در ابتدا آيت اللّه منتظرى نسبت به فيلترگذارى سايت خود و
بايكوت خبرى و تحريمى كه نسبت به ايشان
در رسانه هاى داخلی اعمال می شود اشاره كردند و از انعكاس
بی طرفانه اخبار و مطالب در خبرگزارى رويتر تشكر كردند.
دبير خبرگزارى سپس از علت سردى مردم بخصوص جوانها و عدم اشتياق
آنها نسبت به انتخابات رياست جمهورى جويا شد.
آيت اللّه منتظرى اظهار داشتند: من تا حال در موضوع انتخابات
رياست جمهورى اين دوره اظهارنظر نكرده ام و علت آن و نيزعلت
سردى مردم اين است كه در قانون اساسى فعلى تضاد وجود دارد:
از طرفى مسئوليتهاى زيادى بر عهده رئيس جمهور گذاشته شده، و
از طرف ديگر اهرمهاى قدرت در دست بالاترهاست ورئيسجمهور فاقد
قدرت برای انجام مسئوليتهايش مىباشد. مسئوليت بايد با قدرت
همراه باشد، نيروى نظامى و انتظامى و
صدا وسيما بايد در اختيار رئيس جمهور باشد و در عوض او
در برابر مردم پاسخگو باشد. بنابراين در شرائط فعلى انتخاب
رئيس جمهور با اين همه توقعات مردم دردى از كشور دوا نمی
كند. آدم عاقل كارى را كه بىنتيجه است انجام نمىدهد. شما
ملاحظه كرديد آقاىخاتمى با داشتن 22 ميليون رأى مردم و
اميدهاى زيادى كه همه به او داشتند بلكه بتواند خيلى از مشكلات
را حل كند در مقابل قدرت بالاترها نتوانست كارى انجام دهد، و
حتى دو لايحه اصلاحيه اى
كه به مجلس برد آخرش مجبور شد آنها را پس بگيرد. درچنين وضعيتى
واقعاً آيا رئيس جمهورى جز يك تداركاتچى براى مقامات بالا می
باشد؟! به نظر من علت سردى مردم همين است.
سپس دبير خبرگزارى - با اشاره به اينكه بعضى می گويند:
آقاى خاتمى سياستمدار خوبى نبود و لذا نتوانست كار مهمى انجام
دهد ولى بعضى از كانديداهاى فعلى سياستمدارهای باتجربه اى
هستند- نظر آيت اللّه منتظرى را جويا شد. ايشان گفتند: من
نسبت به مقايسه مذكور نظرى ندارم اما شما ملاحظه كنيد وقتى
ولايت مطلقه در قانون اساسى مطرح می شود و در اصل 110 همه
اهرمهاى قدرت دراختيار ولايت مطلقه
قرار داده می شود، رئيس جمهور هر كسى باشد نمی تواند كارى
انجام دهد.
دبيرخبرگزارى گفت: آيا منظور شما اين است كه دين بايد از سياست
جدا شود و يك سيستم سكولار حاكم شود؟
آيتاللّه منتظرى گفتند: من نمی گويم دين از سياست جدا شود،
سياست جزء دين است و دين مقدس اسلام نسبت به همه شؤونات
انسانها حتى سياست و حاكميت نظر دارد، بلكه می گويم: اولاً
بايد دين را به طور صحيح فهميد و ثانياً نبايد از دين استفاده
ابزارى وسوء استفاده نمود، دين با سياست تضادى ندارد. تضادى كه
هست بين مسئوليتهاى رئيس جمهور و نداشتن
اختيارات كافى ازطرفى، و دادن اختيارات مطلق به ولی
فقيه و نداشتن مسئوليت و پاسخگو نبودن او از طرف ديگر می
باشد، و نبايد اين تضاد را به گردن دين گذاشت.
دبير خبرگزارى سپس گفت: ولى شما يكى از كسانى بوديد كه در
تنظيم قانون اساسى نقش زيادى داشتيد.
آيتاللّه منتظرى گفتند: بلى من در تدوين قانون اساسىِ اول نقش
زيادى داشتم.
ولى اولاً در آن شرايط موقعيّت و قداست و نفوذ معنوى مرحوم
آيتاللّه خمينى مطرح بود، و ما هم تجربه قانون نويسى نداشتيم
و امروز در اثر تجربه به
نكاتى توجه پيدا كرديم كه آن روز توجه نداشتيم. روزى به
آيتاللّه العظمى بروجردى گفتم: شما سابقاً مطلب ديگرى
فرموديد. ايشان فرمودند: "انا كل يوم رجل" من در هر روز مرد
ديگرى هستم.
و ثانياً ولايت مطلقه در قانون اساسى اول نبود و
بعداً آقايان آن را در
بازنگرى اضافه كردند و من به آن رأى ندادم.
ايشان در جواب دبير خبرگزارى كه پرسيد به نظر شما آيا بايد
قانون اساسى عوض شود و اختيارات و مسئوليتهاى رهبرى ورياست
جمهورى مجدداً بررسى شود؟ گفتند: به هرحال به مناسبت حكم و
موضوع، وظيفه ولايت فقيه از باب تخصص او در فقه نظارت بر
اسلامى بودن قوانين و اجرائيات كشور است، نه اينكه او در
همه كارها دخالت كند و پاسخگو
هم نباشد. هر كارى بايد به كارشناس و متخصص آن ارجاع شود و او
هم پاسخگو باشد.
آيتاللّه منتظرى در مورد داشتن رابطه با آمريكا اظهار داشتند:
به نظر من امروز ديگر قطع رابطه با آمريكا به مصلحت كشور
مانيست ما فقط اسرائيل را چون غاصب است به رسميّت نمی شناسيم.
البته منظور من از داشتن رابطه با آمريكا اين نيست كه به
استقلال كشور ما ضربه بخورد و آمريكا بخواهد در آن دخالت
نمايد.
ايشان سپس گفتند: به نظر اينجانب اشغال سفارت آمريكا در ايران،
- هرچند ما هم آن را تأييد می كرديم- كار غلطى بود كه
عوارض آن ادامه دارد، و عدهاى هنوز دنباله آن را گرفته اند.
از پيامبراسلام(ص) نقل شده: "كل بنى آدم خطّاء و خير الخطائين
التوابون" يعنى همه فرزندان آدم خطاكارند و بهترين خطاكاران
آنهايى هستند كه متوجه خطاى خود شده و بر مىگردند.
والسلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته.
دفتر حضرت آيتاللّه العظمى منتظرى
31/2/1384
|