بدنبال انتشار آخرين نامه اكبرگنجی به همسرش كه شماره ديروز
پيك نت متن كامل آن انتشار يافت، عباس عبدی نيز كه در نامه
گنجی به نقش او در بيرون آمدن خود از اوين اشاره شده توضيحات
زير را دراختيار خبرگزاری ها گذاشت:
با توجه به وضعيت پيش آمده روز سهشنبه برای اكبر گنجی لازم
دانستم كه به دليل حضور خود در جريان مرخصی وی به شرح ماجرا و
اقدامات انجام شده بپردازم، طبيعی است كه قضاوت نسبت به آنچه
گذشته است بر عهدهی مردم است.
حدود ده روز قبل از مرخصی گنجی در گفتوگويی كه با فرد پيگير
مسائل خود در دادگستری تهران داشتم، يادآوری كردم كه عدم
موافقت با مرخصی گنجی برای درمان بيماری نه تنها امری
غيراخلاقی است، بلكه مصلحت شما نيز نيست. اين عقيده را در
چارچوبی تحليلی نيز منعكس كرده بودم.
با گذشت يك هفته و بدتر شدن اوضاع معلوم شد كه اين گره هر روز
پيچيدهتر ميشود و چون گنجی به دليل تجربهی قبلی خود
هيچگونه اعتمادی به طرف مذاكره خود ندارد، لذا پيشنهاد كردم
كه در صورت نياز ميتوانم با وی صحبت كنم، مشروط بر اينكه به
جای دستاندركاران دادسرا، آقای [...] يا همان فرد پيگيری
پرونده من طرف گفتوگو و توافق با گنجی شود.
در نهايت در نيمه شب دوشنبه هفتهی گذشته بنده و گنجی و آقای
[...] تلفنی صحبت كرديم و از آنجا كه گنجی معتقد بود كه روز
قبل، قول يك ماه مرخصی را به او دادهاند، حاضر نبود با يك
هفته مرخصی موافقت كند، اما آقای [...] به وضوح توضيح داد كه
يك ماه مبنای صحيحی نيست. اگر دكتر متخصص گواهی صادر كند كه به
بيش از يك ماه هم وقت نياز هست، بر همان پايه اقدام خواهد شد و
اين يك هفته فقط برای اخذ گواهی و اقدامات اوليه پزشكی است.
بر اين اساس و پس از قبول مرخصی آمدن از سوی گنجی مقرر شد كه
وی از اين پس مستقيما فقط با آقای [...] يا از طريق من تماس
بگيرد و مسائل را پيگيری كند.
گنجی در اولين اقدام خود به دكتر مسجدی فوق تخصص بيماريهای
ريوی و دستگاه تنفس و ريه مراجعه ميكند و گواهی خود را در
تاريخ ١١/٣/٨٤ اخذ ميكند. دكتر مسجدی در گواهی خود توضيح
داده كه: « اكبر گنجی به علت حملات شديد سرفه و تنگی نفس
مراجعه و .... » و سپس با ذكر جزئيات ديگر از جمله ضرورت رعايت
نكات بهداشتی و محيط تنفسی مناسب كه در تعارض با وضعيت زندان
است، تاكيد ميكند كه رعايت اين دستورات «برای مدت طولانی و
مراجعه و پيگيری ضروری است».
برخی از داروهای تجويزی به علت پيشرفت زياد بيماری به گونهای
بود كه حتی در ايران يافت نميشود و سفارش داده شده است كه از
كانادا فرستاده شود.
اين گواهی به دليل تعطيلات روز دوشنبه ١٦ خرداد سال جاری
تحويل اينجانب شد و در روز سه شنبه ١٧/٣/٨٤ برای آقای [...]
فكس شد. پس از ارسال فكس آقای [...] به من اطلاع داد كه تمديد
مرخصی گنجی انجام شده و يكی از اعضای خانوادهاش برای اخذ نامه
تمديد مرخصی به معاون داستان مراجعه كند.
بنده نيز مساله را به اطلاع خانواده گنجی رساندم، در حالی كه
وی برای پيگيريهای پزشكی ديگر به بيمارستان رفته بود و تصور
ميرفت كه مساله در روال عادی خود در جريان است، تا اين كه در
ساعت ٢١:30 روز سهشنبه(١٧/٣/٨٤ ) از منزل گنجی تماس گرفتند
و اطلاع دادند كه تعداد زيادی مامور مراجعه و به داخل منزل
ريختهاند و به دنبال وی ميگردند تا او را در زندان ببرند و
مدعی هستند كه گواهی پزشكی ارائه نشده است.
بنده درخواست كردم كه مدتی را اجازه دهند تا پيگيری كنم. پس از
تماس با آقای [...] معلوم شد كه موضوع برگرداندن گنجی به
زندان ربطی به مساله درمان و گواهی پزشكی ندارد، بلكه مساله
مربوطه به مصاحبههای وی ميباشد، بنده نيز اين مساله را به
خانواده گنجی منتقل كردم و طبعا با اين وصف وی در پايان مرخصی
به زندان باز ميگشت، اما متاسفانه نحوه مراجعه به منزل كه
يادآور خاطره دستگيريهای گذشته و بردن به جاهای نامعلوم است،
موجب نگرانی خانواده و احتمالاً خود گنجی شده است.
آقای گنجی همواره و مثل ديگر زندانيان سياسی شخصا و پس از گذشت
مدت مرخصی به زندان مراجعه ميكرد و نيازی به حضور اين تعداد
مأمور و چند خودرو مخصوص نبود، حتی اگر آقايان ميخواهند ادامه
مرخصی را لغو كنند كافی بود كه اين مساله را تلفنی اطلاع
ميدادند تا خانواده مردم در نگرانی وحشت فرو نروند.
متاسفانه اين واقعه در كنار مسائل ديگر نشان داد كه برخی از
افراد به جای اخذ تصميم بر اساس حداقلی از عقلانيت و منافع
عمومی و ملی، دنبال زنده كردن كينههای شخصی و فردی هستند و به
تنها چيزی كه توجه نميشود منافع عمومی و ملی جامعه است.
انگيزه بنده برای اين پادرميانی اين بود كه در آستانه برنامه
٢٧ خرداد كه زمينه برای كاهش برخی از فشارها حتی به طور موقتی
فراهم ميشود، اندكی از منافع اين كاهش فشار نصيب كسانی شود كه
در زندان هستند و هيچ جايی را در ذهن مدعيان قدرتمدار اشغال
نكردهاند و اكنون هم اميد آن دارم كه مساله حاضر به نحوی
مناسب و به دور از كينه دوزيهای شخصی حل و فصل گردد. |