اينروزها در رسانههای انحصاری جمهوری اسلامی بر روی دو خبر
مانور بسيار دادند:
خبر اول: عدهای از شهروندان آمريكايی در اعتراض به سربازگيری
و اعزام آنها به عراق دور مزرعه بوش رئيس جمهور آمريكا تجمع و
تظاهرات كردند.
خبر دوم: عدهای از دانشجويان و دانشآموزان ايرانی به دور
تاسيسات اتمی اصفهان، نطنز و اراك حلقه انسانی تشكيل داده و
حمايت خود را از فنآوری هستهای اعلام كردند.
با مرور اين دو خبر به ياد اين لطيفه افتادم كه در ايام شوروی
سابق رواج داشت و آن اين بود كه بين يك آمريكايی و شورويايی
درباره «آزادی» گفتوگويی رخ ميدهد. آمريكايی ميگويد آنقدر
«آزادی» در كشور من وجود دارد كه من ميتوانم جلوی كاخ سفيد
بروم و تظاهرات اعتراضی بكنم و شعار «مرگ بر آمريكا» بدهم و
كسی هم مزاحمم نشود و دردسری هم برايم بوجود نيايد.
در مقابل شورويايی نيز گفته بود در كشور من نيز آنقدر «آزادی»
وجود دارد كه من ميتوانم جلوی سفارت آمريكا در مسكو بروم و
تظاهرات اعتراض آميز بكنم و شعار «مرگ بر آمريكا» بدهم و كسی
هم مزاحمم نشود و دردسری هم برايم بوجود نيايد!
نميدانم آنها كه روی اين دو خبر مانور ميدهند هيچ در
نمييابند كه چه مفهومی را به جامعه القا ميكنند؟ و آيا القا
نميكنند كه در جامعه «ليبرال دمكراسی» آمريكا مخالفان سياست
رسمی دولت، حتی در مسئلهای مرتبط با امنيت ملی و نظامی آمريكا
براحتی ميتوانند دست به اعتراض و تظاهرات بزنند، اما در مقابل
در «جمهوری اسلامی ايران» فقط اين موافقان سياست رسمی
حكومتاند كه ميتوانند دست به اعتراض و تظاهرات بزنند(البته
بدون هرگونه سازمانی قبلی و تداركات حكومتی)!
متاسفانه اينگونه برخوردها باعث شده است كه هيچكس در ايران
نتواند خارج از چارچوبهای تعيين شده توسط حكومتگران درباره
فنآوری هستهای اظهارنظر نمايد، و اين موضوع كه به نحوی به
سرنوشت و آينده ايران و ايرانی مرتبط شده است خارج از حوزه بحث
و گفتوگو در عرصه عمومی قرار گيرد. بوقهای انحصاری بصورتی
كاملا يكسويه و جانبدارانه رفتار كرده و اوضاع را بگونهای
نشان ميدهند كه گويا همه ايرانيان بلااستثناء با سياست رسمی
اعلام شده موافقند و اگر كسی هم مخالف باشد عامل استكبار جهانی
است!
واقعا در كشوری كه بهردليلی مخالفان نتوانند اظهارنظر و اعتراض
نمايند چگونه ميتوان فهميد كه چه درصدی از مردم با سياستی
موافق يا مخالفند؟ در ايران اگر همه حكومتيان فعلی را موافق
سياست رسمی اعلام شده در مورد فنآوری هستهای بدانيم باز هم
اقليتی از مردم به آنها رای داده و اكثريتی از آنها پشتيبانی
نكردهاند، بنابراين چگونه اينها ميتوانند همه مردم ايران را
موافق چنين سياستی اعلام كنند؟
ميدانم پس از اين نوشته در همين حد اعلام نظر در يك وبلاگ هم
تحمل نخواهد شد، و باز نميدانم كه با چه رويی بوقهای تبليغاتی
جمهوری اسلامی ايران روی اخباری از گونه خبر اول مانور ميدهند
در حالی كه هيچگونه حقی را برای اعلام نظر مخالفان در مورد
مسائلی همچون فنآوری هستهای در ايران قائل نيستند، و ظاهرا
اينان فقط به «آزادی موافق» باور دارند و آنان به «آزادی مخ |