حزب الله

نوه های نسل اول

دستشان به عبای كروبی رسيده

پدر:" حزب فقط حزب الله- رهبر فقط روح الله"

پسر: " ما اهل كوفه نيستيم- مرگ بر ضد ولايت فقيه"
نوه: "حكومت سپاهي- مرگ برطرفدار آزادی”

ابطحی ـ حملات سازمان يافته، هماهنگ و يك شكل از سوی افرادی كه بي­دغدغه و ترس هميشه به جلسات و مراسم و افرادی كه حرف­هايشان به مذاق «آن عده» خوش نمي­آمده كاری كاملاً آشنا وشناخته شده برای مردم ايران شده است. اسامی گوناگونی هم در جامعه سياسی به آنان داده شده، ولی معروف­ترين آن­ها «گروه فشار» است. در خرداد ۷۶ جلسات انتخاباتی آقای خاتمی خيلی شاهد اين درگيري­ها بود، در مشهد اوج آن بود. نوار آن جلسه در دسترس است. كسی كه قبل از درگيری رسمی مي­خواست با سخن گفتن خاتمی را نقد كند و با ايشان مباحثه نمايد مي­گفت شما طرف­دار «نهضت سوادآموزي» هستيد! البته منظورش نهضت آزادی بود احتمالاً. باور كنيد مبالغه نمي­كنم.

اگر چه در قبل از خرداد ۷۶ اين گروه­ها مستقيم به مردم، در سينما و خيابان و معابر هجوم مي­آوردند ولی وقتی بعد از آن انتقام از مردم را در قالب حمله به چهره­های اصلاح طلبان و با مراسم دگر انديشان و دانشجويان سازمان دادند. كتك زدن آقايان مهاجرانی و عبدالله نوری، حملات سازمان يافته به اجتماعات و سخنراني­ها و اوج آن در حمله به كوی دانشگاه و بقيه دانشگاه­ها و ماجراهای لباس شخصي!

اما زمانه به رهبران عملياتی آن­ها نشان داد كه اين رفتارها در جامعه اثر ندارد. هر كدام به نحوی از اين كارها برائت جستند و به حوزه­ای از حوزه­های فكر، انديشه و يا كار روی آوردند! شايد هم فهميدند كه تاريخ مصرف دارند و بعد از آن كه مأموريت­ها را انجام دادند، به گوشه­ای پرتاب خواهند شد و همه (حتی مشوقان ديروز) به آنان حمله­ور مي­شوند.

اما اينك در آستانه­ی انتخابات، باز عده­ای كه از سرنوشت پيش كسوتان(!) درس نگرفته اند حمله به كانديداها و اجتماعات انتخاباتی را آغاز كرده­اند. بهم ريختن اجتماع انتخاباتی آقای كروبی در قم و زنجان از مهمترين آن­هاست. حمله به علی شكوری راد و رضا خاتمی از ستاد آقای معين. و تشنج گفتگوی دكتر يزدی در نمايشگاه كتاب نمونه­های ديگر آن­هاست. يقيناً اين كارها به سود كانديدای جناح راست و يا فرد مورد علاقه­ی آنان نخواهد بود. ولی وقتی بعضي­ها جز اين كارها كاری بلد نيستند چه انتظاری مي­توان از آن­ها داشت؟

(ای كاش آقای ابطحی عنايتی هم به دهه و سالهای اول جمهوری اسلامی می داشت و از نسل اول حزب الله، يا بقول ايشان "گروه های فشار" يادی می كرد. همان ها كه درابتدا دور و بر صادق قطب زاده و بنی صدر می پلكيدند و روی مقواهائی كه بالای سرش می گرفتند، از جمله نوشته شده بود« بنی سدر- كومونيس خفه كن!» و دسته ديگرشان بادی گارد حجت الاسلام "هادی غفاری” بودند و مسلح به پنجه بكس و تيغ موكت بری.

به اين ترتيب و با توجه به نوشته بالای به قلم حجت الاسلام ابطحی، آنها كه در انتخابات دوره نهم به ميدان آمده اند بايد نوه نسل اول باشند.)