مؤذن زاده اردبيلی با مرگ دسته و پنجه نرم میكند. سيد محمد
علی ابطحی در وبلاگ خود مینويسد: «اذانی كه او با لحن كاملاً
فارسی گفت و به همين دليل بر دلهای همهی ايرانيان نشست، بخشی
از تاريخ مذهبی است. صدايش برای من خيلی خاطره انگيز است. خدا
كند پيرمرد شفا پيدا كند. بعضيها يك كار، و جاودانه ميكنند
كه خاطرهی آن برای هميشه ماندگار است، اذان مؤذن زاده از
آنهاست.»
اكنون، سالهاست كه وقتی اذان موذن زاده اردبيلی درانبوه ادا و
اصوات عربی رايج شده در جمهوری اسلامی به گوش میرسد، به يك
هنر میماند.
در سال ۱۳۳۴ رحيم موذنزاده اردبيلی اذان درگوش ماندنی خود را
در گوشه "روحالارواح" در دستگاه بيات ترك
خواند. دعاهايی در آن گنجاند ولهجه محلی خويش را نيز چاشنی
آن كرد تا يادمان بماند: اذان هم گرچه به زبان قرآن وعربی، اما
يادمان باشد: با مايه ايرانی!
جمهوری اسلامی همين ظرافت را نتوانست درك كند" اسلام ايرانی"
نه اسلام 1400 سال پيش اعرابی كه تازه از حمله آنها به ايران
زخم بر پهلو داريم.
تا انقلاب، هم جمعهها و هم در روزها و ايام جشن و سوگواری
مذهبی موذن زاده اذان ظهر ايران را میخواند.
انقلاب كه شد، بيش از اختلاف مذهبی و يا اتهام حكومت زدگی،
رقابت و تنگ نظری مذهبی موجب قطع صدای موذن زاده از صدا و سيما
شد. با آمدن خاتمی، ابتدا اذان او گاه گاهی از جام جم و برای
خارج كشوریها پخش شد و بعدها بندرت از صدا و
سيما، البته با سانسور بخشهائی از آن! تا مبادا در جمهوری
اسلامی مردم از نعمت صدای نكره مداحان اغلب شارلاتان و
بیسواد محروم بمانند. همانها كه دمشان به دم ستاد نماز جمعه
و شورای تبليغات اسلامی بند است و جيره میگيرند تا در نماز
جمعهها و تظاهرات حكومتی، بغض در گلو، آن اداهای نيمه پاپ ،
نيمه مايكل جكسونی را در آورند. |