درآستانه تصميم آژانس انرژی اتمی پيرامون پرونده اتمی ايران و
اعلام اخبار مربوط به نصب رادارهای نظامی در خاك جمهوری
آذربايجان، كانال تلويزيونی سياسی و معتبر فونيكس آلمان،
گزارشی را در سه نوبت (شب و روز) پخش كرد كه در آخرين ماههای
رياست جمهوری محمد خاتمی تهيه شده است. اين گزارش درباره
سناريوهای مختلف حمله نظامی به ايران بود و اتاقی را نشان داد
كه عدهای حدود 20 نفر ازاعضای سابق سازمان سيا و تعدادی از
ژنرالهای سابق ارتش امريكا در آن نشسته و مسئله حمله نظامی به
ايران را بررسی میكردند.
گرداننده اصلی اين ميز گرد ژنرال سابق نيروی هوائی امريكا "سام
گاردينر" بود كه طی گفتگو با حاضران سناريوهای مختلف حمله به
ايران را بررسی میكرد. محور اصلی اين گفتگو، اين چند سئوال
محوری بود:
ايران بمب دارد؟
عكس العمل امريكا دربرابر توليد بمب اتم در ايران چه بايد
باشد؟
مذاكرات اروپائیها با ايرا چه سرنوشتی خواهد داشت؟( اين
برنامه قبل از قطع مذاكرات تهيه شده بود.)
گاردينر كه از حمله نظامی به ايران دفاع نمی كرد دراين مناظره
نظامی- امنيتی بارها تكرار كرد كه ايران هر پاسخی به پرونده
اتمی خود بدهد برای امريكا مهم نيست، زيرا امريكا هيچ اعتمادی
به ايران ندارد واعتقاد دارد كه ايران در پی توليد سلاح اتمی
است. به همين دليل امريكا اهداف مشخصی را برای بمباران ايران
دارد.
برنامه حمله و تصميم نهائی در باره آن به نظر قطعی و پايانی
گروهی از نئوكنسرواتيوی امريكا ( شامل رامسفلد وزير دفاع، چينی
معاون بوش، ولفوويت معاون سابق رامسفلد كه اكنون رئيس بانك
جهانی...) بستگی دارد.
سام گاردينر در همين برنامه 3 دوره را بعنوان دورههائی كه
برای حل قطعی مسئله اتمی ايران هميشه در نظر بوده ذكر كرد:
1- دوران فشار شديد به ايران برای پذيرش پيشنهادات سازمان
انرژی اتمی و مذاكرات اتمی كه امريكا از ابتدا نيز میدانست كه
در پايان اين مذاكرات ايران پيشنهادات طرف اروپائی و سازمان
انرژی اتمی را نخواهد پذيرفت.
2-
دوران تبليغات گسترده عليه ايران برای آماده سازی افكار عمومی
امريكا و جهان برای حمله نظامی به اين كشور، كه مطبوعات
اسرائيل نقش مهمی دراين دوران دارند.
3- مرحله حمله نظامی به ايران.
گاردينر تاكيد كرد: ما در حال حاضر بين دوره اول و دوم قرار
داريم.
يك ژنرال امريكائی بنام "پايك" در همين اتاق گفتگو با صراحت
بيان داشت: ايران درحال حاضر درمحاصره كامل امريكاست و اين
كشور حق مسلم خود میداند كه بمب اتم داشته باشد، تا از خود
دفاع كند.( نوعی تشويق ايران به اعلام دراختيار داشتن بمب اتم،
تا بمباران اتمی ايران توجيه شود!)
كارشناس امنيتی – نظامی ديگر بنام گارتی، در يك بازی ديگر
درهمين اتاق گفتگو بيان داشت:
حمله نظامی به نفع امريكا نيست.( جنگ روانی بين حمله و عدم
حمله و دامن زدن به سرگردانی)
در همين گفتگو، به تعيين اهداف بمباران درايران اعتراف شد و
گفته شد: 450 هدف نظامی و غير نظامی
برای بمباران در ايران درنظر گرفته شده است. ورود پياده
نظام امريكا به خاك ايران منتفی است، زيرا تجربه عراق دربرابر
امريكاست. كماندوهای امريكائی به خاك ايران نفوذ كرد و
گزارشهائی توانسته اند از آمادگی جنگ زمينی قوای نظامی ايران
تهيه كنند. علاوه بر آن پروازهای شناسائی نيز اطلاعات مهمی را
دراختيار امريكا گذاشته است.
درهمين برنامه تلويزيونی، فيلمهای ماهوارهای از نطنز، بوشهر
و ديگر تاسيسات اتمی ايران به نمايش گذاشته شد كه همه آنها از
طريق ماهواره و پروازهای جاسوسی تهيه شده بود.
مصاحبهای با خانمی از كارمندان سابق پنتاگون، دراين برنامه
پخش شد كه در نوع خود مستند و قابل استناد بود. اين خانم گفت:
من قبلا درجلساتی بوده ام كه بحث حمله به ايران مطرح بوده است.
از چند سال پيش حمله به ايران مطرح بود. حتی اگر چنين حملهای
به نتايج بدی هم بيانجامد، امريكا میتواند معذرت بخواهد.
در بخشی از اين برنامه، قسمتی از گفتگو با شيرين عبادی دردفتر
كار وی در تهران نيز پخش شد كه وی قاطعانه با حمله نظامی به
ايران مخالفت كرد و گفت چنين حملهای تنها به سود جناح راست و
نظامی- امنيتی ايران خواهد بود.
در بخش پايانی برنامه، لحظاتی از تظاهرات حكومتی در دفاع از
انرژی اتمی در تهران پخش شد. |