ابطحی: آقای احمدی نژاد در اين انتخابات آدم خوش شانسی بود چون:
-
در دور اوّل سه كانديدای اصلاح طلب: كروبی، معين و مهر عليزاده
و تا حدودیهاشمی رفسنجانی آراء يكديگر را تقسيم كردند.
-
عده زيادی از مخاطبان اصلاح طلبانبیتوجه به آن چه در
انتظارشان هست، نازها كردند و تحريمها و
...
-
بعضی از كانديداهای اصلاح طلب وعدههايی دادند كه يا بوی عوام
فريبی میداد و يا بوی خواص فريبی و بسياری از مردم از شعارهای
خواص فريب در
واقعيت جغرافيای سياسی كشور بوی جنگ داخلی استشمام كردند.
-
حرفهای
اقتصادی تقريباً در فضای تبليغات سياسی ما كمرنگ بود. به
نخبهها و فرهيختگان توجه كرديم و به لشكر مردم عادی كه به فكر
معيشت خود
هستند، توجه كمتری داشتيم.
-
در تبليغات ساير كانديداها مجموعه نيروهايی كه فارغ از مسائل
سياسی دغدغه دين داشتند فراموش شدند. حتی در تبليغات
آقایهاشمی رفسنجانی نيز
توجه به مسائل دينی مخاطبان گم بود. حميت مداحان وامامان غير
سياسی مساجد
حجم فراوانی نيرو، در اختيار فكر و احساس خود دارند.
-
فرصت
سوزیهای هفت ساله «ما» هم در جبهه اصلاحات نا اميدی زيادی
ايجاد كرده بود.
-
و
البته در دور اول شانس فراوان تر آقای احمدی نژاد در اين بود
كه يك
مجموعه ايادی غيبی با سازماندهی منظم و فتاوای معين در يك كار
كاملاً
هماهنگ برای ايشان رای آفريدند كه حتی آقايان لاريجانی و
قاليباف با اين
تغيير جهت گيری جا ماندند و آقای كروبی هم كه هم چنان معتقد
است منتخب
مردم ايران میباشد و هر روز به رسانهها اعلام میكنند. اما
آقای احمدی نژاد در دور دوم از خوش شانسی بيشتری برخوردار بود.
-
كانديداهای
اصلی و زاويه برانگيز كه میتوانستند رقابت كنند از رقابت وا
مانده بودند.
-
جناحهايی كه با آقایهاشمی رفسنجانی مجبور بودند ائتلاف كنند،
با
توجه به انتقادهايی كه به ايشان داشتند، نتوانستند استدلال خود
را كه چراهاشمی را به اجبار برگزيده اند به جامعه منتقل
نمايند.
-
حجم
تخريبهای غير اخلاقی هم مثل هميشه تأثير منفی خود را حتماً
میگذاشت.
-
هاشمی رفسنجانی در افكار عمومی اكثريت جامعه نماينده قدرت،
حكومت، و
ثروت بود، حق يا ناحق! و آقای احمدی نژاد با رقابت آقای
رفسنجانی بر موج
شكاف حاكميت و مردم و شكاف فقر و
غناء سوار شد و در چهره غير نخبگان جامعه
به عنوان نماينده مقابله با حاكميت و مبارزه با فقر و نماد
تغيير در لايههای عمومی جامعه، به خصوص در لايههای حاشيه
شهرها و مردم عادی شناخته شد
و رأی آورد. البته تعداد كمی هم بودند كه متأثر از بعضی
راديوهای خارجی به
اين عنوان كه كار حكومت با آقای احمدی نژاد يكسره میشود رأی
دادند. در هر
حال امروز كه آقای احمدی نژاد رئيس جمهور شده اند، روشنفكران و
نخبگان كه
به صورت طبيعی در مخالفت با ايشان متّحد شده بودند بايد از اين
وحدت به
جای مقابله برای درخواست منسجم مطالبات خود از حاكميت يك دست
كه ديگر «نمی گذارندها» در آن نيستند بهره جويند تا مسير حفظ
آزادیهای مردم و دور كردن
كشور از افراطی گری تا آن جا كه میشود هموار نگه داشته شود.
البته بايد
باز هم در اين باره منطقی و نه احساسی نوشت. ظرفيت پذيرش باخت
مهمتر از
شادمانی پيروزی است. |