برنامههای تلويزيونی كانديداهای رياست جمهوری، به زمينه
سنجیهای جالبی در جامعه انجاميده است. از چند پيام و تماس در
همين ارتباط، گزارش فشرده زير را تنظيم كرده ايم:
در برنامههای مطرح شده از سوی كانديداها در انتخامات رياست
جمهوری تنها مطالب مطرح شده از سوی معين با بقيه متفاوت است.
همين اختلاف باعث شده كه صدا و سيما راهكاری بيانديشد تا تاثير
گذاری مطالب معين بر روی مردم را به حد اقل برساند . در روش
اتخاذ شده از سوی صدا و سيما به كانديداهای طرفداران اصلاحات-
بويژه معين- فرصت داده نمی شود كه مستقلا از وقتشان برای بيان
نظراتشان استفاده كنند. مجری برنامه برای آنكه درباره حقوق بشر
و آزادی و مطبوعات و زندانيان سياسی، ايران برای همه ايرانيان
و يا زندانيان سياسی صحبت نشود، سئولات خاصی را كه در راستای
سخنرانیهایبیسر و ته رهبر است مطرح میكند؛ مانند اينكه
برنامه شما برای حل فقر و فساد و تبعيض و اشتغال و مسكن و
ازدواج و ... چيست؟
اين شيوه، اگر با عكس العمل اصلاح طلبان روبرو نشود، عملا مانع
انتقال دقيق نظرات معين در ميان مردم خواهد شد.
شايد اعلام انصراف معين از شركت در مناظرهها و مصاحبههای
تلويزيونی در صورت ادامه اين شگرد سيمای جمهوری اسلامی واكنشی
مثبت باشد. او بايد در صورت عدم تامين شرايط يك سخنرانی آزاد
از سوی صدا و سيما با عدم شركتش صدا و سيما را تحريم كند و از
رسانههای ديگر مانند مطبوعات و اينترنت و شبكههای ماهوارهای
استفاده كند. نكته بسيار مهم ديگر ضرورت بيان نظرات به زبان
توده مردم است، تا بتوان آنها را بسيج كرده و به صحنه انتخابات
آورد. اساس برنامهها را با زبانی ساده بايد مطرح كرد تا بتوان
جلوی زبان بازیبیمحتوا و پوچ امثال قاليباف را گرفت كه
اتقاقا خيلی میكوشد به زبان مردم كوچه و بازار حرف بزند، حتی
دراين زمينه زبان لاتی را به خدمت گرفته است.
حرفهای
لاريجانی و همچنين رفسنجانی
در مصاحبههای انتخاباتی در تلويزيون بسيار سطحی وبیسر
و ته بود.
آنقدر
كه مهمترين تبليغ برای معين،
ادامه اين
سخنرانیها
در ساعات بيشتری از تلويزيون است،
حتی قاليباف نسبت به رفسنجانی و
لاريجانی
بهتر صحبت ميكند.
هاشمی
رفسنجانی
چنان
سطحی در مورد مسائل نظر ميداد كه اگر كسی او را نمی شناخت و
نميدانست كه بيش از بيست و پنج سال
در عالی ترين سطوح مديريت حضور داشته
او را با طلبهای تازه
كار
حوزه
اشتباه میگرفت.
لاريجانی مثالی زد از دوره نادر شاه كه در هر منطقهای كه دزدی
ميشد،
نادر والی آن منطقه را تنبيه ميكرد و ميگفت نبايد ميگذاشتی در
منطقه ات دزدی شود.
لاريجانی گفت روش من هم همين است و در هر بخشی كوتاهی شود
مديران را با قاطعيت تنبيه ميكنم.(البته
كسی نبود بپرسد
تكليف تخلفات و دزدیهای سيمای جمهوری اسلامی كه شما 8 سال در
راس آن بوديد چه میشود؟ كدام نادرشاهی بايد پيدا شود كه تكليف
شما را روشن كند؟ و يا
رهبر كه
15 سال با بيشترين اختيارات عمل كرده، اكنون كه خودش اعتراف به
وجود
فقر و فساد و تبعيض
درجامعه میكند، تكليفش چيست؟ )
خيلیها از ضعف بيان و عدم تسلط لاريجانی به فن بيان تعجب كرده
بودند.
كسی كه هم سابقه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و هم سالها
رياست سازمان صدا و سيما را داشته
حتی نمی توانست ساده ترين
جملات را به صورت جمع و جور شده بيان كند.
البته بايد گفت كه سخنرانیهای اين 8 سال محمد خاتمی سطح توقع
مردم را خيلی بالا آورده است.
روی هم رفته به نظر میآيد
كه رفسنجانی و لاريجانی چون فكر ميكرده اند بدون دردسر رئيس
جمهور خواهند شد
حتی
زحمت آماده كردن يك برنامه
تلويزيونی را هم به خودشان نداده بودند
و به قول مردم
آمده بودند كه
مآمدشاآالله
بختكی
رئيس جمهور شوند.
واقعا صحبتهای
شنبه شب
رفسنجانی نشان
داد كه
رفسنجانی
فضای جديد جامعه را
درك نكرده
است. |