سردبير وبلاگ الپـــر و عضو ستاد انتخاباتی دكتر معين
دوستان همفكر، همراهان خوب
روی سخنم با شمايی است كه بعد از همه اتفاقات پيش آمده، تصميم
گرفتهايد به دكتر معين رأی بدهيد و از او حمايت كنيد.
میخواهم بگويم اين چه وضعيتی است؟!
بعضی از شما از ابتدا دكتر معين را نمیشناختيد يا با حضور او
و مشاركتیها در انتخابات مخالف بوديد، اما به تدريج و به
دلايل مختلف قانع شديد كه انتخاب او ترجيح دارد. بعضی از شما
حتی تا هفته پيش هم به جمع مدافعان او نپيوسته بوديد و اتفاقات
اين يك هفته و خصوصا بيانيه ديروز دكتر شما را برای رأی دادن
به او مصمم كرد.
اما بسياری از شما میدانيد كه او اگر تنها بود و میخواست طبق
ميل شخصیاش تصميم بگيرد، در انتخابات شركت نمیكرد. دكتر معين
به نزديكترين همراهانش هم گفته بود كه نمیخواهد صداقتش در
چشم مردم مخدوش شود، حتی اگر اين به بهای واگذار كردن صحنه به
طرف مقابل باشد. او ابتدا تصميم نداشت بيايد، اما به خواست
جمعی احترام گذاشت و وقتی اجماع هوادارانش را برای حضور و
ايستادگی و پافشاری بر حرفهای قبلی و بلكه شفافتر كردن آنها
ديد، تصميم گرفت در انتخابات حضور يابد.
بيانيه ديروز دكتر معين تكان دهنده بود. همه حرفهايی را كه
میشد و بايد گفته میشد، بيان شده بود. دكتر معين موضعی را
اتخاذ كرد كه اگر مردم بر آن مهر تأييد بزنند و رئيسجمهور
شود، يك شيفت بزرگ با دوران اول اصلاحات اتفاق خواهد افتاد.
همان شيفت گفتمانی كه چند ماه بود در اين مجموعه دنبال بسترها
و زمينهسازی برايش بوديم، قبل از آنكه به 27 خرداد برسيم، به
لطف آقای جنتی و مقام رهبری ايجاد شده است. اگرچه من با اين حد
از تحول گفتاری موافق نبودم و نيستم. نه اينكه موافق نباشم،
حقيقتش میترسم. میترسم اين ظرفيت ايجاد شده، به هر دليل به
شكوفايی نرسد و آنوقت ما خيلی چيزها را از دست بديهم.
دكتر معين با اتخاذ مواضع صريح و شفاف در بيانيه اعلام حضور
خود، فضای انتخابات را به طور تمام عيار قطبی كرد. اين از نگاه
ناظر بيرونی شايد استراتژی خوبی برای برد از طريق به چالش
كشيدن رقبا باشد، اما در نگاه اصلاح طلبانه كمی هراسناك است.
چون اين سؤال هميشه در ذهن يك نيروی دموكرات اصلاح طلب وجود
دارد و بايد وجود داشته باشد كه: اگر باختيم چی؟!
ما نبايد ببازيم. همراهان معين، همفكران عزيز! امروز وضعيت به
شكلی شده كه شكست دكتر معين در
انتخابات مساوی با شكست همه ايدههايی كه در اين بيانيه آخر
آمده، تلقی میشود. خوب يا بد، مسئله حيثيتی شده، فضای
انتخاباتی قطبی شده و معين به نماد يك طيف گسترده منتقد سيستم
تبديل شده است.
اين كاری نيست كه معين يا مشاركت كرده باشند. اتفاقا اگر دست
خود آنها بود، شايد اينقدر غليظ حرف نمیزدند. اين كاری است كه
حاميان دكتر معين با او كردند. دكتر معين دقيقا با دستهبندی
كردن حرفهايی كه در كنگره زده شد، حرفهايی كه با ايميل و در
نظرات وبلاگ برايش فرستاده شد و نامههايی كه به صورت خصوصی به
او داده شد، بيانيه آخر را تنظيم كرده است؛ يعنی براساس خرد
جمعی.
اما اكنون نوبت حاميان است كه نشان دهند تخصصشان تنها كوبيدن
بر طبل مطالبات فزاينده نيست، بلكه برای به ثمر رساندن تدريجی
آن هم تلاش میكنند. ما بايد ثابت كنيم كه تنها وقتی كه
میخواهيم از معين و مشاركت انتقاد كنيم و سر آنها غر بزنيم،
به سراغشان نمیآييم. بلكه امروز كه آنها چندين مورد از حرفهای
نگفته جامعه را گفتهاند و میخواهند اين راه را تا آخر
بپيمايند، تنهايشان نمیگذاريم.
به عنوان كسی كه از پاييز گذشته با اين مجموعه كار میكردم و
در دهها زمينه مختلف در جمع حاميان دكتر معين تلاش كردهام، به
اطلاع همه شما دوستان و همفكرانم میرسانم كه اوضاع اصلا خوب
نيست. اگر تا ديروز ما سقف تلاشهای خود را رفتن معين به دور
دوم قرار داده بوديم، امروز حتی اين هم پيروزی نيست. الان با
اين اتفاقات چند روزه، اگر معين با رأی بالايی انتخاب نشود،
يعنی شكست دموكراسیخواهان، يعنی شكست طرفداران حقوق بشر، يعنی
شكست ملی مذهبیها، يعنی شكست همه محذوفان سالهای پس از
انقلاب، يعنی شكست اصلاحات و پيروزی
فاشيسم. تا ديروز اگر در انتخابات صحبت از ترجيح و
انتخاب نسبی و بد و بدتر بود، امروز از اين خبرها نيست. امروز
اگرهاشمی هم رأی بياورد، معنايی جز شكست نيروهای مدرن و
دموكرات اين جامعه ندارد.
اوضاع خوب نيست، و ما همه مسئوليم، دوستان! اين را با همه
صداقتم میگويم؛ واقعا معتقدم اگر امروز نايستيم و تلاش نكنيم،
فردا كه معين رأی نياورد، در پيشگاه خدا و مردم و وجدان خودمان
هيچ جوابی نداريم. معين در مقابل
آنها كه بايد بايستد، ايستاد و حرف دل مردم را زد. اكنون نوبت
ماست كه پشت او بايستيم.
تك تك ما میتوانيم گفت و گوی عمومی درباره انتخابات را در
هرجا كه هستيم، آغاز كنيم و قطرههای سيلی باشيم كه دو بار در
76 و 80 به راه افتاد و هر بار ستونی از كاخ استبداد و
خودكامگی را فرسايش داد. در آن سوی اين دعواها، دشت پهناور
آينده ميهن ما مستعد سرسبزی و منتظر آب است. عزم خود را از
آينده دريغ نكنيم.
در نسيم با بچها شعار خوبی را انتخب كردهايم: « يك برگ رأی،
تمام سهم من از دموكراسی؟!
"
اين شعار خيلی از حرفها را میزند. اين همه سهم ما نيست،
شايسته ما بيشتر از اينهاست. اما حيف است كه خود را از همين يك
سهم محروم كنيم.
اين شما و اين صحنه انتخاباتی كه فردايتان را قرار است رقم
بزند. يك قدم بيشتر تا آن انتخاب نمانده است، كه همتی از نوع
ايرانی میخواهد: يك
"يا
علی"! |