ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  نان و اتم
شكم خالی مردم ايران
با اين صدقه پر نمی شود
سين. ابراهيمي
 
 
 
 

در اسفند ماه سال گذشته، جرج بوش در سفر اروپایی خود در اسلواکی به خبرنگاران گفت: اروپا و آمریکا در مورد ایران اتفاق نظر دارند. این اظهار نظر در آن زمان جنبه خبری مهمی داشت. زیرا پس از سردی روابط اروپا و آمریکا در آغاز و ادامه جنگ عراق، اروپا با ابتکار عملی  چشمگیر، پرونده اتمی ایران را در دست گرفت.  سه وزیرامور خارجه اروپایی با سفرهمزمان به تهران، با پیشنهادات خود ایران را به مسیر گفتگو با اروپا کشاندند. این اتفاق نظر مورد اشاره بوش  در روزهای قبل، در ضمن و پس از کنفرانس امنیتی اروپا بین کندالیزا رایس وزیر امور خارجه جدید و وزیران امور خارجه اروپا در مونیخ، به دست آمد. براساس این توافق آمریکا از تلاشهای اروپا برای حل چهار مشکل جامعه جهانی با ایران، یعنی برنامه اتمی، حمایت از تروریسم بین المللی، عدم رعایت حقوق بشر پشتیبانی می کند. در مقابل این صبر و انتظار " ویت اند سی" آمریکا، اروپا هم تعهد کرد اگر نتیجه ای از این گفتگو ها حاصل نشد، در مقابل ارسال پرونده اتمی ایران به شورای امنیت سازمان ملل مقاومت نکند.

 

شهر مونیخ در یاد های تاریخی اروپایی ها بویژه ساکنین فرانسه و انگلیس واقعه  هماهنگی این دوکشور با ایتالیای موسولینی و آلمان هیتلری و تسلیم به خواسته هیتلر برای تصرف چکسلواکی را به رخ می کشاند. اگر در مثال مناقشه ای نباشد. آنزمان هم سیاستمداران حاکم دوکشور با تسلیم در مقابل خواسته های هیتلرپس از تصرف اتریش، چکسلواکی را در طبق اهدایی خود به وی تقدیم کردند. چکسلواکی کوچک و ضعیف دیگر انتظاری از معاهده دوستی خود با فرانسه و انگلیس نداشت. اگر قدرت توسعه طلب آن زمان هیتلر نام داشت و دفاع از مردم مردم آلمانی الاصل "سودت" در چکسلواکی بهانه بود. اکنون اروپای 25 که در حال تصویب کردن قانون اساسی در جستجوی  شطی از سیاست خارجی بود  تا با بهم پیوستن رود های سراسر قاره تبدیل به دریایی گردد که بتواند در جهان متلاطم امروز منافع اقتصادی و مصالح سیاسی وی را در برابر آمریکا و آسیا بویژه چین فردا محافظت کند. اگر همراهی عراق صدام با اروپا  قبل از تجاوز آمریکا به آن کشور، به آنان حقانیت راه مستقلشان را نشان داد. دستگاه ولایت فقیه،با لجاجت و سرسختی دراجرای سیاست اتمی که من در مقاله* دیگری  به آن پرداخته ام، امکان مانور زیادی  رابرای اروپاییان  باقی نگذاشته است. آیا ایران با زیر پا گذاشتن قرارداد پاریس با انداختن پوست موز زیر پاهای سه کشور اروپایی، سیاست خارجی خاورمیانه ای ارویاییان را به زیر سیطره آمریکا سوق خواهد داد؟

 

ادوارد لونز استاد هواشناسی دانشگاههای آمریکا، سه دهه پیش با شگفتی دریافت  که یک تغییر جزیی در شرایط اولیه معادلات پیش بینی کننده وضع جوی منجر   به نتایج وسیع و پیش بینی نشده در سیستم منجرگردد. مثلا با بالزدن  پروانه ای در آسیا در آمریکا باران ببارد. وی این خاصیت را اثر پروانه ای نام نهاد. هرچند من با بسط این دریافت به تئوری آشوب مخالف هستم ولی تا آنجا که در تمامی پدیده ها نقاطی وجود دارد که تغییر اندک  کمی دیگری آنها را به تغییر کیفی وا می دارد، با این استاد هواشناس هم رای هستم. در زندگی روزمره  خود همواره مشاهده کرده ایم که قطره ای  جامی رالبریز کرده باشد....

 

چنین است که جمهوری اسلامی حد اقل دوبار بیش از وزن اقتصادی سیاسی خود بر سیاست های جهانی  تاثیرگذاری منفی داشته است.

بار نخست آن، در گروگانگیری دیپلماتها و کارمندان سفارت آمریکا   و بویژه تا خیر در آزادی آنها بود، که به شهادت تمام ناظران سیاسی با عقاید مختلف، باعث شکست جیمی کارتر و روی کار آمدن ریگان و گردش به راست دهساله در سیاست سراسر جهان بود. حتا برخی از پژوهشگران اروپایی که متخصص کشور های اروپای شرقی هستند، اعتقاد دارند در صورت پیروزی مجدد جیمی کارتر و پیشرفت سیاست های بر وی محور حقوق بشر سرنوشت جهان بر تغییر و تعالی تدریجی و مطلوبتر بود .

 این بار سیاست های اتمی  حکومت است که تاثیر منفی خود را بر تدوین یک سیاست خارجی مستقل اروپایی خواهد گذاشت. و فصل متحدان ویژه قانون اساسی اروپا را که گویی جامه آن بر تن ایران دوخته بودند. از نا چاری به تن همسایگان دیگر اروپا زیبنده تر خواهد نمود و ایران کماکان بازار مصرف آمریکا و سایر کشور های  صنعتی باقی می ماند. و آن چه در کوتاه مدت نصیب ما می گردد، با به مسند رسیدن احمدی نژاد نوبری آن آغاز شده است. 

 

ما« باید خود را برای اداره جهان آماده کنیم.» این جمله کلیدی سخنرانی محمود احمدی نژاد،  روز 20 اردیبهشت در جمع طلبه های حوزه های علمیه مشهد بود که سایت بازتاب نزدیک به محافلی از پاسداران، ما را از آن با خبر کرد. البته آن زمان صحبت های شهردار تهران را کسی جدی نمی گرفت، و اصولا شهردار شدن وی را هم تصادف مکانیکی و سقط جنین دموکراسی در انتخابات شورا ها می دانستند. ولی به مرور روشن شد این صدای  خلافت اموی بخشی از روحانیون و دستگاه ولایت فقیه است که از حنجره های وی با آهنگ وای بر مستضعفین بیرون می آید. دستگاه خلافتی که شاهکار وی ساختن بن بست در مسیر مردم ایران و  وادار کردن آنان  به انتخاب  بین بد و بدتر است و اکنون پس از در تابوت گذاشتن سیاست تشنج زدایی چند سال گذشته دولت،  حامل سیاستی  است که مردم را به مسیری    می کشاند که  نه راه  پیش دارند و نه پس. 

 

 طارق پسر زیاد  غازی اعزامی خلیفه اموی در راس گروهی برای فتح اسپانیا در آنسوی دریای مدیترانه، وقتی از تنگه ای که اکنون نام او را دارد به دشواری  گذشت و همراهان او در  مقابل تجهیزات و نفرات دشمن هراس زده شده بودند رو به سربازان خود  کرد وگفت:

ـ  ایهاالناس! این المفر؟....«های ای مردم به کجا می گریزید؟ دریا پشت سرتان، و دشمن در پیش روی  شماست.»

 

شاید این همان سرنوشتی باشد که دستگاه ولایت فقیه  برای مردم ایران در تدارک است.  یا رو در رویی  با جهان در میان دشتی از خون و باروت و یا غرق در دریایی از فقر و نکبت. آن هم با یک تفاوت عمده:

 اگر طارق پسر زیاد  توانست جنوب اسپانیا  را تصرف کند و در سالهای بعد، در برهه ای اندلس تبدیل به امیرنشین شکوفایی شد ـ که فقهای شیعه همواره کین عمیقی به متفکرین آن سرزمین داشته اند ـ  و مسلمانان اسپانیا با سیاست تساهل و تعامل با دیگر اقوام و مذاهب برگهای زرینی در تاریخ نگاشتند،. اکنون دستگاه ولایت فقیه  و رئیس جمهور دستبوس  وی سرنوشت ـ سلطان ایده آل  علامه مجلسی فقیه عالی مقام دستگاه ـ شاه سلطان حسین صفوی را در پیش رو دارند، که پس از دعاخوانی و مناجات و رمالی های فراوان  قندهار، کرمان، سیستان و خراسان را با طیب خاطر به افغانها بخشید، پس ازاکراه نخستین در دادن دختر خود به محمود با عنوان این که «دختر دادن شيعه به سنی ناممکن است.» ولی چند روز بعد  آنرا هم پیشکش کرد ولی ا فغانها اصفهان پایتخت را در محاصره  گرفتند. سرانجام پس از شش ماه محاصره که مردم در آن از خوردن گوشت گاو، گوسفند، اسب، خر، سگ و گربه به خوردن اجساد آدمیان رسیدند. به روايت رستم التواريخ :« درهمين ايام محاصره در مورقاپی اصفهان چهل شهزاده ريشدار و صد و ده شهزاده چهارده ساله ـ پانزده ساله يا کمتر که هنوز ريش برعارض شان ندميده بود، مي زيستند که حاصل همخوابی های پادشاه جمشيد نشان با زنان متعلقه يا کنيزان شان بودند.»

به قول نمايندهً شرکت هند شرقی انگليس ،حاضر در اصفهان آنروز  « پادشاه قوی شوکت ايران بدون هيچگونه جلال و جبروت و شکوه سلطنتی از قصر خود سوار شد. او همچنين فردی بينوا و پريشان لباس به تن داشت و از آنجاکه آشفتگی خاطر از سر و روی ملازمانش می باريد، چنين می نمود که مراسم تشيع رسمی آن اعليحضرت انجام مي گيرد.» و به قولی دیگر، شاه نگون بخت ، افسرده ودلخسته سوار براسب عاريتی محمود در معبر پايتخت که مملو از جسد مردگان بود به دیدار او رفت و درآنجا با دست خود تاج سلطنت ايران را بر سر محمود افغان گذاشت.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* انتقال فعاليت علمی- اتمی از نظامی ها به كارشناسان، سین. ابراهیمی

http://www.peiknet.com/1383/page/01esfand/492ebrahimi.htm