پشت آن ديوار
گنجينه‌ای از غيرت ملی
و فرهنگ ايرانی پنهان بود

ابطحی ـ دركتاب خاطرات سياسی باقر پيرنيا، استاندار اسبق خراسان در سال­های قبل از 1350 مي­خواندم كه وقتی مي­خواستند كتاب­خانه­ی آستان قدس را بازسازی كنند قصد داشتند در محلی از كتاب­خانه، ماشين­های عكسبرداری از نسخه­های خطی تازه خريداری شده را نصب كنند، مجبور مي­شوند ديواری را خراب نمايند. بعد از برداشتن تيغه متوجه مي­شوند كه مقداری گوني­های نخ پيچيده در آن جا انبار شده. و در آن مجموعه­ای ازكتاب‌های خطی است كه مقدار زيادی از آن سالم مانده و شماری نيز به صورت نيمه سوخته.

پس از بررسی معلوم شده كه در حمله­ی عبدالله ازبك به خراسان كه موجب خرابی بسيار شده بود قصد تعرض به كتابخانه­ی آستان قدس را هم داشته­اند. مرد فرهنگ دوستی مخفيانه كتاب­های خطی را كه سرمايه­ی ملی است جمع­آوری كرده و در گونی گذاشته و جلوی آن تيغه كشيده تا كسانی پيدا شوند از اين سرمايه­ی ملی استفاده نمايند.

آن­قدر كار اين انسان گمنام بزرگ بود كه وظيفه­ام دانستم برای سپاس از آن، اين قسمت از تاريخ سياسی پيرنيا را وب نوشت كنم.

(از جمع پیرنیا ها، حیف است که یادی از زنده ياد داوود پيرنيا ديپلماتی که اهل فرهنگ و موسيقی بود نشود.از سال‌هائی كه ديگر نه دیپلمات بود و نه عضو هيات ايرانی مذاكره كننده با اتحاد شوروی از سوی قوام السلطنه، به راديو ايران رفت و برنامه فراموش نشدنی "گلها" را پايه گذاری كرد. گنجينه‌ای كه با خون دل و پشتكار مثال زدنی پيرنيا فراهم آمد. برنامه كودك در راديو ايران نيز از ابتكارات او در سال‌های پايانی دهه 30 بود. بيژن پيرنيا، فرزند خردسال مرحوم پيرنيا گوينده ثابت اين برنامه بود و عهديه، سيما بينا و بلا گويندگان و مجريانی خردسال ديگری كه خواندن را هم در همان برنامه آغاز كردند. "روشنك" گوينده‌بی‌همتای گلها و اميرافشار نيز از تهيه كنندگان و هدايت كنندگان برنامه كودك بودند. - پيك نت)