سیاست خارجی جدید
ترور و انفجار درعراق
مذاکرات اتمی با امریکا
از دو دیدگاهی که در باره فن آوری هسته ای و در واقع تولید
سلاح هسته ای در حاکمیت وجود داشته( بموجب استعفا نامه حسن
روحانی که تسلیم خاتمی شد) خط دوم، یعنی خط مقابله بر خط
مذاکره برتری یافته است. یعنی همان خطی که احمدی نژاد، حسین
شریعتمداری، علی لاریجانی و فرماندهان سپاه طرفدار آن هستند.
بنابراین، نه تنها ایران به سمت حوادث بسیار مهم پیش می رود،
بلکه جابجائی کادرهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی نیز براساس این
سیاست تعیین می شوند. از جمله، قرار است علی لاریجانی
دبیرشورای عالی امنیت ملی( جانشین حسن روحانی) و احتمالا،
درعین حال وزیر خارجه شود.
این که او در سیمای جمهوری اسلامی چه کرد و چه سیاستی را پیش
برد، بجای خود همچنان مطرح است، اما این که او چه سیاستی را می
خواهد در پست و مقام جدیدش دنبال کند بحث امروز است.
برای آگاهی از بینش علی لاریجانی نسبت به مذاکرات اتمی باید
بازگشت به مصاحبه هائی که او پیش از انتخابات ریاست جمهوری و
در مصاحبه های مختلفی که در مخالفت با سیاست مذاکره اتمی کرده
بود منعکس است.
علی لاریجانی بارها، در آن مصاحبه ها اعلام کرد که بهترین
سیاست برای بیرون آمدن از زیر فشار نظامی امریکا، درگیر کردن
هرچه بیشتر امریکا در عراق است. جمهوری اسلامی باید ابتکار
عملیات را در عراق دردست داشته باشد تا بتواند بر سر میز نهائی
مذاکرات با این برگ بازی کند. به تعبیری دیگر، استهشادیونی که
ثبت نام شده اند و آنها که به عراق اعزام شده اند و یا از
ایران تغذیه بمبی و مالی می شوند باید ترور و انفجارها را
گسترش بدهند. یعنی به قیمت کشته شدن مردم، سیاستی نه درجهت
دفاع از استقلال عراق و بسیج افکار عمومی جهان و تشدید تضادهای
اروپا و امریکا برای خارج ساختن نظامیان امریکائی از عراق،
بلکه ادامه عملیات تروریستی برای توجیه ماندن نظامی امریکا
درعراق و در عوض چانه زنی با آن در سر میز مذاکره با ایران.
این آن سیاستی است که سمت گیری اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی
را می خواهد تعیین کند. این سیاست را علی لاریجانی و فرماندهان
سپاه که از او حمایت می کنند امروز اتخاذ نکرده، بلکه بلافاصله
پس از سقوط رژیم صدام حسین، دهها مامور امنیتی و کارشناسان
انفجار و ترور با نام فیلمبردار تلویزیونی وخبرنگار و دیپلمات
جدید به عراق اعزام شدند که معروف ترین آنها "سعید و سهیل"
بودند. همان ها که مستند ساز سیمای جمهوری اسلامی معرفی شده
بودند و ماه ها بعنوان ماموران امنیتی در بازداشت امریکائی ها
بودند و وقتی به ایران مسترد شدند لباس شخصی ها، بسیج و یاران
احمدی نژاد با شعار "سعید وسهیل- لایق نوبل" در فرودگاه مهر
آباد به استقبال آنها رفتند. آنها را مستقیما از فرودگاه به
بیت رهبری بردند و رهبر تا محوطه بیرونی و آزاد بیت به استقبال
ماموران از بند رها شده رفت.
این سیاست نظامی- امنیتی درجمهوری اسلامی غلبه یافته و کادرهای
آن نیز مصدر امور شده و خواهند شد. بنابراین انتخابات ریاست
جمهوری، حادثه عجیبی نبود، قطعی بود! به موضع گیری های صریح تر
فراکسیون نظامی ها در مجلس هفتم توجه کنید، همین خط را با
حمایت از عملیات استشهادی دنبال می کند. مداحان و روضه خوان
های مساجد محلات کارگزار سیاست هیجان سازی در جوانان بیکار و
اغلب لمپن این محلات شده اند. با چند ده هزار تومان حقوق
ماهانه استخدام می شوند.
15 میلیون
همه آنها که اخبار و مصاحبه های قبل از انتخابات ریاست جمهوری
را مرور کرده اند به یاد دارند که دبیرکل موتلفه اسلامی "محمد
نبی" در سخنرانی داخلی موتلفه گفته بود "رهبر گفته است 15
میلیون رای کافی است"
این 15 میلیون گوشت دم توپ سیاست جدید است. سیاست آماده شدن
برای حمله نظامی امریکا به گوشت دم توپی نیازمند است که دولت
جدید با صدقه و جهیزیه و... می خواهد سخنگوی آن شده آن را
پشتیبان خود کند. بنابراین نقش مداحان، ثبت نام استشهادیون،
تشویق و تشدید خرافات درسراسر کشور... نباید یک حادثه تلقی
شود. این یک سیاست است.
|