سردار ذوالقدر كه از اعضای ستاد مركزی طرح انتخابات اخير رياست جمهوری و بر مسند نشاندن احمدی نژاد است، در يك همايش بسيجی سخنرانی كرده است. اين سخنرانی در واقع زمينه سازی برای تصرف ادارات دولتی توسط بسيج ادارات به سبك انقلاب فرهنگی چين است. ذوالقدر به روی خود نيآورده كه 20 ميليون درانتخابات اخير ايران شركت نكردند و 10 ميليون هم زير شديد ترين فشارهای تبليغی و نيمه مسلحانه بسيج حاضر نشدند به كانديدای ذوالقدر"احمدی نژاد" رای بدهند. از 17 ميليون رای احمدی نژاد هم حداقل 10 ميليون رای انفجاری است. يعنی انفجار مردم عليه حاكميت، كه با اين تصور كه احمدی نژاد حسابش از حساب موتلفه اسلامی و نهادها و بنيادهای مالی جداست به او رای داده‌اند، زيرا درعرض 3 روز شعارهای انتخاباتی اش را عوض كرده و گفت كه می‌خواهد عليه وضع موجود اقتصادی كشور قيام كند.

ذوالقدر كه تصور كرده موسسات سياستگذاری امريكا و انگليس هم مانند او سخن را باد هوا می‌دانند، ادعاهايی درباره نتيجه انتخابات و تاثير آن روی اروپا و امريكا كرده كه می‌خوانيد. امريكا واروپائی كه حتی اگر همين ارزيابی ابتدايی را از انتخابات كه در بالا آورديم هم در محاسباتشان گنجانده باشند، تكليفشان با اين انتخابات از روز روشن تر است. يك فشار اقتصادی و تبديل همين 10 ميليون رای به بمب انفجاری. بمبی كه 30 ميليون رای هم در آنسوی آن است و قطعا در محاسبات گنجانده شده است. نقشه ای كه برای ادارات و كارمندان كشيده اند نيز خود بزودی به ضد خود تبديل خواهد شد. اين كارمندانی كه برای تامين خرج بخور و نمير روزانه شان تن به رشوه گيری داده اند نيستند كه بايد زيرفشار بسيج كنار بروند و آقايان جای آنها رابگيرند، اين كل سيستم است كه بايد عوض شود و ذوالقدر هم روی سيستم. آن بسيجی كه ميخواهد جای فلان كارمند بنشيند، خود بدتر از كارمند بركنار شده آلوده به رشوه خواهد شد. تازه، اگر نباشد. رشوه گيری بی‌رحم تر خواهد شد، زيرا به حمايت حكومتی و به سلاح نيز مجهز است. اين آزمايش هم روی بقيه آزمايش هايی كه می‌خواست "اقتصاد اسلامی" را در ايران حاكم كند پشت سرخواهد ماند.

محمدباقر ذوالقدر در همايش فرماندهان بسيج اداری، كارگری و اصناف سراسر كشورگفت: در حال تشكيل دولت اسلامی هستيم و بايد به فكر جامعه‌ی اسلامی كه البته كار دشواری است پيشرو‌ی كنيم و گام بعدی جهانی شدن اسلام است كه با ظهور امام زمان عجل‌الله تعالی فرجه‌الشريف محقق خواهد شد.

بهترين راه برای تثبيت نظام دينی كارآمدی دولت است تا در پرتو آن مشكلات و مطالبات مردم را پاسخ‌گو باشد كه البته مشاوره و انتقال مسائل واقعی از بدنه به راس مي‌تواند به دولت كمك كند.

بسيج ادارات بايد فساد را شناسايی و از طريق قانونی برخورد كند. اين بهترين بخش از كار بسيج ادارت است كه متأسفانه تا كنون نتيجه مطلوب به دست نيامده است.از اين پس مديران نيز با بسيج همكاری لازم را خواهند داشت و جای بهانه‌ای باقی نمي‌ماند.

در كارخانجات بايد فرهنگ جبهه و پشتكار توسعه يابد و مصرف كننده به توليد كننده تبديل شده و كالای خود را به ديگر كشورها صادر كنيم.

در انتخابات رياست‌جمهوری بر عليه بسيج جوسازي‌های زيادی صورت گرفت. از مدت‌ها قبل گفتند كه سپاه و بسيج مي‌خواهند مجلس و دولت را تصرف كنند و آنان را متهم به تخريب كانديداها كردند كه البته اين‌گونه نبود.

به‌رغم اين حرف‌ها انتخابات يك حماسه‌ی ديگر، كيفي‌تر از حماسه‌های قبل شكل گرفت و همه اهداف مورد نظر مقام معظم رهبری و دوستداران انقلاب، محقق شد.

اين توهم در دنيا بوجود آمده بود كه مردم ايران از نظام حمايت نمي‌كنند و تبليغات بسيار زيادی در اين مورد انجام دادند و برخی عناصر وابسته نيز طرح رفراندوم نظام را مطرح كردند و مردم را آماده تغيير نظام دانستند.

با توجه به اين كه ارتش آمريكا در كنار مرزها مستقر شده است اگر انتخابات كمرنگ برگزار مي‌شد دشمنان تحريك مي‌شدند.

مردم به اصولگرايان،دينداری،انقلابی گری و عدالت ورزی رای دادند.