تهران- روزيكشنبه اول ماه مه 11/2/82 طبق اعلام خانه
كارگردركيلومتر12 جاده مخصوص عدهای ازكارگران جمع شدند، چون
تعداد كم بودند تصميم گرفتند كه بجای پياده با وسيله نقليه
فاصله 12 كيلومتری و سه راه ارج را با وسيله نقليه طی كنند.
وقتی كه به سه راه ارج رسيديم ديديم كه تعدادی نسبتا زياد
كارگرازمناطق مختلف تهران ونيزخانه كارگر استانها، ازجمله
مشهد، مازندران، گلستان، آذربايجان شرقی و غربی، اردبيل،
قزوين، خوزستان، مركزی، فارس، كرمان، يزد، اصفهان، لرستان،
همدان، كردستان .... ونيزشهرستانهای ورامين، شهرری، بندرامام،
پاكدشت، ساوجبلاغ، كرج، اسلام شهر، شهريار، ساوه.... و
نيزخانههای كارگری غرب تهران، شرق تهران، جاده ساوه و...
بصورت دستههای جداگانه با پلاكادهای جدا گانه بطرف سالن 12
هزارنفری راهپيمائی میكنند.
شعارها- چه شفاهی و چه روی پلاكادرها- عمدتا مربوط به
قراردادهای موقت، افزايش دستمزد سال 84، امنيت شغلی بود. من
هيچ شعاری مبنی بر حمايت ازهاشمی رفسنجانی نديدم، بعد ازورود
به سالن علاوه برصندلیها تعدادی بصورت سرپا ايستاده بودند.
سخنرانی آقای صادقی و دبيراجرايی خانه كارگرساوه و سپس آقای
محجوب انجام شد. بعد ازاينكه آقای صادقی سخرانی اش تمام شد
عدهای ازكارگران به ايشان درمورد پلاكادرهايی كه درسالن
درحمايت ازرفسنجانی زده شدند اعتراض كردند و حتی چند نفرهم
دراين رابطه كه تقريبا با آقای صادقی نزديك بود يقه به يقه
شدند.
حسن صادقی برايشان دراين كه آقای رفسنجانی كانديدای حزبی هست و
نسبت به بقيه ما ازايشان حمايت میكنيم، بخاطرسابقه حمايت
ازكارگران دردوران 8 ساله رياست جمهوری اش برای كارگران توضيح
ميداد.
درحين صحبتهای آقای محجوب عدهای ازورزشكاران بوكس بازجهت
نمايش به وسط سالن آمدند كه عدهای ازكارگران نسبت به اين مورد
نيز اعتراض كردند، مسئول امربا توجه به اعتراض كارگران يواش
يواش ورزشكاران را ازسالن بيرون فرستادند.
تقريبا دروسط صحبتهای آقای صادقی و محجوب بتدريج كارگران شروع
كردند به پراكنده شدن بطوريكه نيم ساعت بعد ازسخنرانی محجوب
تقريبا سالن خالی شد. حدود
)30
درصد ازكارگران باقی مانده بودند(
دراين موقع حسن صادقی پشت تريبون رفت و ازكارگران با خواهش
وتمنا خواست كه بمانند ونروند. او گفت كه آقای رفسنجانی قول
همكاری و ياری به كارگران داده است و ه من قول ميدهم كه
سخنرانی رفسنجانی و آمدن ايشان به سالن جهت سخنرانی ميتوان
مزايا ی زيادی برای كارگران داشته باشد.
ولی خواهش وتمنا والتماسها نه اينكه نتوانست كاری ازپيش ببرد،
بلكه بيرون رفتن وترك سالن توسط كارگران تشديد شد.
مسئولين و اداره كنندگان راه پيمايی ازبقيه خواستند كه همگی
درجنوب سالن جمع بشوند )
روبروی جايگاه(
قبل ازاينكه اين تصميم كاملا به مرحله عمل برسد، ازبلند گو
اعلام شد كه آقای رفسنجانی بعلت اينكه مسافرت هستند و هنوز به
تهران نرسيده اند درنتيجه سخنرانی لغو میشود و كارگران
میتوانند بروند، كه همگی سالن را ترك كردند.
)ضمنا
دربين كارگران عدهای نسبتا زيادی دختر وپسر دانشجو دانشگاه
علمی كاربردی پودماني(
بودند كه آنها نيزمانند بقيه به صحبتهای مسئولين برگزاركننده
مراسم توجهای نكردند و عينا مانند كارگران سالن را ترك كردند.
درحدود ساعت 1-5/1 تقريبا كليه كارگران چه تهرانی چه شهرستانی
و استانی هم محوطه سالن وهم محوطه ورزشگاه را با استفاده
ازاتوبوسهای موجود )
كه شب يكشنبه با آن آمده بودند(
ترك كردند. ضمنا شعارهايی مانند "هاشمی،هاشمی" حمايتت
میكنيم" و"هاشمیهاشمی سرداركل ايران" درسالن نصب شده بود.
البته شعارهای ديگری كه دربالا گفته شد درسالن به تعداد زياد
نصب شده بود ازخانههای كارگراستانهای مختلف.
مسئولين خانههای كارگری استان تهران بعنوان دليل حمايت از
رفسنجانی به كارگران میگفتند: رفسنجانی دردوران رياست جمهوری
اش نسبت به خاتمی ازكارگران بيشتر پشتيانی كرد. درآن موقع
تعطيلی كارخانجات، اخراج كارگران، به تعويق افتادن حقوق
كارگران واردات رسمی و قاچاق- كفش، لوازم خانگی، منسوجات....
خصوصی سازی اين طور كه الان صورت میگيرد يا ديده نمی شد يا
بسياد محدود و كم بود. تعداد بيكاران قابل مقايسه با زمان
خاتمی نبودند.
2 تا 3 نفرازمسئولين خانههای كارگری با عصبانيت گفتند كه
چنانچه آقای معين رئيس جمهوربشود بدبخت ميشويم و ما خانههای
كارگر اصلا با ايشان همكاری نمی كنيم.
خانمم میگويد تا سركارهستم انواع و اقسام مشكلات محصلين سرمن
خراب شده است. خانه كه میآيم اين روزنامه كاروكارگررا
میخوانم میبينم بازهم خدا پدر مشكلات محصلينم را بيامرزد،
مشكلات كارگران صدها و هزاراها برابر بيشتر است، همه اش اخراج
همه اش بيكاری و بيكار شدن، همه اش ندادن حقوق... اين همه اش
بدبختی است. كارگران شديدا ازخانه كارگر ناراحت هستند
ونيازنيست كه عدهای باشند جريان سازی نمايند، عملكرد دولت و
مجموعه حاكميت جمهوری اسلامی درطی حداقل 10 تا 15 سال خود بخود
میتواند جريان سازباشد.
تقويت شديد خرافات دربين مردم ازجمله اعتقاد به ظهورمنجی
)
چه بصورت امام زمانی و چه بصورت بوشی
(
شديدا دربين مردم چه كارگران و كشاورزان و چه طبقات متوسط شيوع
پيدا كرده است.
خانه كارگرو مسئولين خانه كارگرنبايد علت ترك سالن كارگران در
اول ماه مه را در " جريان سازی" ببينند. بلكه آنرا درسياستهای
تعديل اقتصادی- خصوصی سازی، واردات 45 تا 50 ميليارد دلاری،
نابودی توليد داخلی، بيكاری 5 تا 6 ميليون تنی، نابودی اصل 44
قانون اساسی و بطورخلاصه برگشت تا حدود زياد به قبل از انقلاب
57- و نيزطرفداری ضمنی و نيمه اشكارازآن را ببينند .
درسالهای اخير )
10 تا 15 سال اخير(
تعداد زيادی شهركهای صنعتی در نقاط مختلف ايران شكل گرفته كه
احتمالا سربه 50 تا 60 شهرك ميرسد و تقريبا نيمی ازآن مربوط به
تهران و استان تهران است. شهركها تبديل به مركزی جهت خريد
وفروش اراضی باصطلاح صنعتی شده است، دردرجه بعد تعداد زيادی
سوله درشهركها ايجاد شده است و بيشتر آنها
)
از10 تا90 درصد بستگی به پيشرفت كاردرآنها دارد(
درحال خاك خوردن هستند. تعدادی نيزكارمی كنند هرروز درمعرض
تهديد تعطيلی قرار دارد.
كارخانجات و كارگاههای توليدی ديگر
)
غيرازشهركها(
نيز بحران ركود، تعطيلی ازسرو كولشان بالا ميرود. هرچه توليد
میكنند میبينند ارزان ترازچين و كشورهای ديگر وارد ميشوند؛
چنانچه گفته شد مبل و سنگ ساختمان نيزبا توجه حجم زياد وزن
زياد وارد میشود، وای به حال چيزهای ديگر. مدام كارگران را
اخراج میكنند، حقوق نمی دهند. صاحبان كارخانهها ازبحران
كنونی جهت هرچه بيشتر حقوق ندادن و سپس اخراج كردن استفاده
میكنند. ازمثلا 1000 كارگراخراجی چنانچه گفته شد شايد 100 تا
200 نفربتوانند به سركاربرگردند و يا بشكلی درمراكزديگر توليدی
مشغول كاربشوند، بقه درخيابانها سرگردان ميشوند.
دركارخانجات، ازجمله مراكزنفتی تشكل وجود ندارد و چنانچه وجود
دارد كاملا صنفی نيست. ازجمله شوراهای اسلامی كار، تازه همين
شوراهای اسلامی كارنيزدرطی دهه اخير به 4/1 يا 5/1 رسيده، و
بعلت بحران كارخانجات تشكلهای ديگر)
يا چيزهای ديگر(
نيزشكل نگرفته است. مسلما اولين مشكل واردات 45 تا 50 ميليارد
وسپس خصوصی سازی افسار گسيخته است. |