|
اگر تنها يك هدف برای اتحاد همه دولتها در هر سوی جهان باشد,
آن همانا كوشش برای پايان دهی بر گسترش سلاحهای هستهای است.
تلاشهايی كه در عرصه ی بين المللی برای استقرار سيستمی معتبر
به قصد پيشگيری از گسترش اين سلاحها صورت میگيرد, در بنياد
خود بر پيمان عدم گسترش سلاحهای هستهای (
TNP )
استوار است. شمار كشورهای امضا كننده ی اين پيمان بيش از هر
چيز ديگری است. پايبندی اكيد به اين پيمان لازمه ی امنيت بين
المللی و همينطور كارآيی نظام چند جانبه مان است.
دو سال و نيم پيش [ جمهوری اسلامی ] ايران در مقابل آژانس بين
المللی انرژی اتمی (
AIEA
) مجبور به پذيرش اين شدكه به روشی پنهانی تاسيسات غنی سازی
اورانيوم و توليد پلوتونيوم, كه قابل استفاده در توليد سلاح
هستهای میباشند برپا داشته است. از سوی ديگر اين كشور پيش از
اينها مشغول توليد موشكهای باليستيك كه قادر به حمل كلاهك
هستهای میباشند بود و همچنان به توليدات خود ادامه میدهد.
به نظر میرسد [ جمهوری اسلامی ] ايران پيمان عدم گسترش را به
چالش كشيده است. برای اينكه از واژههای آژانس بين المللی
انرژی اتمی (
AIEA
) استفاده كرده باشيم, تحقيقات جداگانه نشان میدهد كه « سياست
پنهان كاری [ جمهوری اسلامی ] ايران ( ... ) موجب شده كه مكررا
به نقض وظايفش بپردازد».
همه ی اينها به اين نگرانی دامن میزند كه برنامه ی هستهای [
جمهوری اسلامی ] ايران, آنطور كه اين كشور مدعی است, منحصر به
اهداف صلح آميز نباشد. مطابق مقرراتِ آژانس بين المللی انرژی
اتمی (
AIEA
) , موردِ [ جمهوری اسلامی ] ايران میبايست همان دو سال پيش
به شورای امنيت سازمان ملل ارجاع داده میشد. در همان زمان ما
كوشيديم راهی كه به [ جمهوری اسلامی ] ايران شانس مجددی برای
از ميان برداشتنِ نگرانیها بدهد, و اثبات اينكه مقاصد برنامه
ی هستهای آنها صرفا صلح آميز است, بيابيم. شورای حكام آژانس
بين المللی انرژی اتمی (
AIEA )
برای دادن فرصت به كوششهای اروپائيان در اين زمينه پذيرفت كه
گزارش به شورای امنيت سازمان ملل را به تعويق اندازد. هسته ی
اصلی كوشش ما در آن دوران متوجه اين پيشنهاد بود كه [ جمهوری
اسلامی ] ايران برای بازسازی اعتماد از دست رفته, مجموعه
فعاليتهای مربوط به غنی سازی و بازيابی سوخت هستهای را طی
دورانی كه مشغول مذاكره برای يافتن راه حلی درازمدت و قابل
قبول طرفين هستيم, متوقف كند. در نوامبر سال 2004 [ جمهوری
اسلامی ] ايران بالاخره اين راه را برای پيشبرد امور پذيرفت.
توافق موسوم به توافق پاريس چارچوب مذاكرات ما را مشخص كرد.
اين توافق نه تنها چشم انداز راه حلی دراز مدت برای معضل
هستهای در اختيار میگذاشت, بلكه راههای روابطی مستحكم تر
ميان اروپا و [ جمهوری اسلامی ] ايران, از جمله در زمينههای
سياسی و امنيتی و همينطور همكاریهای اقتصادی و علمی را
میگشود.
موضوع بسيار مهم بود, هنوز هم هست. در صورت موفقيت اين روند,
اتوريته ی نظامِ مبتنی بر عدم گسترش [ سلاحهای هستهای ]
قدرتمندتر از پيش میشد. بالعكس, اگر [ جمهوری اسلامی ] ايران
همچنان به همان راه ادامه دهد, آسيای مركزی و خاورميانه, كه از
حساس ترين نقاط جهان اند, در معرضِ خطر عدم ثبات قرار
میگيرند. حكومتهای ديگر نيز میتوانند در پی توسعه ی توانايی
هستهای خود برآيند. پيمان عدم گسترش سلاحهای هستهای (
TNP
) و همينطور همه ی تلاشها برای تبديل خاورميانه به منطقهای
عاری از سلاحهای كشتار جمعي, امری كه از نظر همه ی ما دارای
اهميت بسياری است, شديدا صدمه خواهد ديد. اين امر توضيح گر
حمايت وسيعی است كه ما از آن بهره برديم. [ جمهوری اسلامی ]
ايران در ماه گذشته با تصميم يكجانبه به از سرگيری غنی سازی
اورانيوم در تاسيسات اصفهان جامعه ی بين المللی را به چالش
طلبيد, كه موجب قطع روند مذاكرات شد.
[ جمهوری اسلامی ] ايران اعلام میكند كه در توافق با پيمان
عدم گسترش سلاحهای هستهای (
TNP
) تنها به حقوق خود در زمينه ی استفاده ی صلح آميز از انرژی
هسته اي, دست زده است. آنها میكوشند قضيه را به عنوان اختلاف
نظری ميان جهان پيشرفته و كشورهای در حال توسعه بنمايانند.
اين استدلالات در مقابل واقعيت تاب نمی آورند. هيچ كسی قصد
ندارد [ جمهوری اسلامی ] ايران را از توليد الكتريسيته توسط
انرژی هستهای محروم كند. ما حقوقی كه در پيمان عدم گسترش
سلاحهای هستهای (
TNP
) برای [ جمهوری اسلامی ] ايران و هر كشور ديگری به رسميت
شناخته شده است را بهيچوجه زير سئوال نمی بريم. به همين دليل
هم ما در ماه اوت به [ جمهوری اسلامی ] ايران پيشنهاد كرديم كه
در چارچوبی توافقی درازمدت حمايت و كمكهای خود را برای برنامه
ی هستهای غيرنظامی آنها ارائه دهيم. اما اگر پيمان عدم گسترش
سلاحهای هستهای (
TNP
) مشتمل بر حقوق است, در كنار آن شامل الزامات بسيار روشنی هم
هست, و دلايل بسيار جدیای برای اين نگرانی كه بلندپروازیهای
هستهای [ جمهوری اسلامی ] ايران میتواند تنها به دلايل صلح
آميز نباشد, وجود دارد.
طی حدود بيست سال [ جمهوری اسلامی ] ايران فعاليتهای مرتبط با
غنی سازی و بازيابی سوخت هستهای را, كه در صورت موفقيت, آنها
را قادر به تهيه ی مواد اوليه ی تهيه ی سلاح هستهای مینمود
را پنهان داشته است. تنها از سال 2002 با كشف دامنه ی
فعاليتهای پنهانی شان, آن هم تنها تحت فشار تحقيقاتی آژانس
بين المللی انرژی اتمی (
AIEA
) از وجود اين برنامه سخن گفتند. [ جمهوری اسلامی ] ايران در
ابتدا با تكذيب هر نوع غنی سازی مصالح هستهای آغاز كرد, اما
روشن شد كه اين امر با استفاده از دو روش متفاوت صورت گرفته
است. آنها همچنين اعلام كرده بودند كه برنامه ی غنی سازی توسط
سانتريفوژ از هيچ كمك خارجیای بهره نگرفته, اما روشن شد كه
آنها هم مشتری همان شبكه ی پنهانیای كه ليبی و كره ی شمالی
برای طراحی و پيشبرد برنامههای پنهانی تهيه ی سلاحهای
هستهای مورد استفاده قرار داده بودند, هستند.
هيچ منطق اقتصادیای بيانگر برپايی پايگاههايی كه در مراكز
مختلف چون اصفهان و نطنز ساخته شده اند, اگر آن طور كه [
جمهوری اسلامی ] ايران مدعی است اين تاسيسات صرفا به منظور
تهيه ی سوخت راكتور برپا شده باشند, نيست. [ جمهوری اسلامی ]
ايران هيچ مركز هستهای كه از سوختی كه قصد تهيه اش را دارد,
استفاده كند ندارد. آنها تنها يك مركز هستهای دارند كه آن هم
در دست ساختمان است, كه سوخت آن هم بر اساس قرارداد به مدت ده
سال توسط روسيه تامين میشود. روسيه پيشنهاد كرده كه سوخت
راكتور را طی دوران حيات آن تامين كند, راكتوری كه برای مسائل
امنيتی تنها با سوخت روسی كار میكند. [ جمهوری اسلامی ] ايران
هيچگونه گواهينامهای برای تهيه ی اين سوخت توسط خودش ندارد, و
اين امر هم ارتباطی با هيچ نوع استدلال منطقی و اقتصادی ندارد.
ما به [ جمهوری اسلامی ] ايران پيشنهاد كرديم كه به همكاری تن
دهد كه در صورتِ ايجاد دشواریای برای هر كدام از تامين
كنندههايش, تضمين تداوم دريافت مواد مورد نيازش را داشته
باشد. سی و يك كشور در جهان مراكز هستهای دارند, ولی اكثريت
بزرگی از آنها تاسيسات بازيابی سوخت هستهای نساخته اند, امری
كه نشانگر اين است كه برای برپايی صنعتِ انرژی هستهای صلح
آميز داشتنِ اين توانايی الزامی نيست.
ما مذاكرات خود را با حسن نيت ادامه داديم. در اين حال [
جمهوری اسلامی ] ايران در عين اينكه با از سرگيری فعاليتهايی
كه معلق شده بود, توافقنامه ی پاريس را زيرپا گذاشت, بلكه از
پذيرش پيشنهادات دقيق مربوط به توافق درازمدت كه ماه گذشته
ارائه داده بوديم, حتی بدون بررسی جدی امنتاع كرد. پيشنهاداتی
مربوط به پروژههای بسيار بلندپروازانه در زمينه ی روابط
[جمهوری اسلامي] ايران و اروپا, كه از زمان انقلاب ايران در
سال 1979 تا كنون ارائه شده, ايدههايی كه پايه ی روابط نوين
بر مبنای همكاری مشترك را بنا مینهاد.
در ابتدای هفته در نيويورك, در چارچوب سازمان ملل متحد, ما در
جمع و در نشستهای خصوصي, تمايل مان به ادامه ی كار با [
جمهوری اسلامی ] ايران, در زمينه ی سياست, اقتصاد, علم و
تكنولوژي, و آمادگی مان به قصد يافتن راههايی برای تداوم
مذاكرات را مورد تاكيد مجدد قرار داديم. ما آگاهانه از هر نوع
نظردهی عمومی در رابطه با تجاوز ايران به توافق نامه ی پاريس,
كه بر تنشها بيافزايد خودداری كرديم. اما روز 17 سپتامبر رئيس
جمهور احمدی نژاد در سخنرانی اش در مجمع عمومي, با سخن گفتن از
« آپارتايد هستهای » و تاكيد بر حق ايران بر گسترش تكنولوژی
بازيابی سوخت هسته اي, بدون اينكه برای نگرانیهای جامعه ی
جهانی اندك اهميتی قائل شود, هيچ نوع نرمشی از خود نشان نداد.
حال همه ی پروژكتورها بر شورای حكام آژانس بين المللی انرژی
اتمی (
AIEA
) در وين است كه میبايست پاسخ دهند. آخرين گزارش
محمدالبرادعينتيجه میگيرد كه « پس از دو سال و نيم بازرسی و
تحقيقات گسترده, شفافيت كامل از جانب [ جمهوری اسلامی ] ايران
كاملا ضروری است [ امری كه ] هنوز تامين نشده است». اگر [
جمهوری اسلامی ] ايران همچنان به راهی كه امروز در پيش گرفته
ادامه بدهد, خطر گسترش سلاحهای هستهای بسيار بالا خواهند
بود. ما اميدواريم كه همه ی اعضای جامعه ی بين المللی متحد
بمانند. اين چالشی است در مقابل همه ی ما قرار گرفته.
فيليپ دوست بلازي, وزير امور خارجه ی فرانسه
يوشكا فيشر, وزير امور خارجه ی آلمان
خاوير سولانا, نماينده ی عالی سياست خارجی اتحاديه ی اروپا
جك استراو, وزير امور خارجه ی بريتانيا |
|