وبلاگ“جمهور”- مهدی محسنی
«...نامه اي( جعلی) كه در سطح گستردهای در اهواز تكثير شد
موجبات اعتراض همشهريهای عرب را فراهم آورد. در اين بين حركت
اعتراضی سمت و سوی ديگری به خود گرفت و به خشونت گراييد. بطوری
كه روز جمعه شب صدای تير اندازی برای ساعاتی در مناطق مختلف
شهر، بالاخص مناطق عرب نشين - شلنگ آباد ، آخر آسفالت ، كمپلو
و... - به گوش رسيد. در اين ميان شايعاتی در مورد كشته شدن
حداقل ٦ نفر و زخمی شدن بيش از ٢٩ نفر شنيده شد.
شنبه٢٧فروردين٨٤ - حدود ساعت ١٠:30 شب به ميدان دانشگاه -
بلوار گلستان و روبروی دانشگاه چمران- كه كانون اصلی درگيريها
بود رفتم .عدهای از جوانان عرب مسلح به
سلاحهای گرم
و سرد به بستن بلوار گلستان و اشغال ميدان دانشگاه و جاده
ارتباطی به پل پنجم دست زدند كه به دخالت نيروهای انتظامی و
بسيجی برای بر قراری آرامش منجر شد.
آشوبگران كه بعضا با سنگ و آجر به حمله به نيروهای انتظامی
میپرداختند اقدام به تير اندازی بسوی مامورين نمودند كه با
پاسخ نيروهای امنيتی مواجه شد و در گيريها به اوج خود رسيد. در
گيريهايی كه حدودا تا ساعتهای ميانی
نيمه شب يكشنبه
نيز ادامه داشت و صدای تبادل آتش آشوبگران و نيروهای امنيتی به
طور متناوب به گوش میرسيد. كه با توجه به حجم گسترده درگيری
احتمال افزايش كشته شدگان و زخمیها بسيار زياد خواهد بود. در
ميان حضور نيروهای
مسلح لباس
شخصی قابل توجه بود. يك وانت پلاك شخصی كه بيش از ١٥
جوان مسلح
را حمل میكرد وارد معركه شد و اقدام به موضع گيری و پاسخ دادن
به آتش آشوبگران كردند. ظاهر اين نيروها بر
بسيجی
بودنشان حكايت داشت. اينگونه تبادل آتش را تنها در زمان جنگ و
صحنههای مربوط به فلسطين به خاطر دارم. خيابان مملو از آجر و
شيشههای شكسته و آثار باقی مانده از آتش زدن لاستيك بود. به
چندين اتومبيل نيز خسارت وارد شده بود و در بعضی آثار گلوله
وجود داشت. خيابانهای منتهی به كمپلو، لشكر آباد توسط نيروهای
انتظامی و لباس
شخصیهای مسلح
مسدود شده بود. شاهد عينی از زخمی شدن بيش از ١٠ نفر در ميدان
دانشگاه و انتقال به بيمارستان خبر داد. مردم در تلاش برای
فرار از معركهی درگيری بودند. مامورين انتظامی با شليك تيرهای
هوايی تلاش میكردند به تجمع آشوبگران خاتمه دهند ولی با آتش
طرف مقابل روبرو شدند. امكان هر گونه عكس برداری و يا توقف
طولانی در مكانهای آشوب زده وجود نداشت.
ديروز بارها تلويزيون محلی اقدام به پخش سخنان سودانی نماينده
عرب اهواز و آيت الله جزايری امام جمعه اهواز نمود كه در آن
مردم عرب را به آرامش و پرهيز از جنجال دعوت میكردند.
شنيدهام شبكهی خبری الجزيره نيز با انتشار خبرهای تحريك
كننده و جهت دار به اين آشوبها دامن زده است.
به نظر میرسد نامه منسوب به ابطحی تنها بهانهای باشد برای
برخی اعراب - كه ظاهرا
وهابی و جدايی طلب
هستند - كه با ايجاد فضايی ناآرام تلاش میكنند تا زمينه كوچ
غيرعربها را فراهم و اختلافات قومی را دامن بزنند.
شايدبیتوجهی مسولان به رفاه عمومی
، عقب ماندگی فرهنگی
قوميت عرب خوزستان كه زمينه سو استفاده را فراهم میآورد ،
بيكاری
مفرط جوانان جويای كار، توسعه نيافتگی و عدم وجود برنامه ی
روشن برای پيشرفت استان علیرغم وجود منابع غنی نفتی و زمينهای
كشاورزی و كارخانجات فولاد و سدهای بسيار، عدم تاثير رشد
اقتصادی و طرحهای افتتاحی در وضعيت
معيشت مردم
نسبت به ديگر استانها و عدم تاثير گذاری رجال سياسی عرب - و
غير عرب - در بهبود وضعيت اين قوميت محروم از دلايل ريشهای و
زمينه ساز اين آشوبها باشد.
لازم به ذكر است عدم وجود امنيت و امكانات كافی و
سختگيریهای بسيار غير معمول در مورد مسائل اجتماعی
،بیكفايتی مديران استان و اختلاف زيرساختها و خدمات عمومی
بسيار خوزستان با ديگر استانهای كشور- بلاخص اصفهان ، فارس ،
كرمان، يزد ، آذربايجان و تهران - از عمده دلايل نارضايتی عموم
مردم خوزستان - عربها ، لرها و دگر قوميتها- میباشد. » |