1- از رويدادهای پيش بينی نشده در جريان رای گيری برای قطعنامه
جديد شورای حكام عليه پرونده هستهای ايران، رای مثبت هندوستان
به اين قطعنامه بود. علی لاريجانی و احمدی نژاد آنقدر روی
مخالفت هندوستان با اين قطعنامه حساب باز كرده بودند كه 24
ساعت پيش احمدی نژاد پيشاپيش از هندوستان بخاطر مواضعی كه در
شورای حكام به نفع ايران گرفته تشكر كرد و لاريجانی نيز مطمئن
بود با مذاكراتی كه در هندوستان داشته، اين كشور به نفع ايران
وارد ميدان خواهد شد!
اين نوع موضع گيریهای شتابزده و هيجانی، كه در عمر كوتاه دولت
جديد بارها تكرار شده نشان دهنده پيروی دولت احمدی نژاد از
ديپلماسی هيجان سازی و شانتاژ و تهديد است. امری كه به هيچ روی
در جهان كنونی كاربرد ندارد و كاربرد داخلی آن نيز بزودی تمام
میشود.
2- آراء ممتنع روسيه و چين نيز از جمله رويدادهای كمی غافلگير
كننده آخرين ساعات كار اجلاس حكام اتمی بود. از همان 48 ساعت
پيش كه سخنرانیهای تهديد آميز فرمانده كل سپاه پاسداران در
نماز جمعه تهران چند بار از شبكه تلويزيونی سيمای جمهوری
اسلامی پخش شد و اظهارات تهديد آميز و نظامی و غير ديپلماتيك
احمدی نژاد در باره دريای خزر آشكار بود كه مواضع دولتهای
مصمم به جلوگيری از ارجاع پرونده ايران به سازمان ملل متزلزل
خواهد شد. اين تزلزل تا آنسوی مرز همراهی هندوستان با اتحاديه
اروپا پيش رفت. نمايشها و تظاهرات جنگی دولت نه نان شد برای
سفره مردم و نه آب شد برای زمينهای باير ايران، اما آنها كه
میدانند اينها توپهای خالی است اما بايد از آن بهره برداری
تبليغاتی كرده و كشورهای گروه سوم را در شورای حكام از
ماجراجوئیهای اتمی ايران در آينده بترسانند نان شيرينی خوبی
شد!
اين شيوه سياستمداری و توپ خالی دركردن، در طول رهبری علی
خامنهای درجمهوری اسلامی، شيوه رسمی و اصلی بوده است، چه از
دهان فرماندهان نظامی، چه اعضای شورای نگهبان و بويژه احمدی
جنتی و چه اكنون كه احمدی نژاد نيز مقلد سياسی اوست. حرفهای
توخالی، وعدههای پوچ، عوامفريبی و بازی دادن رقبای حكومتی.
برای تمام اين نمونهها میتوان مصاديق ذكر كرد
- تهديد كشورهای اروپائی در جريان رای دادگاه ميكونوس مبنی بر
مجرم شناختن شخص وی و ديگر مقامات درجه اول جمهوری اسلامی در
ترور رهبران كرد ايرانی در آلمان،
- توصيه به دولت كه سفرای اروپائی میتوانند باز گردند اما
سفير آلمان بعد از ديگران حق بازگشت دارد!
- دو سفر نمايشی به بم زلزله زده كه آشكارا فقط در رقابت با
محمدخاتمی بود،
- اين اظهار نظر در آخرين سفر به كرمان و درارتباط با گروه دوم
در حاكميت كه مجمع روحانيون در راس آنها مورد نظر بود: هر دو
جريان، دو بال نظام اند!
- همدردی با دانشجويانی كه در خوابگاه دانشگاه تهران مورد
شبيخون تاريخی قرار گرفتند
و... دهها و دهها نمونه به يادماندنی در ارتباط با اين شيوه
رهبری علی خامنهای در مطبوعات ثبت است و آنچه دربالا آورده شد
فقط نمونه بود.
حالا مجلس و دولت دقيقا از همين شيوه استفاده میكنند. اظهارات
علی لاريجانی پس از بازگشت از سفر نيويورك، سخنرانی احمدی نژاد
در سازمان ملل، اظهارات روز گذشته رئيس كميسيون سياست خارجی و
امنيت داخلی مجلس فرمايشی و تهديد انگلستان به قطع مناسبات
و... نزديك ترين نمونههای پيروی از اين سياست است.
اين سياست نه درگذشته كاربرد داشته و نه اكنون كه بر سر يكی از
بزنگاههای تاريخی هستيم كاربرد داخلی و خارجی دارد. نمونه اش
تاثيری است كه اين سياست و اين نوع حرافیها و بقول تعزيه
خوانها "حر" خوانیها روی تصميم نهائی حكام اتمی گذاشت.
اين كه امريكا مصميم به حمله نظامی به ايران است وبیاعتناء
به هر نوع قطعنامهای درحال تكميل محاصره نظامی و اتمی ايران
است، اكنون برای همه جهانيان آشكاراست، اما نه مقابله با سياست
جنگی امريكا راه حلش شانتاژ نظامی است و نه منزوی شدن و تنها
ماندن ايران ديپلماسی عاقلانه. امروز مهم ترين حربه خارجی
ايران جلب اعتماد جهانی و متحدان مطمئن است؛ همچنان كه در داخل
كشور مهمترين سلاح وحدت ملی است. حال وقتی سياست خارجی ايجاد
هراس جهانی است و در داخل وحشت ملی جانشين وحدت ملی شده، چگونه
ميتوان دم از دفع خطر خارجی زد؟ |