ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

اکبر گنجی و سعيد مرتضوی
ديدار و گفتگوی تند و طولانی
در طبقه 12 بيمارستان ميلاد
چرا وضع جسمی گنجی در بيمارستان رو به وخامت می رود؟

 
 
 
 
 

آقای اكبر گنجی در بعدازظهر يكشنبه 26/4/84 به دنبال خراب شدن حالش به طور اورژانس به بيمارستان ميلاد منتقل شدند. از آن زمان تاكنون در بيمارستان به طور قرنطينه و تحت نظر مأموران دادستانی بستری هستند. سخنگوی قوه قضائيه اعلام كرده است: اكبر گنجی به دليل عمل مينيسك زانو در بيمارستان بستری شده است. زانوی وی به علت بازی فوتبال نياز به عمل پيدا كرده است. در ضمن اعلام كرده است كه اكبر گنجی در اعتصاب غذا نيست. موارد ذيل در پاسخ اعلام مي‌گردد:

1 - اعزام اكبر گنجی به بيمارستان در بعدازظهر يكشنبه 26 تيرماه به طور اورژانسی و به دنبال وخيم شدن حال او صورت گرفت و نه به علت عمل جراحی مينيسك زانو.
به دنبال عكس MRI از كمر و زانو جراح متخصص مغز و اعصاب زندان به طور مكتوب يك ماه استراحت مطلب برای وی تجويز نموده است در طی اين مدت حتی برای دستشويی حتما از لگن استفاده كند پس از گذشت يك ماه اگر بهبودی حاصل شد استخر درمانی و فيزيوتراپی بلندمدت آغاز خواهد شد در غير اين صورت حتماً بايد عمل شود، در ضمن برای وی مرخصی استعلاجی را ضروری دانسته است.

دو متخصص مغز و اعصاب بيمارستان ميلاد با ديدن عكسهای MRI و معاينه گنجی طول درمان بلندمدت و مرخصی استعلاجی پيشنهاد كرده اند.

زانوی گنجی به تشخصيص متخصصان بيمارستان ميلاد نياز به عمل جراحی دارد. ديسك كمر و زانو درد ارثيه های زندان اوين اند نه بازی فوتبال.

بيماری آسم گنجی كه پيش از اين به تأييد بهترين متخصص آسم و آلرژی رسيده بود در بيمارستان ميلاد پس از تستهای مختلف مورد تأييد مجدد قرار گرفت و همان اسپري‌هايی كه قبلا متخصصين تجويز كرده بودند دوباره تجويز شد.

2 - امروز جمعه 31/4/84 مدت 42 روز از اعتصاب غذای گنجی مي‌گذرد. شكستن اعتصاب غذا كذب محض است. دوستان گنجی به وی توصيه كرده اند كه تجويز پزشكان را حتی المقدور بپذيرد.

در روز چهارشنبه 29/4/84 گنجی در بيمارستان با دستگاه Body Fat Analyzer تست شد و نتيجه اين بود كه طی مدت بستری شدن در بيمارستان ميزان ذخيره چربی او كاهش يافته بود.

وزن او 54 كيلوگرم بود؛ اگر او اعتصاب غذا را شكسته بود مي‌بايست وزنش افزايش يابد. آقای مرتضوی عصر يكشنبه و دوشنبه با حضور در بيمارستان با گنجی به طور مفصل مذاكره نمود. گنجی چگونه مي‌توانست اعتصاب غذای خود را بشكند در حالی كه صبح دوشنبه مرتضوی طی مصاحبه‌ای اعلام كرد: گنجی پس از عمل مينيسك پا به زندان بازگردانده خواهد شد. گنجی هيچگاه اعتصاب غذای خود را نشكسته و نمی شكند مگر با آزادی بی قيد و شرط. گنجی گفت: "تنها چيزی كه به زندان باز می گردد جنازه من خواهد بود".

دلايل ديگر ادامه اعتصاب غذای گنجی به شرح زير است:

اولاً: به وكلای گنجی اجازه ديدار با وی را نمی دهند. به گنجی گفته اند محل ملاقات با وكيل، اتاق وكلای زندان است. گنجی هم گفته است مرا به زندان ببريد تا با وكلايم ملاقات كنم. ضمنا در اسرع وقت بايد با آقای دكتر مولايی ملاقات نمايم.

ثانيا: طی 6 روز گذشته او را در قرنطينه فكری نگاه داشته اند يعنی به وی هيچ روزنامه ای نمي‌دهند. آقای مرتضوی گفته است بهتر است گنجی قرآن بخواند و از مسايل سياسی دور باشد. به دستور مرتضوی برای گنجی روزنامه خبر ورزشی آورده اند كه او هم از گرفتن آن خودداری كرده است.

ثالثا: با توجه به نظر پزشكان مختلف مبنی بر اعزام به مرخصی استعلاجی دادستانی از اين امر خودداری می كند.

رابعا: گنجی گفته است بايد تلفن من آزاد شود تا بتوانم با كسانی كه تمايل دارم تماس بگيرم؛ آنها هم مي‌توانند تلفنها را كنترل نمايند. گنجی به نماينده دادستان گفته است در اولين بار مي‌خواهد با آيت الله منتظری، دكتر سروش و خانم شيرين عبادی صحبت كند.

خامساً: گنجی خواستار ملاقات با دوستان خود است و در بعدازظهر چهارشنبه به دادستانی اعلام كرده است مجوز ديدار جمعی با آقايان: عبدالله نوری، استاد ملكيان، حجاريان، سحرخيز، تهرانی، آقاجری، رمضان زاده، كديور و علی افشاری را صادر نمايند.

آنها كه می گويند گنجی از طريق آزادی مشروط آزاد شود، گنجی هرگز آن را نمی پذيرد. اگرراه حل قانونی می خواهند مگر قبل از دوم خرداد 76 دستور نداده اند كسی را به زندان انفرادی نفرستيد و اگر فرستاديد هر روز آن معادل 10 روز است؟ گنجی ماهها در انفرادی بوده و از حبس او 8 ماه باقی مانده است كافی است 24 انفرادی اخير او را محاسبه نماييد كه می شود 240 روز ، معادل همان 8 ماه . راه ديگر آن است كه از بخشنامه آقای شاهرودی مبنی بر دادن 3 ماه مرخصی استعلاجی به زندانيان بيمار تبعيت كنيد. راه سوم آن است كه تمام مرخصی هايی را كه سالانه به زندانيان ديگر مي‌دهيد محاسبه كنيد و همان مقدار و حتی نصف يا يك سوم آن را به گنجی بدهيد. راه ديگر آن است كه به تمام شكايتهايی كه من، گنجی و وكيلمان از مرتضوی كرده ايم رسيدگی كنيد- هر چند دير هنگام- و ببينيد اگر به آن شكايتها بی طرفانه رسيدگی می شد آيا مرتضوی همچنان بر مسند قدرت باقی می ماند تا بتواند اينگونه حيله گرانه و با سوء نيت تمام در روند حل اين پرونده كارشكنی و اخلال كند؟ آيا زهرا كاظمی به قتل می رسيد؟ آيا آن بلاها بر سر وبلاگ نويسان مظلوم می آمد؟ آيا زندانی سياسي‌ای در زندان باقی مي‌ماند تا نظام بابت آنها اين گونه هزينه بپردازد؟ آيا نهادهای بين المللی حقوق بشر، اتحاديه اروپا، آمريكا و شخصيتهای فرهنگی و سياسی داخل و خارج اينگونه به واكنش مي‌افتادند؟ تا كی انسانهای بی گناه بايد تاوان كينه توزی های شخصی مرتضوی و امثال او را بپردازند؟ من اطمينان دارم كه مقامات بالای قوه قضائيه در حل اين مسئله حسن نيت دارند ولی بايد بدانند كه شيطنت ها و كينه‌های شخصی مانع تحقق اهداف انسانی آنان است. گل و لای را از جوی بزداييد تا شاهد جريان زلال آب شويد.

با تقديم احترام

معصومه شفيعی

31/4/84