"خبرگزاری فارس: رئيس شورای فرهنگی، اجتماعی زنان از تجليل
دختر نمونه ايرانی برای اولين بار پس از انقلاب در كشور خبر
داد."
شبكه سه سيما و
برنامه "با تو" پيشنهاد دادن كه طرح انتخاب دختر نمونه اجرا
بشه. شورای فرهنگي-
اجتماعی زنان هم
حال كرده با اين طرح و میخواد همكاری كنه. اين خبر ناخوداگاه
كلمه "دختر شايسته" رو به ياد آدم میآره. مدل سازی و الگو
سازی برای دخترا. حالا چه قبل از انقلاب باشه چه بعد از
انقلاب. البته كه الگوها كمی با هم فرق میكنه. ولی خب در
نهايت الگو سازی برای دخترهاست. حالا چرا دختر ها و زن ها؟
خانوم نوبخت میگه:
"زمانی
كه جامعه انتظاراتی را از زنان و دختران دارد برای شفاف شدن
اين رويكرد با معرفی الگوها و موفقيت ها آن را تحقق میبخشد."
اين حرف خانوم
نوبخت هزار تا سئوال به ذهن آدم
میياره. گذشته از سوال هايی كه به ذهن آدم میياد تو فهم اين
جمله بیسر و ته به خاطر غلط های نگارشی و دستوری اش كه معلوم
نيست تقصير گوينده است يا تنظيم كننده خبر، اين سوال بزرگ تو
ذهن من اومد كه چرا جامعه از زنان و دختران انتظاراتی داره؟
يعنی از پسر ها و مردها انتظاراتی نداره؟ يعنی انتظارات جامعه
از زن ها و دخترها انتظارات خاصی هستش كه برای شفاف شدنشون
احتياج به الگو سازی هست؟ چرا بايد همچين انتظاراتی وجود داشته
باشه؟ فرق مرد ها و زن ها در چيه؟
"رئيس شورای فرهنگي- اجتماعی زنان در مقايسه جايگاه خانواده
بين كشورهای جهان با ايران گفت:جايگاه خانواده در ايران قابل
توجه بوده به همين علت انتخاب دختران و همسران موفق درخانواده
به عنوان يكی از شاخص های دختر نمونه ايرانی میتواند ديده
شود."
باز يه سوال ديگه: چرا دختری كه همسر موفقی هست در خانواده
شاخص يه دختر نمونه ايرانی میتونه باشه؟ يعنی دختری كه انتخاب
كرده مجرد بمونه يا نتونسته شريك مناسب زندگی اش رو پيدا كنه
نمی تونه شاخص نمونه باشه؟ اصلا همسر موفق يعنی چی؟ به چه زنی
همسر موفق گفته میشه؟ زنی كه به هر علت تو زندگی مشترك شكست
میخوره نمی تونه نمونه باشه حتی اگه در شكست اون زندگی مشترك
مقصر همسرش بوده؟ علت تاكيد بر جايگاه خانواده تو اين الگو
سازی اصلا چيه؟
"نوبخت افزود:يك عرصه نميتواند ملاك انتخاب دختر شايسته ايرانی
باشد به اين علت كه اندازه و استعداد انسان ها در عرصه بخصوصی
است و با توجه به وجود زنان موفق كشور در عرصه های متفاوت اين
طرح به طور عام تعريف میشود."
باز هم صحبت از دختر شايسته ايرانی هستش در حالی كه خانوم
نوبخت از اندازه و استعداد انسان ها حرف میزنه. اگه در مقياس
انسان ها حرف میزنيم چرا حرفی از مرد ها نيست؟ اصلا اين جمله
چه معنی داره؟!
"وی
تصريح كرد: شورای فرهنگی _ اجتماعی زنان مصوبه ای را 4 سال پيش
به تصويب شورای عالی انقلاب فرهنگی رساند كه دستگاه ها برای
تجليل از مقام زن در طول سال، طرح سياست ها و راهبردهای
فرهنگي_ تبليغی هفته زن را اجرا كنند كه اين طرح نيز از سوی
شبكه 3 سيما حركت شايسته ای میتواند باشد."
اين هفته زن اصلا قضيه اش چيه؟ چرا بايد فقط برای زنان سياست
ها و راهبردهای فرهنگي-تبليغی اجرا بشه؟ يعنی زن ها عقب افتاده
هستن و مردها كارشون درسته؟
"وی
معتقد است: اگر شبكه 3 سيما بتواند طرحی شايسته در طول يك سال
را داشته باشد گزارش و جمع بندی نهايی آن در هفته زن و به شكل
فينال با معرفی برترين نمونه ها انجام خواهد شد. نوبخت انتخاب
دختر ايرانی را از سن 5 تا 25 سالگی با تقسيم بندی مقاطع مناسب
دانست و افزود: اگر در عرصه های مختلف نمونه ها مطرح وشناخته
شوند در الگوپذيری نوجوانان و جوانان میتواند تاثير گذار باشد
همچنين توجه به نمونه ها و موفق ها تقويت بيشتر موف قها را
بدنبال دارد و با عملياتی شدن اين طرح آثار مفيد آن ملموس
میشود."
خب مشكل اينجاست كه سر تعريف اين نمونه ها بحث هست. وقتی كه
جمهوری اسلامی تولد حضرت فاطمه رو به عنوان روز زن انتخاب
میكنه و اصرار داره كه از حضرت فاطمه الگو بسازه برای زن ها،
اين شبهه هم پيش میياد كه اين طرح دختر شايسته هم بر اساس
همون الگوهای حضرت فاطمه ای شكل خواهد گرفت. آيا شورای فرهنگی
اجتماعی زنان به اين نكته توجه داره كه بخشی از زنان جامعه
حضرت فاطمه رو به عنوان الگوی خودش نمی پذيره؟ اصولا مشكل در
پذيرفتن الگويی مثل حضرت فاطمه از اون جا شروع میشه كه اصرار
رسانه ها و دستگاه های مختلف جمهوری اسلامی بر نقش حضرت فاطمه
به عنوان يه دختر، مادر و همسر هستش. اين مساله باعث شده خيلی
از زن های مسلمون هم اعتراض داشته باشن چون خيلی ها اعتقاد
دارن فاطمه نقشی بيشتر از يه دختر و مادر و همسر داشته. صحبت
از خطبه هايی هست كه فاطمه كرده و هيچ جا ازشون حرفی نيست.
يعنی تاكيدی كه بر حضرت فاطمه میشه به عنوان يه الگو بر اساس
نقش همسری و مادری اش است. حالا اين سوال پيش میياد كه پس نقش
های ديگه ای كه يه زن میتونه تو جامعه داشته باشه چی؟
"وی اظهار كرد:طرح
انتخاب دختر نمونه در مقاطع مختلف سنی اجرا ميشود به اين معنی
كه اگر تحصيل علم و آموزش يك شاخص و موفقيت در جامعه است بايد
نمونه ها و موفق ها در عرصه تحصيل به جامعه معرفی شوند."
اينجا خانوم نوبخت يه معيار ديگه هم برای نمونه بودن میياره و
برای مثال از علم و تحصيل حرف میزنه. درسته پيشرفت تو علم و
تحصيل هم میتونه خيلی خوب باشه، ولی اينكه اين نمونه سازی و
انتخاب شايسته فقط برای دختر ها باشه و برای مقاطع سنی خاص باز
سوال پيش میياره. تو جامعه ای كه اين همه ظلم به زن میشه و
حقوق زن پايمال میشه، چرا هيچكس به فكر نمونه سازی برای مرد
ها نيست؟ چرا هيچكس به فكر اين نيست كه مثلا مردهايی كه به
حقوق زنان احترام گذاشتن رو به عنوان نمونه به جامعه معرفی
كنه؟
و سوال آخر من اينه كه آيا اصلا لازمه كه الگو سازی و نمونه
سازی تو جامعه وجود داشته باشه؟ فرديت آدم ها پس چی میشه؟
|