موجوديت نظام برایهاشمی، خاتمی و كروبی اولويت دارد. تلاش
خاتمی در تمام مدت هشت ساله رياستجمهوری بر محور نظام و اصلاح
ساختاری آن به نفع آزادی بيشتر بود. سعیهاشمی در بقای نظام
جای گوشزد كردن ندارد. وی در حفظ نظام مؤثرترين چهره بود و
بقای او با نظام گره خورده، اينكه نظام بدون او خواهد ماند يا
نه موضوع جداگانهای است اماهاشمی بدون نظام نخواهد ماند.
مهدی كروبی كه به مراتب در عمل تواناتر از خاتمی است سودای حفظ
نظام و اصلاح آن را برای آزادی برای شهروندان دارد.
ميرحسين موسوی كه محبوب رهبر انقلاب بود، بعد از كنار رفتن از
قدرت بسيار آرام عمل كرد و موسوی خوئينیها كه زمانی چهره روز
بود بعد از توقيف سلام محافظهكارتر از قبل حضور و بروزی در
صحنه سياست ندارد. اگر چه وی به مرد سايهها شهره است.
در مقابل اين افراد، جريان راست افراطی قرار دارد كه توانسته
است راست سنتی (مؤتلفه ...) راست ميانه (از ولايتی تا
كارگزاران) را در موضع دنبالهروی از خود قرار دهد وهاشمی و
خاتمی و كروبی، احزاب كارگزاران سازندگی، حزب مشاركت و مجاهدين
انقلاب و روحانيون مبارز را از مناصب درجه اول و دوم دولتی دور
كند.
تيم امنيتی – نظامی در انتخابات اخير بر درآمد نفتی حاكم شد.
حاكميت بر قاچاق كالا و اسكلههای غيرمجاز، درآمد ترانزيت مواد
مخدر با كنترل بر درآمد نفتی كامل شد. چنين مكنت و شوكت مالی
تيم امنيتی – نظامی حاكم را دفتر رهبری در اجرای سياستهايش
تشويق و مجاب میكند.
تركيب دولت جديد نشان از اين واقعيت داد كه اين تيم در دادن
پست به جريانات راست امساك دارد. در اين تقسيمبندی وزرای
كابينه، سهم راست سنتی و ميانه بسيار ناچيز بود.
هر چه زمان میگذرد دخالت در نتيجه انتخابات ابعاد جدیتری به
خود میگيرد و از ارادهای خبر میدهد كه قصد داشته كه در هر
صورت، شخصی معين از صندوق بيرون نيايد.
تيم نظامی – امنيتی در چيدن اعضای كابينه پيرو دو فرضيه كنترل
نظاميان بر دولت بدون حضور پررنگ در كابينه، كه تجربه نظاميان
تركيه و پاكستان است و رفتن به سوی مدل چينی از توسعه كه تيم
كيهان از مشوقان آن است، میباشد و نتيجه آن هم از پيش ناكامی
است. اما پيشبرد اين برنامه عواقب سنگين مالی، سياسی و فرهنگی
را به كشور تحميل میكند.
يك طرف زيانديدگان اين پروژه، مردم هستند و طرف ديگر
روشنفكران و جريان سياسی آزاديخواه. اما اين برنامه ضررهای
ديگر هم دارد كه میتواند گريبان طيفی از كسانی كه زندگیشان
با نظام گره خورده است را بگيرد.
هاشمی، كروبی، خاتمی، ميرحسين موسوی، خوئينیها و برخی از
اعضای كارگزاران و حزب مشاركت از جمله كسانی هستند كه جدا از
ماهيتهای مشترك و غيرمشتركشان، منافع آنها در برنامههای
افراطی تيم امنيتی – نظامی مورد تهديد قرار میگيرد.
در اين گريبانگيری از دست دادن منافع، مؤتلفه اسلامی و رهبر
نظام نيز متضررهای بعدی خواهند بود. مجموعه عواملی نشان از آن
دارد كه تيم حاكم شده بر دفتر رهبری كه گرايش راست سنتی (ناطق
نوری و مؤتلفه) و راست ميانه (ولايتی و رضايی) را كنار زده و
در صدد اجرای طرحهای خود است، در انتخاب اعضای كابينه نظر خود
را اعمال كرده و رهبری را نيز در وضعيت رضايت قرار داده است.
رفتار تيم امنيتی سپاه با نمايندگان راست ميانه و سنتی مجلس
هفتم و چهرههای حامی خود در اين انتخابات (مانند خوشچهره)
حاكی از آن است كه افراد و جريانات را در موضع همراهی يا عدم
همراهی با خود قرار میدهد و به دنبال هماهنگی با آنان نيست.
تيم امنيتی – نظامی در چند ماه آينده با چند خطای داخلی و
خارجی، موجی از مخالفت عليه خويش را برخواهد انگيخت. اين
مخالفت میتواند رهبری نظام را به هراس از رفتار آنان وادارد و
راست سنتی و ميانه را در موقعيت بهتر از امروز در نقد دولت
قرار دهد. اين صفبندی راست سنتی و ميانه با همراهی رهبری قدرت
راست افراطی را كاهش میدهد. صفبندی دوم در نتيجه نحوه
رابطههاشمی، كروبی و خاتمی خواهد بود كه بتوانند با نقد قدرت
واژهای كه كروبی برای وارد كردن خاتمی و خوئينیها به كار
میبرد، وارد ميدان شوند تا صفبندی دوم را در برابر راست
افراطی شكل دهد. خاتمی در دو سخنرانی اخير خود، تلاش كرد كه
رهبری نظام را از راست افراطی كه او طالبانگری شيعه مینامد،
جدا كند.
صفبندی سوم میتواند ميان جريانات طرفدار آزادی شكل بگيرد.
نهضت آزادی و ملی- مذهبیها، محافل سكولار ملی و روشنفكران
لائيك، بخشی از حزب مشاركت و جمهوری خواهان ملی و نيروهای
دموكرات خارج از كشور.....
اين سه صف استعداد تشكيل جبهه اعتدال را ندارند. چرا كه منافع
متفاوت دارند، اما در يك سمتگيری ناخواسته در برابر
افراطیگری جناح راست افراطی قرار میگيرند كه عليه همه نيروها
وارد ميدان شده است. وظايف هر كدام از اين نيروها در برخورد با
راست افراطی متفاوت خواهد بود.
اما برخورد مؤثر را نيروی قدرتمندتر میكند. با پايان اصلاحات
در درون حكومت و دلسردی مردم بايد بيشتر به مواجهه درون حكومتی
جريانات قدرتمند در حاكميت چشم دوخت كه آيا قادر هستند كه به
دليل حفظ منافع خود با راست افراطی مواجه شوند و آن را به نرمش
وادارند. هر گونه كشمكش منجر به گشايشی نسبی در جامعه میشود.
سخنان محافظهكارانههاشمی در نقد شرايط موجود در خطبههای
اخير نماز جمعه و رفتار تحقيرآميز با احمدینژاد در جلسات
شورای تشخيص مصلحت، فراخوان كروبی برای نقد قدرت و هشدار خاتمی
به قدرتيابی تحجر از نمونه اين مخالفتها با تكسواری راست
افراطی است.
بازگشت موسوی خوئينیها كه در ميان جبهه مشاركت و بسياری از
اصلاحطلبان نفوذ دارد و در هيئت خطدهنده ظاهر میشود اما نقش
رهبریكننده بازی نمیكند، و در واقعه انتخاب رهبر در 1368
تمايل به رهبری سيداحمد خمينی داشت و رابطهاش با رهبری نظام
وهاشمی رفسنجانی در حد مطلوب نبود و بعد از سيداحمد خمينی او
نيز به محاق رفت اين سؤال را مطرح میكند كه آيا خوئينیها در
كنارهاشمی، خاتمی و كروبی و موسوی منتظر خواهد ماند تا راست
افراطی را در شرايط مناسب تحت فشار قرار دهد؟ شرايط مناسبی كه
با چند خطای داخلی و خارجی اين جريان افراطی به وجود خواهد
آمد.
كروبی با حزب و روزنامه میآيد و به دنبال ماهواره است،
كارگزاران روزنامه منتشر خواهند كرد، خاتمی جايگاه معينی برای
خود تعريف نكرده و خوئينیها با توجه به نفوذ در ميان جبهه
مشاركت و مجاهدين انقلاب اسلامی رابطه مجمع روحانيون را با
جبهه مشاركت و مجاهدين بهبود خواهد بخشيد و بر آنان اعمال نفوذ
خواهد كرد.
آينده مشخص خواهد كرد كه مواجهههاشمی و خاتمی با راست افراطی
چگونه خواهد بود. تحليلهای روزنامه كيهان مشخص خواهد كرد كه
تيم نظامی – امنيتی در برابر تحركاتهاشمی، خاتمی، كروبی و
خوئينیها چگونه موضعگيری و رفتار خواهد كرد.(منتشر شده روی
سايت ملی مذهبی- عنوان انتخاب پيك نت است.) |