تعدادی زن چادر چاقچوری از مدتی پيش در گركان متشكل شده و
هرگاه از يك جای غيبی به آنها اشاره میشود راه میافتند و
خودشان را میرسانند به آن هدف. تظاهر و تحصن میكنند و به سبك
"فشار دمكراتيك" مدعی العموم مردم میشوند.
شمار آنها فعلا رسيده به 60 زن، كه شكل و شمايل اهل جماعت روضه
را دارند و اسم گروهشان را گذاشته "نرجسيه". آنها، پس از
انتخابات اخير و درآمدن احمدی نژاد از صندوق، گير داده اند به
چايخانههای ناهار خوران. میگويند وضع فرهنگی گرگان را اين
ناهار خوران به هم ريخته است! علی الحساب و تا تعيين وزير جديد
ارشاد، رفتند در اداره كل فرهنگ و هنر گرگان و برای 3 ساعتی
كار اين اداره را مختل كردند. عدهای میگويند اينها فشارهائی
است برای تعيين يك وزير ارشاد قشری و متحجر، كه از حالا شروع
شده، عدهای هم میگويند خير، فشاری است برای عوض كردن امام
جمعه گرگان كه از معدود امام جمعههای بازمانده از نسل اصلاح
طلب و طرفدار خاتمی است.
همين گروه، البته در شمار كمتری، قبل از انتخابات هم گير داده
بودند به
آرايش نوازندگان يك گروه موسيقی گرگانی در پوسترهای تبليغاتی
كنسرت
آنها. آن بار جمع شدند
در مقابل اتاق مدير كل
و گفتند اين
گروه
حق ندارد كنسرت بدهد! از اين دمكراتيك تر میشود يك خواستی را
بيان كرد؟
بحث كه بالا گرفت و كمی اختصاصی شد، گفتند ما نسبت به
پوشش بانوان در گرگان، توزيع نوارهای موسيقی دارای مجوز از
وزارت ارشاد و نيز چايخانههای سنتی شهر و …
هم اعتراض داريم. به زبان ساده يعنی روزنامههای محلی را
ببنديد و بجای موسيقی هم نوحه پخش كنيد.
آنها گفتند اگر به حرفشان توجه نشود، خيلی دمكراتيك و آزاد باز
هم
در خيابانهای گرگان
يقه
دختران و زنانی
را
كه آرايش
دارند میگيرند! از آنها هويتشان سئوال شد. گفتند
خانوادههای شهدا و ايثارگران
هستيم، اما معلوم نشد مادر و خاله آن ايثار و شهدا هستند و يا
خواهر و همسر آنها. ضمنا ايثار و شعادت آنها در جنگ، پس از 15-
16 چه ارتباطی به اين بازماندگان دارد؟ اصلا "گيرم شوهر تو
بود فاضل- از فضل پدر تو را چه حاصل؟" يكی ديگه شهيد شده، تو
چرا شدی عزير؟ |