هاشمی رفسنجانی اخيرا مواضعی متاثر از بيانيه حضور در انتخابات
معين اتخاذ كرده، كه تصور میكنم لازم است به زوايای آن توجه
شود. او عملا ائتلاف با جناح راست را رد كرده است. بويژه آنجا
كه میگويد ديگر حاضر نيست به نفع اجماع جناح راست و اعلام يك
كانديدا از ميان چهار كانديدای سپاهی اين جناح از صحنه خارج
شود.
بدنبال اين موضع گيری، اكنون در برخی محافل سياسی، اين احتمال
مطرح است كههاشمی رفسنجانی در آخرين مراحل انتخاباتی، با توجه
به مناسباتی كه در گذشته با دكتر معين در كابينه خويش داشته و
پيشتر نيز منتظر تصميم قطعی ميرحسين موسوی برای آمدن به صحنه
انتخابات بود، رای به معين را به صلاح جامعه اعلام كند. دراين
صورت او نقشی فرا جناحی در اين انتخابات پيدا خواهد كرد. بويژه
اگر مهدی كروبی نيز با استدلالی مشابه به سود معين كنار برود.
يعنی دو جامعه و مجمع روحانيت و روحانيون خود را درگير
انتخابات نكرده و روی جايگاه فراجناحی روحانيت تكيه كنند.
تاكيدهای جديدهاشمی رفسنجانی بر روی دلائل حضورش در انتخابات
نيز از نظر ناظران دور نمانده است. همچنان كه عدم تحرك مشوقان
حضور او در انتخابات بعنوان ستادهای انتخاباتی وی. او برخلاف
گذشته اعلام ميكند كه هدفش از شركت در انتخابات افزايش تعداد
رای دهندگان بوده است، نه پراكندگی آراء. همچنان كه تمايل
داشته كسی كانديدا شود كه بتواند رای زيادی از مردم بگيرد.
دوری هر چه بيشتر از كانديداهای جناح راست، تا حد رد اجماع
آنها نيز نشان ميدهد كههاشمی شانس معين را بيش از ديگران
ارزيابی كرده و به اين نظر رسيده كه شايد بتواند نقش محوری تر
در جمهوری اسلامی پيدا كرده و حتی به نوعی همسوترين روحانی
حاضر در راس هرم حاكميت با اصلاحات قلمداد شود تا برخی
ديدگاهها و حركت به سمت موقعيتهای بالاتر در نظام را از درون
اين جبهه پيش ببرد.
اعلام انتخاب كابينه اش با مشورت رهبر، درابتدا نوعی تلاش برای
نزديكی و جلب حمايت رهبر تلقی شده بود، اما اكنون ارزيابیها
به گونهای ديگر است.هاشمی با آگاهی از حساسيت بسيار منفی
جامعه نسبت به چنين موضعی، اگر قصد يك مانور بزرگ در آخرين
مراحل انتخابات را نداشت چنين سخنی را كه در حد يك ضد تبليغ
انتخاباتی است بر زبان نمی آورد و به استقبال ريزش شديد آراء
خود نمی رفت. نه رهبر اعلام حمايت از او خواهد كرد و نه اعلام
حمايت او به نفع رفسنجانی است. درعين حال روحانيون صاحب قدرت
در جناح راست، نظير مهدوی كنی و يا واعظ طبسی نيز عملا از رهبر
فاصله گرفته اند و به همين دليل وعده حمايت پنهانی رهبر از
رفسنجانی نيز تاثيری در مواضع آنها ندارد. يگانه هنر رفسنجانی
قانع سازی اين بخش از روحانيت به حمايت از معين و اصلاحات و
فراهم ساختن سرمايهای برای ايفای نقش در اين جبهه در آينده
است.
شايد بازگوئی ماجرای سخنرانی در آخرين نماز جمعه تهران- پيش
از انتخابات دوم خرداد- و اينكه اين سخنرانی نقش مهمی در
جلوگيری از تقلب و پيروزی خاتمی داشت را نيز بتوان ارزيابی
جديد رفسنجانی از بادی باشد كه در پرچم اصلاح طلبان و شخص معين
شروع به وزيدن كرده است. اگر او روی جناح راست حساب میكرد،
اين نمك را روی زخم جناح راست نمی ريخت. ضمن آنكه او میداند
اگر امروز به سود معين موضع گيری نكند، كارگزاران سازندگی كه
حزب سياسی اوست در دولت معين نقشی نخواهند داشت. بعيد نيست كه
او بكوشد كارگزاران وارد جبهه دمكراسی و حقوق بشر معين شوند.
تاكيدهای مكرر و جديد رفسنجانی درباره حمايت از كرباسچی و
مهاجرانی، با توجه به پيوستن احتمالی آنها به جبهه دمكراسی و
حقوق بشر(درچارچوب كارگزاران و يا يك تشكل ديگر) نيز در همين
چارچوب شايد بگنجد.
پارهای ديدارهای اخير نمايندگان مجلس باهاشمی را زمينه سازی
برای دولت آينده او ارزيابی كرده اند. اين نيز چندان با عقل
جور در نمی آيد. او از بالا و پائين اين مجلس با اطلاع است و
چندان هم روی آن حساب نمی كند. بنظر میرسد كه دراين زمينه نيز
او میخواهد به اصلاح طلبها نشان دهد كه میتواند از نفوذ خود
روی مجلس برای ايجاد توازن بين دولت احتمالی معين و مجلس
استفاده كند. تاكيد او به ديدار با رهبر ومشورت با او برای
ورود به صحنه انتخاباتی نيز عمدتا معرفی خود بعنوان لابی دو
جناح حكومتی است. امری كه جناح راست نيز در صورت شكست در
انتخابات آينده قطعا روی آن حساب خواهد كرد، چرا كه رهبر عملا
ليدر جناح راست است و در طول 8 سال گذشته نيز، با پافشاری بر
سپردن تمام ارگانهای انتصابی به روحانيون جناح راست نتوانست
نقشی فراجناحی ايفاء كند و توازنی ميان جناحهای حكومتی برقرار
سازد.هاشمی خود را دارای موقعيتی مناسبت تر از رهبر دراين
زمينه ميداند. حتی استقلال نظر او در ماجرای حبس خانگی آيت
الله متنظری و ايستادنش در برابر سخنان تهديد آميز رهبر كه
میخواست آيت الله منتظری را محاكمه كند نيز امروز به ياری او
آمده است. او در نماز جمعه تهران گفت: من نخواهم گذاشت ايشان
روی صندلی دادگاه بنشيند!
تاكيد روزهای اخيرهاشمی رفسنجانی روی باز بودن فضای اجتماعی
در دوران رياست جمهوری او نيز عملا به معنای پيامی به اصلاح
طلبان در جدائی بازهم بيشتر از جبهه راست است. جبههای كه
اتفاقا با فضای باز اجتماعی همانقدر مسئله دارد كه با فضای باز
سياسی.
اين نكات را بعنوان نگاهی ديگر به سخنرانیها و موضع گيریهای
اخيرهاشمی رفسنجانی و متاثر از بيانيه معين خواستم با شما در
ميان بگذارم كه اميدوارم منتشر كنيد. |