ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  مردان
اسير نگاه حريصانه به زنان
مرضيه مرتاضی لنگرودی
 
 
 
 

 

هفتاد و اندی سال است كه در ايران پوشاندن يا نپوشاندن رو و موی زنان به صورت يك مسئله اجتماعی مطرح شده است. قبل از آن پوشاندن رو و موی زن و اصولاً خانه نشينی و پرده نشينی زنان امری مسلم و بديهی بود، نه از سوی زنان و نه از طرف اجتماع معضل و مشكل تلقی نمی‌ شد.

نوع پوشش زنان و مردان در همه جای جهان از جمله ايران بی‌ارتباط با وضعيت جغرافيايی و نوع معيشت ساكنان بومی هر منطقه نيست.

پوشش ساكنان مناطق كشاورزی و كشاورزان كه معيشتی بی‌واسطه و از طريق رابطه مستقيم بين آنان و زمين تامين می‌شود با پوششی كه صنعتگران شاغل در معادن رنگ و آهن و شيشه يا كارخانجات دارند متفاوت است. هر چند نياز به داشتن پوشش بواسطه اصل كلی حفاظت بدن از سرما و گرما و ضربات و تامين سلامتی تعريف می‌شود. چنانچه از نقاشی های درون غارها بر می‌آيد، انسانهای نخستين نيز تكه ای تن پوش داشته اند. تاريخ پيدايش لباس با تاريخ پيدايش انسان هوشمند و انديش ورز تقدم و تاخر چندانی ندارد. انسان هراسان از قدرتهای طبيعی، خدايانی طبيعی داشت. با ظهور برده داری پوشش كم و بيش همانند و يكسان و تقريباً يك جنس انسانها دچار دگرگونی شد. همانطور كه خانه و سرپناه ها و نوع غذاهای مصرفی بين انسانهای ثروتمند در قالب ارباب و انسانهای فرودست در شكل بردگان تفاوت پيدا كردند. با وجود اين تفاوت ها به نظر نمی‌ رسد تا پيش از ظهور اديان پوشش انسان "مانند ساير نياز های او" معنا و تعريفی جز اينكه بدن را بپوشاند داشته باشد. كسی خود را برای اينكه آن ديگری تحريك نشود در لباس استتار نمی‌ كرد.

با ظهور اديان‘ نيازها علاوه بر فضای طبيعی شان‘ بار معنايی جديدی را پذيرا شدند. يا به زبان ديگر اديان در روابط بين افراد و هويت آنها تعاريف جديدی بر مبنای نگرش جديد ارائه دادند.

اديان بزرگ توحيدی مانند يهوديت و مسيحيت و اسلام در نظامات برده داری به عنوان نظام مسلط اقتصادی زمان ظهوركردند.

در شريعت يهود و مسيحيت زن اغواگرست و باعث رانده شدن مرد از بهشت می‌شود. لذا مرد مومن بهتر است از زن دوری كند. زن اغواگر رانده شده از بهشت زشتی هايش را می‌بيند و از شرم آنها را می‌پوشاند. بنابراين در بهشت (مدينه فاضله) پوشش به معنای حجاب و چيزی كه جلوگيری كند از تحريك مرد وجود ندارد.

يعنی ابتدا نظاماتی با روابط و رويكردهای ناسالم (غير بهداشتی ) ساخته می‌شوند، پس از آن، زنان در آن جوامع مجبور می‌شوند در يك رفتار حفاظتی حداقلی خود را در اجتماع بپوشانند و رفتار حداكثری اين است كه در خانه پنهان شوند. تا اينجا حجاب و پوشش زنان بيش از اينكه موجب حفظ امنيت و مانعی برای تعرض به آنها باشد، وسيله ايست برای اينكه مردان را از شر تحريكات جنسی اشان در امان بدارد. "اغواگری حوا" نه از طريق تحميق و بلكه تحريك اعمال می‌شود. نظام قبايلی پدر سالاری آميخته با شيوه اقتصادی مسلط برده داری، از اينكه مردي(پدر) توسط عقلانيت زن (حوا) اغفال شود سرباز می‌راند. و تنها راه فريب را تحريك جنسی به عنوان نقطه ضعف مردان در برابر زنان قلمداد می‌كند و برای درامان ماندن خود از اين قبيل تحريكات در اجتماع كه مخل نظم اجتماعی می‌شود. زن آزاد صاحب اولاد را وا می‌دارد خود را در هزار لای پوشش بپوشاند.
برای زنان آزاد يكجا نشين كشاورز محصور شدن در خانه ها و كارخانه ها و حرمسراها مقدوربود اما برای زنان كوچ نشين حصارهايی وجود نداشت. برای زنان برده كه كنيز ناميده می‌شدند نيز حجابی وجود نداشت. كنيزان مالك ارباب شمرده می‌شدند و نشئتی متفاوت با زنان آزاد داشتند آنها در موقعيت و تعيين اجتماعی خاصی قرار نداشتند كه تحريكاتشان خطر آفرين باشد، فرزند كنيز حتی اگر پدرش ارباب بود انسان آزاد تلقی نمی‌ شد و جز وارث ارباب به حساب نمی‌ آمد. بلكه خود به ارث برده می‌شد. مباشرت با كنيزان هيچ منعی نداشت بلكه تشويق هم می‌شد. زيرا بر تعداد برده های ارباب می‌افزود و دارايی اش را فزونتر می‌ساخت.

وقتی اسلام ظهور كرد‘ نظام قبايلی عربستان با اقتصاد مسلط برده داری و تجارت برده و كالا با مفاهيم جديدی روبرو شد. مهم ترين مفهومی كه عرب در اسلام مواجه شد" عدالت" نام داشت.
عدل جزو اصول دين و از مهم ترين مفاهيم آن به شمار می‌رفت. پيامبر اسلام برای مهندسی اين مفهوم و كار بردی كردن آن در سطح جامعه پس از هجرت به مدينه و با نيت ساخت جامعه توحيدی و با توجه به تعريف جامعه مقرراتی وضع می‌كند. حجاب يكی از اين مقررات است. حجاب را پيامبر باب نكرد. بلكه سعی كرد از طريق حجاب به برقراری روابط احترام آميز تقابل انسانی در جامعه خشن قبايلی عربستان دست پيدا كند. به گفته فاطمه مرنيسی و آيت الله مطهری، حفظ امنيت زنان از مهم ترين دلايل برقراری مقررات حجاب در عربستان بود. اينجا با تعريف جديدی از حجاب روبرو می‌شويم. حجابی كه تا قبل از اين برای ايمنی مردان از شر تحريكات جنسی بود. تبديل به وسيله ای ايمنی بخش زنان برای در امان بودن از شر تحريكات جنسی مردان شد. بيشترين استفاده از حجاب را كنيزان مسلمان شده، بردند. زيرا آنان در حجاب از زن آزاد قابل تفكيك نبودند و می‌توانستند مانند زنان آزاد از شر تعرضات در امان بمانند. ساختار نظام قبايلی عربستان بر اساس احترام به خون و خاك پی ريزی شده بود. امنيت جسمی و جنسی و حفاظت از حال و آبروی اشراف وظيفه آرمانی افراد در قبايل بود. اما زنان و مردان برده در برابر تجاوزات و تعرضات جسمی و جنسی كاملاً بی‌پناه بودند. در تاريخ عربستان هرگز سراغ نخواهيد داشت دختری از اشراف " كه زنده به گور شده باشد يا زنی از اشراف مورد تجاوز قرار گرفته باشد كه اگر چنين می‌شد خاك قبيله مرد تجاوزگر را به توبره می‌كشيدند. زنده به گور كردن دختران خاص والدينی بود كه جزو بردگان بودند.
غلامان و كنيزان روا نمی‌ داشتند دختركان معصومشان سرنوشتی به سياهی و نكبت سرنوشت خودشان پيدا كنند و ترجيح می‌دادند بجای اينكه فرزندشان دچار مرگ فرسايشی توأم با شكنجه گردد يكباره بميرد و زندگی تلخ اسارت و كنيزی را تجربه نكند. تقريباً مشابه همان كاری كه قوم بنی اسرائيل با نوزادان پسر درزمان فراعنه می‌كردند آنها برای اينكه شاهد مرگ دردناك يا زندگی اسارت بار غلامانه پسرانشان نباشند آنها را به آبهای خروشان رود نيل می‌سپردند. پيامبر سعی می‌كند در ساخت مدينة النبی بحرانهای موجود ناشی از روابط غلط اجتماعی را به نفع برقراری رابطه صلح آميز عادلانه در جامعه تصحيح كند. در آيات حجاب ابتدا مردان مورد خطاب قرار می‌گيرند سپس زنان. يعنی در جامعه پدر سالارانه و در نظام قبايلی كه سر رشته امور در دست مردان است ابتدا از آنان می‌خواهد كه با فرو پوشيدن چشمشان از چشم چرانی و با تسلط بر خويش عورتهايشان را حفظ كنند و از تحميل تحريكات شهوانی و نگاه جنسی برجامعه خودداری ورزند. و سپس از زنان مسلمان می‌خواهد آنها نيز چنين كنند. و در جای ديگر كه در مورد ضرورت رعايت حجاب زنان را مخاطب قرار می‌دهد از آنها می‌خواهد برای آنكه به هويت و تعين مسلمانی شناخته شوند تا از تعرض مصون بمانند حجاب را رعايت كنند آنهم نه در كناره گيری از اجتماع كه در حد اينكه زينت ها يشان را آشكار نكنند. يعنی از تحريك مردان بپرهيزند زيرا طبق قراردادهای منعقده بين مسلمانان و قبايل غير مسلمان، كسی حق تعرض به مسلمانان را نداشت و( آنموقع كه آيات مربوط به حجاب، توجيه شناسايی زن مسلمان از غير مسلمان نازل شد). حاكميت نگاه جنسی مردانه بر جامعه ايران به حدی است كه بسياری از ارزشهای دينی و اخلاقی در جامعه ايرانی برای توصيف و تبين خود از تعاريف جنسی كمك می‌گيرند. مثلاً در مجلس ترحيمی در ستايش تقوای مثال زدنی مرد مسلمان فوت شده ای از زبان روحانی مسجد شنيدم كه می‌گفت: " خدايش رحمت كند آقا چنان با تقوی بودند كه هرگز بر مبل يا صندلی كه قبلاً زنی برآن نشسته بود تا وقتی فكر می‌كرد امكان اينكه اثری از گرمای بدن زن بر صندلی مانده باشد نمی‌ نشست تا مبادا وسوسه ای در قلب مباركشان پديدار شود."
من برای چنين آدمی آرزوی رحمت الهی می‌كنم . اما دلم به حالش می‌سوزد كه همه ی عمر با روح و جسم اش در كلنجاربوده كه بتواند از شر نگاه جنسی به زن خود را نجات دهد يا اينكه به جای اين همه كلنجار رفتن، نگاهش به زن را نگاه به يك انسان، نه وسيله و ابزار تمتع جنسی قرار دهد. با وجود برقراری حجاب به عنوان قانون اجباری كه عدم رعايت آن جرم تلقی شده و مجازات دارد، حجاب اجباری و غير اجباری در جامعه ی ايران نتوانسته به زنان مسلمان ايرانی امنيت ببخشد، لذا برای بسياری از زنان حجاب ماهيت و ارزش وجوديش را از دست داده است. كافی است نگاهی به وضعيت حجاب اجباری جامعه بيندازيد! (كانون زنان ايران)