحران
پديد خواهد آمد میتواند زمينه مناسبی برای اجرای اين برنامه
را فراهم كند و امكان عملی شدن پيشنهاد آقای احمدینژاد را
بسيار افزايش دهد.
نهضت آزادی ايران درباره خطر توسعه بحران هستهای به
تصميمگيرندگان، مسئولان و دستاندركاران مشفقانه انذار میدهد
و توصيه میكند كه با پرهيز از هر گونه افراط كاری و با
خردورزی و سعهصدر، بحران كنونی را پشت سر گذارند و خطرات
محتمل را دفع كنند. |