ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  رهبر آخرين است
حذف گارد روحانی انقلاب 57
به پايان صف نزديك می‌شود
فرهاد معتمد
 
 
 
 

 

با حذف هاشمی رفسنجانی و مهدی كروبی، تنها يك نفر از نسل اول روحانيونی كه به همراه آيت الله خمينی، جمهوری اسلامی را بنا گذاشتند، باقی مانده است.

روحانيونی كه خود را"خط امام" می‌خوانند، در آغاز در حزب جمهوری اسلامی متحد شدند و روحانيونی را كه دست راستی می‌خواندند و به صفت"اسلام آمريكايی" موصوف می‌كردند، كنار گذاشتند. حتی، دو مرجع مهم شيعه آيت الله ها طباطبائی قمی و شريعتمداری را وادار به زندان خانگی انداختند. اين مسير ادامه يافت و بخشی از تاريخ"انقلاب اسلامی" را رقم زد.

روحانيون باقيمانده بعد از انشعاب" روحانيون مبارز" به دو گروه عمده تقسيم شدند كه هر دو"مبارز" بودند. جناح راست، روحانيت مبارز نام داشت كه از رهبران اوليه و عمده جمهوری اسلامی، می‌توان دو حجت الاسلام خامنه ای و هاشمی رفسنجانی را در ميان آنها به لحاظ مسئوليت برجسته تر ديد.

جناح چپ كه محمد خاتمی، مهدی كروبی، موسوی خوئينی ها و عبدالله نوری چهره های برجسته آن هستند، تا زمان حيات" رهبر انقلاب" مورد حمايت بود و در بازی قدرت نقشی عمده داشت.

تصفيه پيش از وفات آيت‌الله خمينی آغاز شد. آيت‌الله حسينعلی منتظری كه قديمی ترين همراه انقلاب، نظريه پرداز ولی فقيه و ملقب به"فقيه عاليقدر" بود و سمت قائم مقامی رهبر انقلاب را داشت، اولين قربانی اين تصفيه بود. جريان نيرومندی كه هنوز به عنوان يك حزب مخفی عمل می‌كند، توانست فرمان"عزل" منتظری را از رهبر انقلاب بگيرد و او را در فاصله چند روز از مرتبه"فقيه عاليقدر" به"شيخ ساده لوح" تنزل دهد و درخانه بنشاند. اين ماجرا كه از سرفصل های مهم انقلاب اسلامی است، به تفصيل در چند كتاب از جمله خاطرات منتظری و ريشهری، كه عامل اصلی تصفيه بود، شرح داده شده است.

جريان نيرومند پشت پرده كه از نزديكی پايان حيات آيت الله خمينی خبر داشت، با حذف منتظری ، نگاه به آينده ای داشت كه قدرت كامل را قبضه كند. اغلب روحانيون ديگر يا در اين تصفيه مشاركت كردند، يا مانند مهدی كروبی، سكوت را ترجيح دادند.

بعد از درگذشت رهبر انقلاب اسلامی، در جلسه خبرگان رهبری كه همواره تصميمات اساسی را پشت درهای بسته اتخاذ می‌كند، آيت الله خامنه ای به عنوان جانشين برگزيده شد. هاشمی رفسنجانی بعدها به تفصيل توضيح داد كه او با نقل قولی از"امام" راه را برای اين انتخاب هموار كرده است.

در دوران جديد با حذف سمت نخست وزيری، مهندس موسوی و با سازماندهی ويژه‌ای كه هنوز هم دنبال می‌شود، جريان چپ روحانيون كنار گذاشته شدند. هاشمی رفسنجانی به جای آيت‌الله خامنه ای رئيس جمهور شد. اما رييس جمهوری كه برای نخستين بار رييس دولت هم بود. تا دوم خرداد فرا رسيد. در اين فاصله هشت ساله فقط روزنامه سلام بود كه توسط موسوی خوئيني‌ها، انتشار می‌يافت. همان كسی كه برنامه اشغال سفارت آمريكا را دانشجويان با او هماهنگ كردند و ده ها سمت عمده به فرمان و دستخط "آيت‌الله خمينی" را در جيب داشت.

جريان چپ مذهبی با انتخاب محمد خاتمی جان تازه گرفت. بعد از انتخاب او ابوالحسن بنی صدر، اولين رئيس جمهور بعد از انقلاب، گفت: خاتمی به سرنوشت ما دچار می‌شود. از قضا اين پيش بينی درست در نيامد. در عوض، دو روحانی برجسته ديگر با همان سيستم هميشگی"حذف" شدند. و البته اين بار"تور قانونی" جانشين" خروش توده ای" شد. موسوی خوئينی ها به دادگاه رفت. روزنامه اش توقيف شد، و خود هرچند به زندان نرفت، اما سكوت كرد و به خلوت رفت. روحانيون ديگر، از جمله محمد خاتمی در سكوت، اين تصفيه را تماشا كردند.

نفر بعد عبدالله نوری بود. او كه عضو دفتر و نزديك به " رهبر انقلاب اسلامی" بود، به دادگاهی جنجالی برده شد. او در دادگاه از خود دفاع، و سيستم حذف را تاحدودی افشا كرد. كتابی هم از اين ماجرا به نام" شوكران قدرت" باقی ماند. او توصيه هاشمی رفسنجانی را برای مصالحه نپذيرفت و به زندان رفت تا هنگام فوت برادرش، كه بيرون آمد و خانه نشين شد. روحانيون ديگر همچنان ناظر ماندند و شاهد و ساكت.

آيت الله طاهری اصفهانی، همانی كه اولين نماز جمعه را به فرمان" آيت‌الله خمينی" بر پا داشت، اصفهان را درجنگ عليه عراق بسيج كرد و فرزند خود را هم در اين جنگ از دست داد، نفر بعدی بود. نامه تكان دهنده اين روحانی قديمی، از تحولات تاريخی دوران موسوم به"دوم خرداد" بود. او هم به سرنوشت ديگران دچار شد. امامت جمعه اصفهان به فرد ديگری واگذار شد و طاهری اصفهانی هم در ميان سكوت ديگران به خانه رفت. كسی از او سخنی نشنيد، تا انتخابات اخير كه به دفاع از معين به ميدان آمد. شايد خود او هم شگفت زده شد كه مردم اصفهان به دعوتش، جواب مثبت ندادند.

اما چنان نيست كه جناح راست هم محفوظ مانده باشد. آذری قمی اولين دادستان انقلاب و رييس رسالت و مرجع جناح بازار در كشاكش دوران به چند آيت الله قم پيوست و سرانجام زمانی درگذشت كه شركت در مراسم تشييع اش به اندازه شريعتمداری عقوبت داشت .چنان كه در روزهای بعدی از همان دادستانی موسوی تبريزی، يوسف صانعی هم به كناره رفتند و در قم ماوا گرفتند. همان جائی كه صادق خلخالی مرد جنجالی ماه‌های اول انقلاب دوران عزلت را گذراند.

در بالاترين هرم قدرت جمهوری اسلامی، سه روحانی از نسل اول انقلاب باقی ماندند. آيت الله خامنه ای و هاشمی رفسنجانی از روحانيت مبارز و جناح راست، مهدی كروبی از روحانيون مبارز و جناح چپ. هنگامی كه دوران محمد خاتمی به سر رسيد، دو روحانی ديگر باقيمانده، وارد صحنه شدند تا به جای او بنشينند. هاشمی رفسنجانی گفت كه"داروی تلخ" را می‌نوشد و خواست تا صندلی مجمع تشخيص مصلحت نظام را با كرسی رياست جمهوری عوض كند. مهدی كروبی هم كه اندكی قبل تر، مجلس شورای اسلامی و رياست آن را ترك كرده بود، خواست تا بالاترين سمت اجرايی جمهوری اسلامی را هم به دست بياورد. اين دو، هرچند وابسته به دو جناح مختلف روحانی، اما تابع رهبری و در هماهنگی كامل با او بودند. هاشمی كه اين نقش را از دير باز داشت، و كروبی كه به ويژه در مقام رياست مجلس ششم در عمل نشان داد كه برخلاف اكثريت آن مجلس، تابع رهبری و ولايت فقيه است.

اين دو، در فاصله يك هفته حذف شدند. سيستم حذف كه يك بار و ناغافل، توسط محمد خاتمی از يكدست كردن حاكميت باز مانده بود، در جبهه ۲۷ خرداد، با دستكاری در آرا مهدی كروبی را از مقام دومی انتخابات به زير كشيد. نامه و فرياد كروبی به جايی نرسيد. او بايد به مصلحت"نظام" تسليم می‌شد و در حاليكه خودش را در عمل رئيس جمهور می‌ديد، به كناره نشينی رضايت می‌داد.

هيچ كس گمان نمی‌ كرد هدف بعدی هاشمی رفسنجانی باشد. مردی كه رهبر فعلی جمهوری اسلامی را بركشيد، و چنان چهرهای افسانه‌ای داشت كه بسياری گمان می‌كردند، صحنه چرخان همه حوادث اوست. اما اين اتفاق افتاد. هاشمی كه در دور اول ناظر حذف كروبی بود، در دور دوم خود به همين سرنوشت دچار شد. بيانيه خداحافظی او، پس از انتخابات، سرشار از ضجه‌های كسی است كه زير پای قدرت له شده است.

اكنون صف محذوفين دراز شده است، در تهران از هم می‌پرسند آيا انقلاب فرزندان خود را می‌خورد. و در اين سئوال بيش از همه اشاره به وضعيت آينده هاشمی رفسنجانی دارد. تنها كسی كه باقی مانده تا صف گارد اول انقلاب به انتهای خود برسد و به رهبر فعلی نزديك تر شود.تاكيد رهبر به مجازات كسانی كه به آقای هاشمی در جريان انتخابات توهين كردند و هم نپذيرفتن استعفاهای مهدی كروبی به آن معناست كه كوشش می‌شود اين صف به انتها نرسد. (سايت ملی – مذهبی)