الپرـ اينجانب به عنوان آدمی كه هنوز يك كمی عقلش كار ميكند،
سؤالی به ذهنم رسيده كه رجاء واثق دارم كسی لطف فرموده به آن
پاسخ دهد و خانوادهای را از نگرانی برهاند.
با توجه به اينكه: از ابتدای انقلاب، دشمنان نظام و نفوذيها و
عناصر فريبخورده وابسته به اجانب بارها و بارها عليه نظام
توطئه كردهاند، اما همواره توطئههای ايشان خنثی و نقش بر آب
شده و دستشان برای ملت رو شده است، خصوصا با توجه به آنكه يك
بار جناب آقای فلاحيان فرموده بود كه وزارت اطلاعات تحت امر
ايشان در ردههای بالای دولت شيطان بزرگ (ايالات متحده) نفوذ
دارد، و با توجه به اينكه جناب دكتر سعيد اسلامی (امامی) هم يك
بار فرموده بود كه ما در بالاترين رده سازمان مجاهدين خلق
(منافقين) نفوذ كردهايم و آنها را هدايت ميكنيم، و با توجه
به اينكه يك بار جناب آقای يونسی هم فرموده بودند ما در اكثر
گروههای مخالف نظام نفوذ كردهايم و همين الان (يعنی حدود دو
سه سال پيش) داريم آنها را هدايت ميكنيم ...
اما بدون توجه به اينكه همين آقای يونسی يك بار به صراحت از
كشف نفوذيهای دشمن در مطبوعات خبر داد اما از معرفی آنها خبری
نشد، و هم ايشان دو سه بار ديگر از كشف جاسوس در فلان جا و
بهمان جا خبر داد اما باز پی آن گرفته نشد، و بدون توجه به
آنكه ظاهرا قتلهای زنجيرهای به دست آمريكاييها و اسرائيليها
انجام شده بود اما جزييات بيشتر روشن نشد، و بی توجه به اينكه
دشمن پايگاههای زيادی در مطبوعات داشت كه حتی يك مورد از آنها
نيز شناخته نشدند، و بدون توجه به موارد متعددی نظير اينها ...
سؤالم اين است كه سرنوشت پرونده ترور قاضی مقدس به كجا رسيد، و
آنهمه شواهد و قرائنی كه در روزهای اوليه از آن سخن ميگفتند
چه شد؟ اينهمه نهادهای قدرتمند و مقتدر نظامی و انتظامی و
اطلاعاتی و امنيتی و غيره به چه درد ميخورند كه از پيگيری يك
پرونده قتل عاجز ماندهاند، و آن دوربينها كه از صحنه
فيلمبرداری كرده بودند و آن شاهدان عينی كه حضور داشتند و آن
سرنخها كه مقامات ذيربط و بيربط بارها از آن خبر دادند
بالاخره به كجا رسيد؟؟ و خلاصه اينهمه تشكيلات عريض و طويل
برادران، غير از فتح جهان و پيريزی تمدن اسلامی و همچنين
نابود كردن و به اعتراف كشاندن وبلاگنويس بيچارهای مثل من!
چه كاری بلدند؟ |