پس از انتشار یک نامه
ناصرزرافشان
مارتن مرگ را آغاز کرد
مردم
ستمدیده ایران
شش
ماه است که در نتیجه بروز ناراحتی حاد کلیوی، ضمن تحمل
بیماری و عوارض آن،
سرگرم کشمکش با مسئولان گوناگون برای واداشتن آنان به
اجرای مقررات قانونی
در زمینه معالجه بیماری خود هستم.
اما نه
پیگیريهای خود من از درون زندان و نه مراجعات مکرر
وکلایم در خارج از
زندان، هیچیک تاکنون به نتیجه ای نرسیده است و مسئولان
همواره دفع الوقت
کرده اند.
حال آنکه نتایج معاینات، آزمایشها و
عکسبرداريهای گوناگونی که همه به وسیله بهداری زندان و
متخصصان و پزشکان
معتمد آنها صورت گرفته و از زندان برای مسئولان قضائی
ارسال شده، همه چیز
را بروشنی مشخص ساخته و مسئولان ذیربط در جریان کامل
آن قرار دارند ... و
این در شرایطی است که سارقان مسلح و قاتلان عمدی با
گرفتن مرخصی از زندان
اوین بیرون می روند و در مدت مرخصی مجدداً دست به
آدمکشی می زنند.
اکنون
از آنجا که کلیه تذکرات و اعتراضات مکرر طی این مدت
طولانی، از جمله
مراجعه شخصی اینجانب به دادستان تهران در فرصت کوتاهی
که نوروز گذشته در
خارج از زندان بودم، هیچیک به نتیجه نرسیده است و از
آنجا که برای احقاق
طبیعی ترین و ابتدائی ترین حقوق خود، وسیله دیگری جز
جان خویش در اختیار
ندارم، از روز سه شنبه ١٧ خرداد ٨٤ دست به اعتصاب غذای
نامحدود خواهم زد و
این ماراتن مرگ را تا پایان ادامه خواهم داد تا اگر
هدف از رفتاری که با
زندانیان سیاسی مستقل می شود مرگ تدریجی آنان در زندان
به نحوی باشد که
کسی مسئول آن تلقی نشود، این دسیسه را بی اثر سازم و
مسئولان آن را بروشنی
در منظر و میدان دید جامعه و مردم قرار دهم.
ضمناً
نظر به اینکه با توجه به تجارب گذشته، اولین واکنش در
برابر این گونه
حرکات اعتراضی، تکذیب مستقیم مسئولان و در مرحله بعد،
تحریف و سمپاشی و
شایعه پراکنی علیه اعتصابیون به وسیله عناصر و محافل
وابسته به قدرت بوده
است، به منظور جلوگیری از این گونه سمپاشيها، اطلاعات
مربوط به وضعیت خود
را منحصراً از طریق خانواده خود و کمیته ای متشکل از
وکلای خود، سرکار
خانم شیرین عبادی و آقای دکتر محمد شریف و آقایان دکتر
فریبرز رئیس دانا،
علی اشرف درویشیان و سیف الله اکبری به اطلاع مردم
شریف ایران خواهم رساند.
زندان اوین، شانزدهم خرداد ٨٤ ، ناصر زرافشان