حزب كمونيست كارگری يادتان هست؟ همانها كه كنفرانس برلين را
چند سال قبل بر هم زد. مردی و زنی عريان شدند تا رسالت انسانی
خود را در بيان اعتراضشان انجام دهند!
هميشه فكر میكردم اين افراد وقتی ماجراهای اتفاق افتاده پس از
عمل انقلابی خود را ديدند چه كردند؟
هيچ فكر كرده اند كه چرا هميشه با افراطی ترين جريان داخلی
همسو میشوند؟ چه تفاوتی است ميان اظهارات اين
خانم به اصطلاح نماينده مجلس در ايران و اين
خانم به اصطلاح اپوزيسيون در فرنگ؟ ترديد نكنيد كه با نقد
گنجی و هر كسی كه فكری بيان ميكند موافقم. چه بسا نقدهايی به
او دارم. اما چرا بجای نقد افكار گنجی بر چهره او چنگ ميكشند؟
چه فرقی است ميان روش اين دو سوی افراطی پوزيسيون و اپوزيسيون؟
چرا هر دو طرف به دنبال محاكمه مخالفان خود هستند؟ اين جالب
نيست كه عاقبت كار هر دو يكی شده است؟ میدانم كه اين افراد
انگشت شمارند و شايد اصلا لزومی به نوشتن اين حرفها نباشد كه
اندكند و هر كسی بر طينت خود میتند. ليكن نمی توانم نگرانی
خود را پنهان كنم از آيندهای كه اين دو اقليت افراطی از آن
سخن میگويند. به كجا خواهد رفت ايران عزيز ما با اين كينهها؟
اگر قرار باشد كه بدليل مشاركت در حوادث گذشته هر كسی را به
محاكمه بكشيم كدام نيروی سياسی خواهد ماند كهبینياز از
محاكمه باشد؟ مگر اين ماجرا فقط يك سوی داشته است؟ فراموش كرده
ايد كه فرياد ميزديد ماشين انقلاب بايد با اعدامها به حركت خود
ادامه دهد؟ فراموش كرده ايد كه بازرگان يك شبه شد پير خرفت
ايران؟ میخواستيد دولت ليبرال او را با دولت انقلابی خود
جايگزين كنيد. اگر قرار بر نقد گذشته باشد كه بايد باشد، اگر
بپذيريم كه ميبايست دهه شصت را و همچنين اواخر دهه پنجاه را
دوباره خوانی كنيم كه بايد بكنيم همه نيروها میبايست گذشته
خود را باز خوانی كنند. و البته اگر گنجی جرم بيشتری داشت حتما
جواب خواهد داد. اما از كجا معلوم كه جرم شما كم باشد؟
آيا بهتر نيست كه برای بازسازی حافظه تاريخی نسل آينده اين
چرخهبیپايان كينهها در جايی متوقف شود؟ نسل ما هر دو سوی
افراطی اين چرخه خشونت را مقصر میداند. فكر نكن كه چون حذف
شدی و در خارج نشستهای همه حق را در جيب خود داری. حذف شدن يا
سركوب شدن ،حق ويژهای نمی سازد. اينطور نيست كه اگر كسی حذف
شد – حتی به شيوه نادرست – پس حق با او بوده است. هر دو سو
بايد گذشته خود را نقد كنند تا بجای اين كينهها وجدان تاريخی
نسل ما و آيندگان شكل گيرد.
ضرورت نقد دهههای گذشته ضرورت همه جريانهای سياسی است نه
فقط اكبر گنجی و همفكرانش. |