55 تن از دانشجويان دانشگاههای اصفهان وعلوم پزشكی
بيانيه با خواست آزادی اكبر گنجی منتشر كردند.
"اين بيانيه با شعر زير آغاز شده:
اگر از من قلم و كاغذ و جوهر گيری
يا كه جان از بدن و عمر فروهر گيری
به عدم با نوك ناخن بنويسم با خون
نتوانی شرف و عزت و گوهر گيری
"
و سپس ادامه میيابد:
"...
در شرايطی، مظلومانه،
خوردن را بر خود
حرام كردهای كه همانها كه روزگاری نچندان
دور پرده از چهره ی ننگينشان برداشتی و ديو
سيرتيشان را به همگان نماياندی، به گمان آنكه ديگر
نشانی از گنجی و گنجیها نيست، رويای احيای مجدد تاريكخانهها
را در سر میپرورانند.
اينروزها
كسانی
كه در زمستان خاموش 78 ، در
پی كار كارستان تو انزجار خود را از
عاليجناب و عاليجنابان فرياد كردند
سوگمندانه شاهد آنند
كه
عاليجناب
سودای قدرت
مطلقه دارند.
در چنين شرايطی برآن شديم تا با نگارش اين
نامه قدمی هر چند كوچك در جهت پاسداشت
پايمردی قهرمانانه ی تو برداريم."
هل من ناصر ينصرنی"...
جمعی از فعالين دانشجويی دانشگاههای اصفهان و علوم پزشكی:
محمدحسن طالبی، احمد ميرزايی، امين قلعه
ای، بهرام اسماعيل بيگی،هادی منتخبی،
سيدميثم گلستانی، مجيد مقدری ،
حميدپيمانی، سيداميرعلی فاطمی، علی بهمنی،
عليرضا نجفيان، علی زارع، حسين آقاعسگری،
عماد مدهوش، رضا محسنی، محمدرضا صفری،
مصطفی طايی، امير مطلبی، مانی منصوری، رضا
سلطانی،هادی باوندپور، محسن دهقانی، حميد
يحيوی، اسماعيل شاه طهباسبی، محمد
شريفزاده، سميرا رشيدپور، حميده احراری،
سارا ايلخان، آرش منصور گرگانی، مسعود
شجاع، محمد كريم رضايی، سميه آزادی، مقداد
حسن زاده، حديد همراه، عادل اميدی، محسن
شكفته، سجاد زارع پور، سهيل عسگری، وحيد
سليمانی، شبنم يامدادی، سمانه سامی، زكيه
پزشك، زهرا زين الدين، مريم محمدی، فائزه
مشرفی، رضا كبير، مهدی زمين پرداز، آراز
منصوری، نصير باقری، مهدی طوبايی، فرمان
حاتمی، پويا صابرين، سياوش شيوا، اشكان
شريعتی، علی قيصری، |