دكتر محمدرضا خاتمی، معاون اول معين در كابينه او در سخنرانی
برای مردم چالوس گفت: انتخابات نهمين دوره رياست جمهوری شايد
بزرگترين فرصت تاريخی باشد كه بتوانيم در آن با رفتارهای مدنی
تكليف خود را برای هميشه با اقتدارگرايی و زورگويی سياسی مشخص
كنيم. انتخابات نهم صاحب يك رسالت تاريخی است. همان رسالتی است
كه از دوران مشروطيت به ارث رسيده است. آزادی كالای گمشده
سرزمين ايران است.
اگر نتوانيم به دنيای توسعه يافته ثابت كنيم كه صاحب رفتار
دموكراتيك در بخشهای حكومتی هستيم جايگاه خود را در راه توسعه
جهانی از دست خواهيم داد. واقعگرايی جنبش اصلاحات اتفاق
عظيمی بود. اتفاقی كه بواسطه آن حتی ديگر برخی از مسئولين و
گروههای آشنای بازار سياست نيز نمیتوانند به راحتی واقعيتهای
جهانی و اجتماعی را ناديده بگيرند. بر هين اساس امروز
اصلاحطلبی و انديشه اصلاحات شعار كسانی شده است كه طی 8 سال
گذشته بيشترين ايستادگی را در مقابل تحول ملت ايران داشتهاند.
اين يك پيروزی برای جنبش اصلاحطلبی است.
خاتمی گفت: حالا ديگر ايران صاحبت نهادها و گروههای مردمی
است. شكلهايی كه برای نخستين بار جامعه ظلم و ستم ديده ايران
شاهد حضور آنهاست. میتوان به جرأت گفت كه قدرت مردم جای قدرت
مطلقه حكومت را گرفته است و اين درست همان پيروزی است كه
مخالفين اصلاحات میخواهند با ايستادن در كنار آن برای خود
جايی در ميان ظرف اصلاحطبی ايران باز كنند.
عدالت از سوی بسياری از نيروهای سياسی در بوق میشود در صورتی
كه هيچ تصوير روشنی از رشد اقتصادی وجود ندارد. بزرگترين ظلم
در حق عدالت اين است كه چنين مفهومی را فقط با واژه عدالت
اقتصادی مورد ارزيابی قرار دهيم در صورتی كه عدالت قوميتی،
مذهبی و جنسيتی نيز جزو زير مجموعههای اصلی عدالت هستند.
كسانی كه شعار عدالت میدهند بايد تكليف خود را با چنين
مفاهيمی مشخص كنند.
هنوز در جامعه ما بسياری زنان را جز
شهروندان درجه دو میدانند و نمیگذارند آنها به حقوق
اجتماعی خود برسند، از سوی ديگر نيز 6
تا 7 ميليون نفر از جمعيت ايرانی به دليل قرار گرفتن در
گروههای قوميتی اين احساس را دارند كه با چشم ديگری و
تنگنظرانه به آنها نگاه میشود.
رفتار رسانه ملی و يا نمايندگان كسانی كه میخواهند رئيس جمهور
مردم ايران باشند برای اثبات اين ادعا بسيار حائز اهميت است.
چند شب پيش نمايندگان كانديداهای انتخابات نهم رياست جمهوری به
دليل زن بودن خانم كولايی حاضر به گفتوگو با او نشدند. مردم
نبايد به راحتی از كنار اين اتفاق ساده عبور كنند. افرادی كه
هنوز اين گونه میانديشند چگونه میخواهند عدالت قوميتی و
جنسيتی را به مردم هديه كنند؟
به لحاظ مفهومی و نوع عقيده، اصلاحطلبان به طور حتم با برخی
از اصول قانون اساسی مخالف هستند و آنها را مورد انتقاد قرار
میدهند. اما در امور سياسی اعتقاد مطرح نيست بلكه الزام عملی
مورد نظر است. يعنی تا زمانی كه اين مواد شكل قانونی دارد بايد
رعايت شود. معمولا در كشورهای توسعه يافته
شخص اول حكومت از طريق
انتخابات آزاد شناسايی میشود اما در ايران شخص دوم جريان
حاكميت از طريق انتخابات رسميت میيابد اين درست عكس مطلوبيت
سياسی در جهان توسعه يافته است. اصلاحات نيز با چنين رويكردی
بر اين باور است كه ايران هم بايد به چنين جايگاهی دست يابد و
برای آن تلاش خواهد كرد.
خاتمی در پايان سخنانش تأكيد كرد: دولت اصلاحطلبان در چارچوب
وظايف قانونی با جديت حركت خواهد كرد و تن به هيچ نيرو و مقامی
نمیدهند. ديگر نهادهای سياسی مختارند كه در مقابل پديدههايی
چون حكم حكومتی كنار بكشند اما ما بر اين باوريم كه تنها در
اختيار مردم باشيم و جز به صدای قانون هيچ چيز ديگری را به گوش
نگيريم.
محمد رضا خاتمی در جريان همين سفر، در تنكابن نيز طی سخنانی،
در باره دستآوردهای اصلاحات و زندانيان سياسی گفت:
«.. قبل از دوران 8 ساله اصلاحات، تمام كسانی كه امروز زندانی
سياسی و عقيدتی هستند، اگر وجود داشتند كشته میشدند. اصلاحات
فراز و فرودهای بسياری را طی 8 ساله گذشته تجربه كرده است و
امروز در جايی ايستاده كه اقتدارطلبان داخلی و جنگ افروزان
خارجی بزرگترين دشمنان آن محسوب میشوند. گروههايی كه درنهايت
يك هدف دارند و آن هم چيزی نيست جز اينكه نشان دهند جمهوری
اسلامی اصلاح پذير نيست. ما در مقابل اين جريان میايستيم.
زندانيان سياسی كه در سالهای پيش از اصلاحات فقط مرگ در
انتظار آنان بود و همچنين رشد رسانههای ارتباطی گويای اين
ماجرا است كه اصلاحات پيروز بوده و پيروز خواهد شد. مردم هم
نبايد انتظار غيرواقعی از جريان اصلاح طلبی باشند. اقتدارطلبان
هيچگاه برای اصلاحات فرش قرمز پهن نمی كنند.
ما به هيچ وجه تفسيرهای شورای نگهبان را در مورد ولايت فقيه
نمی پذيريم. نمايندگان اين شورا در تمام قانون اساسی فقط اصل
ولايت را در بوق میكنند. من با قاطعيت میگويم كه اصل 110
مورد تاييد ما است اما به عنوان كنشگر سياسی اين نظريه را قبول
نداريم كه فقط يك نفر حرف بزند و بقيه مثل عروسكهای كوكی آن
را اجرا كنند.
چالشی كه درحال حاضر ميان مردم وجود دارد اين است كه آيا در
صورت برقراری انتخابات آزاد منتخب مردم میتواند در جهت اهداف
ملی حركت كند؟ اين پرسش بسيار اساسی است. شايد اگر بخشهای
بالايی حاكميت اين تضمين را میدادند انتخابات نهم پر شور
برگزار میشد اما اصلاح طلبان با اين هدف شركت میكنند كه با
تكيه بر رفتارهای مدنی در دور دوم اصلاحات اين تضمين را از
حاكميت بگيرند به نحوی كه منتخب مردم بتواند به راحتی اهداف
رای دهندگان اكثريت را اجرا كنيد. |