خاموشی 5 ساله فرهاد
جمعه ها
خاک مرده
می پاشند
متولد 1322 بود. پس از چند سال از گروه "بلاک کتز" جدا و راهی
انگلستان شد(1347 ) سال 1348 "مرد تنها" را با شعر شهيار
قنبري که روی آهنگی از اسفنديار منفردزاده ساخته شده بود
خواند و از این پس دوره جدیدی را در خواندن و نواختن آغاز کرد
که با دوره بنیانگذاری "بلاک کتز" و نوازندگی شبانه در دیسکوی
"کوچینی" در تهران متفاوت بود. این ترانه و صدا، روی فيلم
رضاموتوري بسیار دلنشین نشست و جا افتاد.
جمعه، هفته خاكستري و آيينهها، به ترانه های فرهاد جنبه
های به حق سیاسی و اعتراضی داد و ترانههاي شبانه
1،
خسته، سقف، گنجشكك اشيمشي، آواز و شبانه 2 با اشعاري از
احمد
شاملو و شهيار قنبري این سمت گیری را نه تنها تائید، بلکه
تثبیت کرد و به همین دلیل نوارهایش از رادیو پخش نشد و تنها در
شهر فروخته می شد.
جمعه او، آینه دوران سرکوب دهه 50 شاهنشاهی بود.
پس از انقلاب بار دیگر صدایش ممنوع شد و تنها بصورت گزینه ای
و خودسرانه گاه صدا و گاه سیمای جمهوری اسلامی (بدون تصویر)
بخش هائی از یادگارهای او را پخش کرد. در سال 1376 آلبوم
برف را در ايالات متحده امريكا ضبط و منتشر كرد و اين
آلبوم يك سال بعد در ايران منتشر شد.
از مهرماه 1379 بيماري پنجه در جانش فرو برد و او پس از دو
سال معالجه در ايران و فرانسه در سن 59 سالگي روز
نهم شهريور 1381 در شهر پاريس خاموش شد. هپاتيت!
|