آنچه را در زير میخوانيد، طرح برنامه و نظرات احمدی نژاد در
فاصله دو مرحله انتخابات رياست جمهوری است كه توسط مشاور
فرهنگی وی "كلهُر" اعلام شد. با ديدگاههای اقتصادی كه بصورت
منشور تنظيم و منتشر كرده ايم و همچنين با اين ديدگاه فرهنگی-
هنری كه توسط كلهر در مصاحبه با تلويزيون "مهاجر" طرح شد،
درحقيقت بخش اعظم رای دهندگان به احمدی نژاد، به اين دو برنامه
رای داده اند. اگر او حقيقت را گفته بايد اجرا كند و اگر مردم
را فريب داده و رای گرفته فريبكار است و مشروعيت ندارد.
تمام بحث، اكنون اينست كه هيچ بهانهای برای عدول دولت احمدی
نژاد از برنامه اقتصادی- فرهنگی كه در فاصله يك هفته از دو
مرحله انتخابات داده و رای گرفته نبايد به او و حاميانش داد.
او گفته و حالا بايد اجرا كند. آن كه بايد جواب مصباح يزدی را
بدهد اصلاح طلبان نيستند وبیخود هم خودشان را نبايد جلو
بياندازند؛ اين احمدی نژاد است كه بايد پاسخ بدهد. رهبر است كه
بالاخره بايد قبول كند كه در دوران اصلاحات و دولت خاتمی تهاجم
فرهنگی دركار نبود و همه آن بازی كه شريعتمداری شانه به شانه
سعيد مرتضوی بر سر سيامك پورزند و مطبوعات نيمه مستقل درآورد
صرفا برای مقابله با دولت خاتمی بوده و يا برعكس، عقيده او
همان است و آنچه احمدی نژاد با موافقت قطعی او در جريان
تبليغات انتخاباتی گفته فريبكاری بوده است. مصباح يزدی و رهبر
بايد تكليفشان را با هم روشن كنند، تا تكليف مردم هم با دولت
احمدی نژاد روشن شود. در عرصه اقتصادی هم رهبر با بنيادهای
بزرگ مالی كه وابسته به بيت اوست بايد تكليفش را روشن كند تا
مردم هم تكليفشان را با دولت آينده روشن كنند.
شايد فكر كرده باشند با شل كردن سر كيسه كميته امداد و دادن بن
مجانی برنج و روغن بشود برای دورانی شكم بخشی از جمعيت عظيم و
درفقر غوطه ور ايران را سير كرد و پايگاهی فراهم ساخت؛ اما
ترديد نيست كه با يك سرانگشت قيمت نفت و اساسا خريد نفت ايران
ميتواند دچار چنان نوسانی شود كه بودجه عمومی وعادی كشور را هم
نتوانند تنظيم كنند. فقط بايد از برپاساختن يك رايشتاك، با هدف
منحرف كردن افكار عمومی و به فراموشی سپرده وعدههای اقتصادی و
فرهنگی كه داده و از مردم رای گرفته اند جلوگيری كرد. اين خطر
بيش از همه میتواند از جنبش دانشجوئی با طرحهای من درآوردی
جديد سرباز كند كه نتايج آن به مراتب سنگين تر از ماجرای ترك
تحصن دانشگاه در سال 1378 و ضربه ايست كه به يك فرصت طلائی
برای پيشرفت اصلاحات زده شد. يگانه تلاش و كارسازترين تلاش در
حال حاضر جلوگيری از فراموش شدن وعدههای اقتصادی – فرهنگی
احمدی نژاد است كه دولت آينده او بايد متعهد به آنها عمل كند.
منشور فرهنگی- هنری احمدی نژاد
- من از همه ی كسانی كه به اين شايعات دامن زدند تعجب میكنم.
همه ی تلاش آقای احمدینژاد جلوگيری از دخالت حكومت در حريم
خصوصی افراد است. ما میخواهيم نيروی انتظامی به هيچ عنوان به
نوع پوشش و نحوه ی تعامل دخترها و پسرها كار نداشته باشد. اصلا
مشكل جوانان امروز ما اين چيزها نيست. زندگی مردم به دلايل
مختلف تحت فشار است. آقای احمدی نژاد میخواهد همه شاد باشند.
در مورد موسيقی
- متاسفانه در اين چند سال به خاطر كج سليقگیهايی كه شد
موسيقيدانان جوان و با استعداد ما زير فشار بودند. وزارت ارشاد
به سختی مجوز میداد. حتی صدا و سيما ابزار موسيقی را نشان
نمیداد. كجای دنيا اين چنين با موسيقی رفتار میشود؟ ما بايد
موسيقیمان را به دنيا صادر كنيم. درآمد ما از موسيقی میتواند
چندين
برابر نفت باشد.
موسيقی پاپ يا حتی راك ما جای پيشرفت زيادی دارد. بايد فضا را
آن قدر آزاد كنيم كه همه اجازه ی كار داشته باشند.
حتی آن طرف آبیها(موسيقی
لس آنجلسی).
از نظر آقای دكتر هيچ محدوديتی برای ايرانيان خارج كشور نبايد
بگذاريم. نه تنها در عرصه ی موسيقی كه در هيچ عرصه ی ديگر. در
عرصه ی هنر به استادانی چون
ايرج قادری
يا
سعيد راد
جفا شده است. اگر صدای من را میشنوند من از همه ی آنها عذر
میخواهم. همه ی تلاش آقای دكتر در اين راستاست كه همه ی
كدورتها برطرف شود. ايرانی به صرف ايرانی بودنش قابل احترام
است،
ولو اين كه افكاری متضاد با منافع جمهوری اسلامی داشته باشد.
ما دست همه ی آن طرف آبیها را هم میفشاريم.
حتی زنان.
حضرت امام با
تك خوانی زنها
مخالف نبودند. بايد برای آنها هم فضا مهيا كنيم. ما بايد در
همه ی شهرهای بالای بيست هزار نفر يك سالن چند منظوره ی اركستر
و تئاتر و سينما احداث كنيم. جشنواره ی فيلم و موسيقی فجر كه
من سنگ بنايش را گذاشتم در تمام كشور بايد قابليت برگزاری
داشته باشد.
شادمهر عقيلی
هم
میتواند به ايران برگردد،
چرا كه نه. شادمهر يادش هست كه وقتی برای آلبوم دهاتی مجوزش
گير كرده بود من وساطت كردم و كارش حل شد. نه فقط شادمهر كه
كاست اسدالله ملك هم با تلاش پيگير من از مميزی ارشاد گذشت.
هنرمندان من را خوب میشناسند. همه ی تلاش اين چند سالهام
برای بازگرداندن آنهايی بوده كه از بعضی رفتارها دلگير
بودهاند يا احساس میكردند ديگر جای ماندن نيست.
در مورد شيرين عبادي(كه
البته معلوم نشد مسئله او چه ارتباطی به هنر داشت!) كلهر گفت:
شيرين عبادی احترام فوق العاده زيادی نزد همه ی ايرانيان دارد.
ما به چنين انسان فرهيختهای افتخار میكنيم. من شخصا خانم
عبادی را به خاطر ايستادگی بر مواضعشان ستايش میكنم.
در مورد مد
- از اتفاق من در موردش خيلی صحبت دارم. ببينيد دختران ما از
خوش سليقه ترين دختران دنيا هستند. اين هم به فرهنگ چند
هزارساله ی ما بر میگردد. حرف ما اين است كه چرا بر فرض يك
دختر گيلكی با آن لباس محلی بسيار زيبايش نتواند آزادانه در
خيابان راه برود و همه اش مراقب باشد كه پليس و بقيه ی
سازمانها جلويش را بگيرند؟ ما میتوانيم اين لباسهای محلی
شيك را به عنوان لباس اصيل ايرانی به دنيا عرضه كنيم. حتی در
Fashionها
با همين لباس شركت كنيم.
حاكميت حق دخالت در حريم خصوصی افراد را ندارد. دختران در
انتخاب نوع پوشش آزادند. من میگويم از قابليتهايی كه هنر
ايرانی دارد میتوانيم سود ببريم. مگر میشود گفت لباس زن كرد
يا گيلك حجاب نيست؟ مگر میشود گفت اينها خلاف شرع است؟ ما به
دنيا عرضه شان میكنيم. به نظر دكتر احمدی نژاد وقتش رسيده كه
از
اين تنگ نظریها
دست برداريم.
در
مورد ماهواره
- رويكرد ما برداشتن سانسور و فشار است. همه آزادند كه ماهواره
داشته باشند. اگر كسی بخواهد به زور مانع چيزی شود خب معلوم
است كه مردم لجبازی میكنند. ما مطمئنيم كه وجدان آگاه مردم
جلوی خيلی از مسائلی كه امروز از آنها تعبير به "نگرانی"
میشود را خواهد گرفت. ماهواره جزء لاينفك زندگی بسياری از
مردم ماست. هيچ كس هم حق دخالت در اين حريم خصوصی را ندارد.
توريسم و ميراث فرهنگی
- ايران به عنوان كشوری با پيشينه ی تاريخی جايگاهی در بين
كشورهای جذب كننده ی توريست ندارد كه اين جای تاسف است. خيابان
شانزه ليزه ی پاريس را ببينيد. روزانه ده هزار گردشگر دارد. آن
جا در ويرجينز كه از اتفاق با مديرش رابطه ی دوستانه ی خوبی هم
دارم از كشور ايران آن طور كه بايد و شايد تعريف نشده. خيلی از
مراكز توريستی دنيا نمی دانند جاذبههای توريستی ايران چيست.
به شما قول میدهم كه تلاش پيگير ما برای جذب اعتماد خارجیها
باشد. توريست بايد به صنعت درآمدساز اول ايران تبديل شود.
بعضیها از تهاجم فرهنگی
میترسند. اما اگر ما به فرهنگ غنی خودمان میباليم نبايد از
اين چيزها واهمهای داشته باشيم. میتوانيم تبادل فرهنگی كنيم.
چرا آنها از فرهنگ ما تاثير نپذيرند؟
آزادی بيان و مطبوعات
اصلا مگر میشود حرف از جامعهای فرهيخته زد و آزادی بيان
نداشت؟ آزادی بيان كف مطالبات فرهيختگان است. ابولعلای معری
جلوی امام صادق مینشست و خدا را با برهانش رد میكرد. بعضا به
امام بد و بيراه هم میگفت. امام فقط گوش میداد و در آخر با
برهان و منطق جواب ابولعلی را میداد. ما در اسلام تا اين حد
آزادی بيان داشته ايم. حالا انتظار داريد بعد از هزار و چهار
صد سال اين نعمت خدادادی
را سلب كنيم؟ همه آزادند به نقد. اصلا دكتر احمدی نژاد منتظر
نقد عملكردش از سوی نخبگان است. من جدا تعجب میكنم در جامعه
بعضی شايعات پشت دكتر است كه ايشان با نخبگان سر نزاع دارند.
اين اصلا با واقعيت سازگار نيست.
در مورد مطبوعات
هم
من قول میدهم كه در زمان رياست جمهوری آقای دكتر شاهد آن بگير
و ببندهای سابق نباشيم.
من مشاور فرهنگی آقای احمدینژاد هستم. موضع دولت آتی مواردی
است كه به طور مفصل در موردشان صحبت شد. |