ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پيوندهای پيک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  با دستگيری بنی طرُف
اعتراف به"شورش خوزستان"
فيلم تلويزيونی می‌شود؟

 

 
 
 
 

نهادهای پيچ در پيچ امنيتی كه از روزنامه كيهان شروع می‌شود و به زندان اوين ختم، سرانجام تصميم گرفتند يك شو تلويزيونی برای شورش مردم در خوزستان نيز درست كنند. شيوه‌ای كه بارها و بارها در جمهوری اسلامی تكرار شده و هيچ درسی از‌بی‌نتيجه بودن آن گرفته نشده است. درباره شورش خوزستان نيز بار ديگر رفتند بدنبال سناريو سازی، بجای درك و پذيرش واقعيات و يافتن چاره‌ای اساسی برای آن. يكبار ديگر سناريوی: ارتباط با خارج، پول و ارتباط امريكائی، تحريك انگشت شماری فريب خورده و...... از تظاهرات حزب خلق مسلمان تبريز كه منجر به دستگيری آيت الله شريعتمداری  شد، تا حوادث خونين 18 تير دانشجوئی و از 18 تير تا شورش خوزستان.

اين كه‌بی‌طُرفی چه بگويد و يا چه نگويد، كوچكترين تاثيری در برداشت و زمينه‌ای كه امريكا در خوزستان آماده ديد نداشته و نخواهد داشت. اين زمينه را بايد از بين برد و اين نيز ممكن نخواهد شد جز پذيرش حق و حقوق مردم در هر كجای ايران، از جمله خوزستان. شورش خوزستان، فردا می‌تواند در سنندج دنبال شود. سنندج سركوب شود، در گيلان و تبريز سر بر می‌آورد. جدال با واقعيات و با مردم، هرگز نمی تواند اصل يك مسئله را از صورت مسئله حذف كند. صورت مسئله نارضائی مردم و نتيجه هشت سال سركوب و مقابله با اصلاحات است! آنها كه بنی طُرفی را دستگير كرده اند به جنگ اين واقعيت رفته اند. حتی بنی طُرفی بيايد در تلويزيون و بگويد مستقيم پول و فرمان از امريكا هم گرفته امروز واكنش منفی را نه در خوزستان و نه در هيچ كجای ديگر بوجود نمی آورد. فاجعه اينست! گرچه با قربانی ديگری بنام "بنی طُرفی" تكرار شود و نامش اعترافات باشد!

همسر بنی طرُف به راديو آلمان:

« يوسف عزيزی بنی‌طُرُف » نويسنده و پژوهشگر خوزستانی عرب‌تبارساعتی پس از حضور در كانون مدافعان حقوق بشر و شركت در مصاحبه‌ای با حضور شيرين عبادی و خبرنگاران داخلی و خارجی دستگير شد.
سليمه فتوحی همسر‌بی‌طرفی در مصاحبه با راديو آلمان گفت:
علت دستگيری در رابطه با جريانهايی كه در چند روز اخير در خوزستان اتفاق افتاده، بوده است. ايشان  گاهی اوقات با راديويی يا تلويزيونی مصاحبه ميكرد و درباره جريانات اخير خوزستان توضيح می‌داد وگرنه، او نه به اهواز رفته و نه در جريانات شركت كرده است.
در مصاحبه‌ها راجع به نامه‌ای كه بخاطر آن عرب‌ها به خيابان ريخته بودند، سئوال ميكردند. در مورد جعلی بودن يا اصلی بودن آن سئوال ميكردند. ايشان هم گفتند كه مسئله مهم جعلی يا اصلی بودن نامه نيست. مهم اين است كه مطالبی كه در نامه آمده، آنجا اتفاق می‌افتد. اگر به فرض مردم اعتراضی كرده‌اند، بخاطر اين است كه اتفاق‌هايی كه در آنجا رخ داده است را ميبينند. او خيلی سعی می‌كرد كه مردم را به آرامش دعوت كند، اينكه مثلا بانكی را به آتش نكشانند، چون بهر حال اينها اموال دولت است و مربوط به خودشان است. اين قبيل حرف‌ها را هميشه ميزدند. به هر حال من در خانه بودم و شاهد هستم.
ماموران گفتند كه از طرف دادگاه انقلاب اسلامی هستند. روی آن كاغذ زندان اوين نوشته بود. مامورين گفتند كه ما نميدانيم برای چه چيزی است، شايد فقط سوء تفاهم باشد و اصلا چيزی نباشد ولی از دفترچه تلفن ما گرفته تا هر چيزی كه در خانه ما بود، همه چيز را در داخل كيسه كردند و با خودشان بردند.
به من گفتند اگر خواستيد دنبال كار را بگيريد‌، به دادسرايی كه در خيابان معلم در تهران است، مراجعه كنيد.