با پايان مهلت ثبت نام كانديداهای رياست جمهوری و خودداری
ميرحسين موسوی برای حضور دراين صحنه، وی بيانيه ای خطاب به
مردم منتشر كرد. دراين بيانيه، موسوی عملا اشاره به برآورده
نشدن شرايطش برای ورود به صحنه اشاره كرد. يعنی همان دو نكته
مهمی كه تاكنون از دهان چند تن از چهره های سياسی دعوت كننده
او به صحنه مطرح شده بود:
1-
اختيارات نيروی انتظامی 2- راه اندازی يك كانال
تلويزيونی مستقل دولت.
اين همان دو چالشی بود كه دكتر مصدق بر سر آن با شاه و دربار
شاهنشاهی جدال بی امان داشت و به شاه توصيه می كرد درچارچوب
قانون اساسی عمل كرده و اختيارات شهربانی وقت را به وزارت كشور
و دولت واگذار كند. در برابر، شاه شهربانی را برای سركوب و
بازجوئی، دستگيری و شكنجه و ... می خواست. يعنی همان نقشی كه
شهربانی و نظميه در زمان پدرش داشت. جدال اصلی عبدالله نوری در
كابينه محمد خاتمی نيز با بيت رهبری و شخص رهبر بر سر همين
مسئله بود. يعنی عمل به قانون اساسی و واگذاری اختيارات نيروی
انتظامی و شهربانی به دولت و وزرات كشور. آن جدال به زندانی
شدن عبدالله نوری انجاميد و اگر نبود هوشياری شخص عبدالله
نوری، بخش ضد اطلاعات نيروی انتظامي(محمدرضا نقدي) با همراهی
و همدستی حزب الله وقت ( به رهبری الله كرم) در نماز جمعه
تهران عبدالله نوری را كشته بود. ميرحسين موسوی می خواست اين
گربه قبل از رفتن به حجله انتخابات و در مقابل در شورای نگهبان
كشته شود، كه نشد و او نيز به صحنه نيآمد!
بيانيه ميرحسين موسوی به شرح زير است:
" بسمه تعالی
انتخابات رياست جمهوری به مثابه بزرگترين صحنه حضور و اعلام
رای مردمی، نزديك شده است و همه ميدانند كه بخش مهمی از
حساسيت اين رويداد به دليل نقش تعيين كننده و پراهميت مقام
رياست جمهوری در نظام اسلامی ماست. بديهی است كه در عرصه اين
گزينش بزرگ، كسانی بايد داوطلب شوند كه علاوه بر شايستگيهای
فردی، متناسب با اين مسؤوليت عظيم از
ابزارها و امكانات لازم جهت ادای حق اين منصب برخوردار باشند.
حسن ظن و ابراز لطف اقشار مردم اعم از خانواده معزز شهدا و
ايثارگران، روحانيت و طلاب، اساتيد، دانشجويان، دانش آموزان،
رسانهها، شخصيتها، احزاب و گروههای مختلف كه موجب دعوت آنها
از اينجانب برای شركت در صحنه رقابت انتخاباتی شد از يك سو مرا
منفعل كرد. از خداوند متعال مسالت دارم آن مقدار از كاستيهای
من كه از ديدگان هنرور و زيبابين آنان دور مانده است ببخشايد و
در من جبران كند.
از طرف ديگر همين گمان نيك آنان تا واپسين ساعات مرا به تامل و
تعمق چندينباره در اين موضوع واداشت. هرچه بيشتر در اين موضوع
غور كردم دخالت خود در اين صحنه را درهم تنيده با مشكلات و
پيچيدگيهايی يافتم كه نافی مصالح جمهوری اسلامی و ناقض
نيتهای پاك دعوت كنندگان از اينجانب است.
مضمون دعوتهای اخير نشان ميدهد كه در ميان اقشار گوناگون ملت
بزرگمان به ويژه اساتيد و دانشجويان، معتقدان به خط اصيل پير
جماران به صورت يك سرمايه گرانقدر و قابل اتكا حضور قدرتمندانه
خود را حفظ كرده اند. آنهايی كه بين عدالت و آزادی و بين حمايت
مصرانه از آرمانهای مردمی انقلاب و توسعه و همچنين بين اسلام
و مصالح ملی تناقضی نمييابند.
برخود لازم ميدانم، در اين فرصت از ابراز لطفهايی كه طی اين
مدت نسبت به اينجانب شده است ، سپاسگزاری كنم و اطمينان دهم كه
اين سرباز كوچك امام و انقلاب هركجا كه باشد از خيرخواهی برای
نظام اسلامی و مردم بزرگوار كوتاهی نخواهد كرد، هيچ فرصتی را
برای خدمت به آنان فروگذار نميكند و در اين راه تفاوتی ميان
تلخ و شيرين و عافيت و مسؤوليت نميبيند.
ميرحسين موسوی |