ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پيوندهای پيک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

بناپارت های سپاهي
چهار تركه، سواردوچرخه

 
 
 
 
 

پرونده زير زمين اداره اماكن و عمليات نظامی در كردستان زير بغل سردار قاليباف است و شركت در عمليات كركوك، جنگ بوزنين و چند ترورمهم زير بغل احمدی نژاد. حساب ادامه جنگ خانمان برانداز با عراق و اشتباه محاسبات جنگی كه دهها هزار كشته در ميدان های مين گذاری شده باقی گذاشت را محسن رضائی بايد پس بدهد و لاريجانی نيز علاوه بر پرونده بی اعتباری سيمای جمهوری اسلامی و آلودگی سيما به مسائل تروريستی در عراق و افغانستان، پرونده دوران معاونت وزير سپاه و جانشين رئيس ستاد كل سپاه پاسداران را زير بغل دارد!

۴ تن از كانديداهای رياست جمهوری راستا حسينی سوابق روشن نظامى دارند. شورای فرماندهان سپاه با به ميدان آمدن آنها موافقت كرده است و فرمانده كل قوا "رهبر" منتظراست ببيند كدامشان می تواند جلوتر از ديگری برسد به صندلی رياست جمهوری. تحولات و حوادث سوار بر توفان از راه می رسد و بناپارت های وطنی چهار تركه سوار دوچرخه به سمت صندلی رياست جمهوری درحركت اند.

1- سردارسپاه محمدباقر قاليباف رئيس سابق پليس ايران

2- سردار سپاه محسن رضايى فرمانده سابق سپاه پاسداران

3- سردارسپاه محمود احمدى نژاد شهردار كنونى تهران كه در سال ۱۳۶۵ به تيپ ويژه سپاه پاسداران پيوسته و با طى دوره اى در قرارگاه رمضان در عمليات برون مرزى كركُوك شركت كرد و بعد از آن نيز به عنوان مسئول مهندسى رزمى "لشگر ۶ ويژه سپاه" فعاليت كرد. (اين احتمال كه او علاوه بر اتهام در قتل دكتر كاظم سامی وزير بهداری دولت مهندس بازرگان، در دو ترور بزرگ خارج از كشور، يعنی ترور قاسملو دبيركل حزب دمكرات كردستان ايران در شهر وين پايتخت اطريش و ترور ميكونوس كه از جمله منجر به قتل دكتر صادق شرفكندی جانشين دكتر قاسملو شد دست داشته باشد بسيار زياد است.)

4- على لاريجانى معاون وزير سپاه و جانشين رئيس ستاد كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در دهه 60. لاريجانی از اعضای ستادی سپاه پاسداران بوده است و سه نامزد ديگر ياد شده در بالا از اعضای عملياتی سپاه بوده اند. علاوه بر محسن رضائی كه فرمانده كل سپاه پاسداران در دوران جنگ بود و احمدی نژاد كه در بالا گفته شد، قاليباف نيز در عمليات سركوب در كردستان سمت فرماندهی داشته است. همچنان كه مناسبات احمدی نژاد و آيت الله احمد جنتی به دوران شركت سپاه در جنگ بوزنين (يوگسلاوی سابق) برای برپائی يك جمهوری اسلامی در قلب اروپا باز می گردد. ماجراجوئی كه جنتی بعنوان پدرخوانده شورای تبليغات اسلامی در آن نقش تعيين كننده داشت و ميلياردها دلار پول نفت را دراين دخالت جنگی برباد داشت و در پايان نيز برنده آن جنگ امريكا بود و دولت دست نشانده امريكا در بوزنين قدرت را بدست گرفت.

ناپلئون در عصر انقلاب فرانسه جوانى بيش نبود، اما هنگامى كه حكومت انقلابى از عصر ترور عبور كرد ستاره بخت ناپلئون هم طلوع كرد. سردار جوان سپاه جمهورى انقلابى فرانسه كنسول اول اين كشور شد و پس از مدتى مقام امپراتورى را از آن خود كرد. ناپلئون زمانى به قدرت رسيد كه انقلاب كبيرفرانسه از مسير خود كاملا خارج شده و مردم فرانسه از سياست و خشونت به تنگ آمده بودند. درعين حال آنها ميلى به احياى حكومت سلطنتى نيز نداشتند. وضعی مشابه آستانه سقوط سلطنت قاجارقه و روی كار آمدن رضاخان. او هم روی موج نفرت مردم از سلطنت، با شعار جمهوری به ميدان آمد اما بعدها با سركوب مردم و جمع كردن ته مانده های انقلاب مشروطه، سلطنت خونين خود را مستقر ساخت.

ناپلئون نيز از طبقه اشراف نبود و به لايه هاى متوسط اجتماعی تعلق داشت. همان لايه هائی كه هر چهار كانديدای نظامی جمهوری اسلامی اكنون خود را برخاسته از آن معرفی ميكنند. خانواده ای روستائی و كوچی در خوزستان (محسن رضائي) خانواده ای آهنگر در گرمسار تهران (احمدی نزاد)، خانواده ای روحانی با نوع معيشت رايج درميان روحاينون در سالهای قبل از انقلاب (لاريجاني) و در غم نان از كودكی (قاليباف)

ناپلئون هم پايتخت نشين نبود و اتفاقا از حاشيه های پاريس برخاسته بود!

راست نبود و مدتی با چپ زندگى كرده بود، اما چپ هم نبود. سنت هاى گذشته را احيا كرد. در مراسم تاجگذارى امپراتور، پاپ حضور يافت و كاتوليسم (مذهب مردم فرانسه) دوباره رسميت پيدا كرد. ناپلئون آميزه اى از ارتجاع را به مردم "انقلاب" معرفی كرد و آن كشاكشی را كه در داخل فرانسه وجود داشت و مردم از آن خسته شده بودند، از مرزهای كشور عبور داد و اين كشور را درگير جنگی در اروپا كرد. حالت فوق العاده جنگی، شعارهای ناسيوناليستی برای تقويت روحيه جنگی در كشور، نشستن بورژوازی بزرگ فرانسه بر سر خوان يغمای جنگی ... يك دهه بر فرانسه سلطه يافت. تا آنكه، سرانجام اروپا عليه او متحد شد و عمر امپراتور پايان يافت.

ايران امروز نيز يكبار ديگر می خواهد و يا لازم دارد كه دوران بناپارتيسم را تجربه كند؟