اسدالله بادامچيان به دعوت
انجمنهای اسلامی اصناف و بازار در مسجد امام سخنرانی كرده
وگفته است:
در ميان فضايی كه برای دشمنان
سرگيجه به همراه داشت ملت در انتخابات حضور حماسی پيدا كرد و
در دو مرحله در نهايت آزادی و شور و شعف، 60 ميليون رای داد كه
بيسابقه بود.( اين چشم بندی جمع آراء دو مرحله است ظاهرا كه
بادامچيان دوپينگ میكند و هر دو را يكجا به حساب آقا واريز
میكند!)
بادامچيان اضافه كرد: از اين
60 ميليون رای پنج ميليون سهم اصلاحطلبان بود يعنی چهار
ميليون رأی دكتر معين در مرحلهی اول كه آن را هم نميتوان رأی
اصلاحطلبان دانست چراكه قوميتها هم به وی رأی دادند. يك
ميليون رأی هم، رأی طرفداران معين بود كه در مرحلهی دوم به
هاشمی داده شد. آنهايی كه فكر ميكردند چيزی در بين مردم دارند
از مجموع 60 ميليون، زير ده درصد رای آوردند.
(استدلال از اين منطقی تر
میشود؟ بیانصافی است اگر گفته شود از زبان امثال بادامچيان
بعنوان يك ارزشگرا و اصول پسند میشود!)
قائم مقام موتلفه اسلامی، پس
از اين مقدمه طلب موتلفه اسلامی از احمدی نژاد را مطرح میكند
و با اشاره ضمنی به ناشی بودن كسانی كه او در ليست خود به مجلس
بعنوان وزير صفركيلومتر معرفی كرده بود گفت:
ما بايد از سهمخواهی بگذريم و
از رييسجمهور با قدرت حمايت كنيم. احمدينژاد هم بايد دقت كند
افرادی را سر كار بياورد كه بتوانند اهداف دولت اسلامی را محقق
كنند. اين امر نياز به وزيرانی قدرتمند
و باتجربه دارد.
(ميگويند يكروز اخوندی كه معلم
تعليمات دينی بوده سر كلاسی داشته درمورد جنگ احد درس ميداده،
ادعا ميكنه كه حضرت محمد دراين جنگ بادست خودش50 نفرازكفاررا
بقتل رسوند. بعد مكثی ميكنه و چشم ميدوزه به عكس العمل دانش
آموزها ومبينه كسی تعجبی نكرده. يك صفر ميذاره جلوی پنجاه
وميگه حضرت محمد دراين جنگ بادست خودش 500 نفرازكفاررا كشت.
بازهم ميبينه شاگردا هيچ تعجبی نمی كنن. با خودش فكر ميكنه
تو زمانيكه "بروس لی " بادست خالی كلی از حريفاش رو از ميدون
بدر ميكنه، پونصد نفر را كشتن اونهم با شمشيربرای حضرت محمد
چيزی نبوده. يك صفر ديگه ميذاره جلوی پونصد وميگه حضرت محمد
بدست مبارك خودش 5000نفر رو كشت. بازهم به دانش آموزها نگاهی
ميكنه وميبينه نخير بازهم خبری نيست. يواشكی يك صفر ديگه هم
بعدد قبلی اضافه ميكنه . يكهو يكی از شاگردها دادميزنه آهای
آخوند چيكار ميكنی؟ آخونده برای اينكه كم نياره با شور و شعف
دادميزنه: آقا بذار بكشه از اين كفار . بذار بكشه. اين هم
حكايت آقای بادامچيانه كه هی داره به عدد و رقمها اضافه ميكنه.
) |