ابطحی ـ اطلاعيه ثبت نام استشهاديون در هفته نامه وابسته به
مؤسساتی که آقای مصباح مديريت آن را به عهده دارد از چند جهت
قابل توجه ويژه است:
۱-
در بخشی که وظيفه اين استشهاديون برخورد با عواملی در داخل و
به تعبير آنان دفاع از دستاوردهای انقلاب است که با توجه به يک
دست شدن حاکميت و وجود دستگاههای اطلاعاتی موازی و غير موازی،
قوه قضائيه و زندان، که همه از يک سياست حمايت میکنند چرا از
همين دستگاهها برای نابودی و مخالفان استفاده نشود؟ غريبه ای
که ديگر در حاکميت وجود ندارد. نمی دانم نويسندگان و متوليان
اين امور توجه داشته اند که مفهوم اين بيانيه اين است که
اساساً نظام و مديريت عالی و سياست گذاران آن را قبول ندارند و
در آن صورت چگونه میخواهند از اين نظام دفاع کنند و
مخالفانشان را نابود نمايند؟ تازه اگر بنای حرف آقای مصباح را
که گفته بودند در 27 سال گذشته حکومت اسلامی وجود نداشته، چرا
تازه وقتی که با آن مبنا حکومت اسلامی به وجود آمده میخواهند
عمليات استشهادی نمايند.
۲-
در مورد عمليات استشهادی عليه منافع کشورهای ديگر هم که چون
اولين شرط عمليات استشهادی اين است که کاملاً سرّی بماند، خود
اين اعلام نشانه آن است که نمی خواهند کاری کنند، فقط نتيجه ای
که دارد اين است که
الف- زمينه تبليغات گسترده عليه ايران را در جهان ايجاد
میکنند.
ب- دولتها را عليه ايران متحد و بسيج مینمايند.
ج- قدرت برتر نظامی و اقتصادی دنيا بر عليه منافع اقتصادی و
سياسی ايران به کار گرفته میشود و آسيب آن مستقيماً متوجه ملت
ايران میشود.
د- در دنيای آسيب ديده از تروريسم، افکار عمومی دنيا هم عليه
نظام جمهوری اسلامی ايران سازمان میيابد.
ه- و در نهايت يک ملت بايد هزينه اين نوشتهها و رفتارها را که
از سوی هيچ صاحب قدرتی نسبت به آن عکس العمل نشان داده نمی شود
را بدهد.
۳-
اين بيانيهها و رفتارها، تا کنون با وجود دو ديدگاه در
حاکميت، به عنوان يک رقابت داخلی تفسير میشد ولی از اين پس
جدی گرفته میشود، انتشار آن در هفته نامه وابسته به مرکزی که
مديريت آن را آقای مصباح دارد، با ارتباط ويژه ای که بين ايشان
و رئيس قوه مجريه مطرح است معنای ويژه ای در داخل و خارج پيدا
میکند.
۴-
خطر تبديل شدن اين مجموعهها، به القاعدههای غير قابل کنترل
هم جدی است که بايد در مورد آن بيشتر گفت و نوشت. |