وبلاگ "کهنه نقاب"
عیدالزهرا
آنشب، روحانیون غریبه ها
را به جلسه خود راه نمی دهند
اول. در ميان برخي از شيعيان و علماي شيعي رسم تأسف
باري وجود دارد به نام "عيدالزهرا" كه به اعتقاد اينان، سالروز
قتل عمربنخطاب خليفه دوم به دست ابولؤلؤ ايراني است. در اين
روز آنان در منازل يكديگر جمع ميشوند و براي هرچه بيشتر شاد
بودن، حركات و اعمالي انجام ميدهند كه در ساير روزها بسيار
زشت و ناپسند شمرده ميشود. جاافتادهترين و متعصبترين
مذهبيان در اين روز بدون هيچ رودربايستي و احساس شرمي،
ركيكترين جكها را رد و بدل ميكنند و زشتترين و ناجورترين
شوخيها و حركات را انجام ميدهند. البته اين كارها فقط در
ميان عوام شيعه جاري نيست. اتفاقاً جلسات روحانيان از اين جهت
ديدنيتر است! به ويژه در جلسات خصوصيشان كه غير روحاني حق
ورود ندارد، كارهايي ميكنند كه مشابهش را تنها در
ايكسپارتيهاي امروزي ميتوان سراغ گرفت! البته آنان براي اين
كارها توجيههاي شرعي هم دست و پا كردهاند. از جمله برخي از
آنان معتقدند اين روز " رفع القلم " است. يعني در حساب خداوند
و ملايكه ناظر او، عمداً از قلم افتاده است كه شيعيان به
مناسبت سالروز قتل دشمن فاطمه زهرا (س) شادي كنند و راحت
باشند!
دوم.
يكي از شاخههاي علم منطق، شناخت مغالطات است. مغالطات
استدلالهايي هستند كه به رغم ظاهر منطقي و عقلپذيرشان، ذهن
آدمي را فريب ميدهند و آن را در شناخت حقيقت دچار خطا
ميكنند. از جمله اين مغالطات، مغالطهاي است كه اصطلاحاً "
مغالطه پهلوان پنبه " ناميده ميشود. در اين مغالطه، براي
بياعتبار ساختن انديشه رقيب، به جاي اينكه سرچشمههاي اصلي آن
انديشه و گفتههاي متفكران طراز اول آن انديشه را نقد كنند، به
سراغ كوتولهها و پيروان كم اطلاعتر آن انديشه ميروند و با
نقد و فروكوفتن آنها، ادعا ميكنند كه اساس آن انديشه را
برانداختهاند.
سوم.
سيماي جناب ضرغامي مدتي است برنامههاي طنزي پخش ميكند كه
محتوايشان عمدتاً تمسخر هيأت حاكمه امريكا و اسرائيل يا
گردانندگان شبكههاي لسآنجلسي است. اين برنامهها از يك جهت
شبيه مراسم عيدالزهراست و از جهت ديگر از جنس مغالطه پهلوان
پنبه. مشابهتش با مراسم عيدالزهرا در اين است كه خيلي از
آهنگها و عبارات ركيك و حركات موزون كه در برنامههاي ديگر صدا
و سيما امكان پخش ندارند، در اين برنامهها به راحتي و به
بهانه تمسخر دشمنان نظام پخش ميشوند. تو گويي اين برنامهها
"رفع القلم" صدا و سيماست! و از جنس مغالطه پهلوان پنبه
بودنشان هم به اين جهت است كه با به تصوير كشيدن ضعيفترين و
لمپنترين لايههاي اپوزسيون، در ذهن مردم چنين القا ميكنند
كه همه مخالفان نظام از همين قماشاند. ( بگذريم از اينكه چهره
همين ها را هم مونتاژ شده و غير واقعي پخش ميكنند.)
مديران صدا و سيما ظاهراً از اين امر غافلاند يا تغافل
ميورزند كه آن بخش از مردم ايران كه به ماهواره دسترسي دارند،
اگر شبكه "هخا" را ميبينند، در كنارش شبكه "هما" را هم مشاهده
ميكنند و اگر سخنان سلطنتطلبان خشونتگرا را ميشنوند، به
مواضع جمهوريخواهان خشونتگريز نيز گوش ميسپارند. آنها نه
گفتار و رفتار يكي را به حساب ديگري ميگذارند و نه يكي را به
چوب يكي ديگر ميرانند. آنها ميدانند كه تكثر رفتاري و گفتاري
تنها مختص به داخل مرز و جريانهاي داخلي نيست. بلكه عيناً همين
تكثر و گونهگوني در بيرون مرزها نيز وجود دارد. اگر ما در
داخل "ملا حسني" داريم، آنها هم "هخا" دارند؛ اگر ما "انصار
حزبالله داريم" آنها هم "حزب كمونيست كارگري" دارند و اگر ما
"كوهكن" و " كوچكزاده" داريم آنها هم " صور اسرافيل"
دارند. حال اگر گفتار و كردار آنان را به حساب كليت اپوزسيون
گذاشتن رواست، حساب گفتار و كردار اينان را به حساب كليت نظام
گذاشتن قاعدتاً نبايد ناروا باشد. فتأمل!
|