ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

همسراكبرگنجی:
مرتضوی فرمان قتل گنجی را گرفت
گنجی رفت زير سِرم
كه من از اتاق آمدم بيرون
اظهارات همسر گنجی در مصاحبه با راديو آلمان درباره ماموريت
 مرتضوی به گونه ايست كه می‌توان قبول كرد، نامه‌های اخير گنجی با
 موافقت مرتضوی منتشر می‌شود تا عزم رهبر در فرمان قتل گنجی متزلزل نشود.

 
 
 
 
 

5 دقيقه توانستيم ايشان را ملاقات كنيم. از فرط بی‌حالی نمی توانست چشمهايش را باز نگهدارد. پوست و استخوان بود. پزشكی كه آنجا بود و می‌گفت از پزشكان بيمارستان است به ما گفت: گنجی حالش خيلی بد است، وخيم است و هرآن ممكن است ايست قلبی بكند. ما داشتيم می‌آمديم بيرون كه ديديم گنجی به ديوار تكيه داد و سپس از هوش رفت و افتاد روی زمين. بچه‌ها خيلی حالشان بد شد. اشتباه كردم كه بچه‌ها را با خودم برده بودم. ساعت ۱۲ شب بود. بچه‌های من آمده بودند كه پدرشان را ببينند و خيالشان راحت بشود كه زنده است، ولی متاسفانه شرايط به گونه‌ای عكس آن شد. يعنی بچه‌ها وقتی پدرشان را ديدند همينطور‌بی‌اختيار اشك از چشمهايشان سرازير شد و شروع به گريه كردند. وقتی هم آقای گنجی از حال رفت و روی زمين افتاد، بچه‌ها ديگر نتوانستند تحمل كنند و جيغ و داد و فرياد  «بابا، بابا» می‌كردند، بحدی كه آن ماموران ويژه آمدند بچه‌ها را از توی راهرو بيرون كردند و در را به روی شان قفل كردند كه نيايند داخل اتاق.

آنقدر حالش بد بود كه من خودم هم خيلی وحشت كرده بودم و به پزشك گفتم كه با اجازه ی من، من مسئوليت را می‌پذيرم و به آقای گنجی سرم بزنيد. ايشان بايد زنده بماند. گنجی در حالی نبود كه بتواند مقاومت بكند و به ايشان سرم زدند. تا ساعت يك و نيمه شب آقای مرتضوی خودش توی بيمارستان بود. قبل از ملاقات به من گفت كه گنجی تا صبح زنده نمی ماند، شما بايد كاری بكنيد تا ايشان اعتصابش را بشكند. گفتم من حرف شما را باور نمی كنم. من بايد گنجی را ببينم. وقتی گنجی را ديدم حرفش را باور كردم كه حالش خيلی بد است. حالش خيلی وخيم است. پزشك‌ها هم متفق القولند كه وضعيت گنجی اصلا مساعد نيست و بايد هرچه زودتر اقدامات درمانی را روی ايشان انجام بدهند. گنجی خودش در اين زمينه خيلی مقاومت می‌كند، ولی من ديشب به پزشك‌ها گفتم كه با اجازه ی من می‌توانيد به گنجی سرم بزنيد. نظر پزشك‌ها اينست كه در مرحله ی كنونی حتا سرم هم جوابگو نيست. بايد اقدامات ديگر پزشكی كرد. اينكه اقدامات ديگر پزشكی چی هست من اطلاعی ندارم. بايد خود پزشك‌ها نظر بدهند.

من كه رفتم ديدن آقای گنجی، آقای مرتضوی هم آمد داخل اتاق. آقای مرتضوی هم نشست آنجا...

 در 2 دقيقه ی آخر گنجی به مرتضوی گفت من می‌خواهم خانمم را تنها ببينم، بچه‌هايم را تنها ببينم. بعد مرتضوی رفت بيرون، ولی بعد از 2- 3  دقيقه آمدند و ما را از اتاق بيرون كردند.

 من در آن فاصله كه مرتضوی نبود به گنجی گفتم: ما به تو احتياج داريم، بچه‌ها به تو احتياج دارند، تو بايد برگردی خانه، تو كار خودت را كردی و اگر از بين بروی خواست اينها برآورده می‌شود، لذا تو بايد بمانی. من داشتم اين صحبت‌ها را می‌كردم كه به من گفتند وقت تمام است.

 گنجی می‌گويد مرتضوی آدم دروغگويی ست، من اطمينانی به او ندارم و اينهمه هم كه می‌آيد و مذاكره می‌كند روی حرفش نمی شود حساب كرد. اين آدم دروغگويی ست و خيلی زود زير حرفهايش می‌زند. موضع آقای گنجی اينست. هر موقعی هم كه آقای مرتضوی با ايشان ملاقات كرده و ما بعدش آقای گنجی را ديديم حرفش همين بوده كه مرتضوی قابل اطمينان نيست، شخص ديگری بايد بيايد وسط، قوه قضاييه فرد ديگری را بفرستد كه بيايد مسئله را حل كند، تا وقتی مرتضوی توی اين مذاكره هست اين مذاكره حل شدنی نيست. آقای مرتضوی دارد دفع الوقت می‌كند تا گنجی كشته بشود. آقای مرتضوی نمی خواهد اين مسئله حل بشود، وگرنه از اين مسئله خودش می‌رفت كنار و پرونده را به ديگری واگذار می‌كرد. اينها عمد دارند كه گنجی را بكشند. اين را من مطمئنم. گنجی هم از اين مسئله اطمينان دارد. لذا، پافشاری می‌كند كه مرتضوی از مسئله برود كنار و ديگری بيايد و مسئله را حل بكند.

آقای گنجی تقاضای اكيد دارد، تقاضی كتبی هم داده است كه من می‌خواهم خانم عبادی، آقای مولايی و وكلايم را ببينم، ولی اينها ممانعت می‌كنند. می‌گويند جای ملاقات با وكيل توی زندان است نه توی بيمارستان.

من برای اولين بار ديشب حرف مرتضوی را باور كردم كه به من گفت گنجی تا صبح زنده نمی ماند. تا تيم آقای مرتضوی در بيمارستان حضور دارد، هيچگونه اقدام پزشكی مثبتی در مورد گنجی صورت نخواهد گرفت. من فقط از مسئولين قوه قضاييه می‌خواهم كه اين پرونده از دست مرتضوی دربيايد، آن تيم هم از آنجا برود تا پزشكان بتوانند با خيال راحت به اقدامات درمانی و انسانی شان بپردازند.

من فكر می‌كنم آقای شاهرودی شخصا حسن نيت دارد، ولی اينكه اين پرونده مستقيما زير نظر ايشان باشد شك دارم. من فكر می‌كنم اين پرونده دارد از منابع بالاتر از آقای شاهرودی هدايت می‌شود.