روزنامه اقبال ـ مراد ويسی ـ پروژه ناامن كردن خوزستان در آستانه انتخابات با انتشار يك نامه جعلی كليد خورده است. تكذيب محمدعلی ابطحی معاون سابق رئيس جمهور هم كه نامه جعلی منتسب به اوست كارساز نشده و كسانی كه قصد ماهی گرفتن از آب گل‌آلود را دارند، امنيت ملی را در يكی از حساس‌ترين و كليدی‌ترين استان‌های كشور هدف قرار داده‌اند:

محتوای نامه جعلی نشان می‌دهد كه طراحان اين سناريو درصدد تحريك قوميت‌ها- به طور خاص هموطنان عرب در اهواز و خوزستان ـ عليه اصلاح‌طلب‌ها هستند، زيرا محوريت پيام نامه جعلی مذكور «ضرورت عرب‌زدايی از خوزستان به توصيه معاون رئيس‌جمهور اصلاح‌طلب» است.
اما چرا طراحان اين سناريو در شرايط كنونی تلاش كرده‌اند «تحريك قوميت‌ها» را «عليه اصلاح‌طلبان» سازمان دهند؟

واقعيت آن است كه برخی جريانات هيچگاه در انتخابات مختلف در بين رأی دهندگان قومی در ايران جايگاه محكمی نداشته‌اند موضوعی كه نتيجه نگاه بسته آنان به مسأله اقوام و عدم‌اعتماد متقابل اقوام مختلف ايرانی به آنان بوده است. از طرف ديگر در شرايطی كه در رقابت نزديك نامزدها در انتخابات 27 خرداد 84 نقش تك تك آرای شهروندان واقشار مختلف در تعيين نامزد پيروز، اهميتی بيش از گذشته يافته است، جريانات و محافل مذكور از مشاركت حداكثری و تعيين‌كننده شهروندان به ويژه اقوام در انتخابات نگران هستند زيرا وضع موجود نشان می‌دهد كه همانند هميشه آرای اكثريت شهروندان كرد، عرب، تركمن و بلوچ و ساير اقوام در سبد آرای آنها قرار نخواهد گرفت و تأكيد ويژه اصلاح‌طلبان بر تحقق اصول 15 تا 99 قانون اساسی اين نگرانی را تشديد نموده است. ارزيابی نظريه‌پردازان وابسته به جريانات مذكور در چنين شرايطی اين است كه حال كه اقوام ايرانی به نفع ما در انتخابات شركت نمی‌كنند، بايد به گونه‌ای آنان را منفعل و مأيوس كرد تا از برقراری ارتباط انتخاباتی بين آنان و نامزدهای اصلاح‌طلب جلوگيری نمود. كنش‌های فعالانه و دموكراتيك اصلاح‌طلبان كرد در ماه‌های اخير، استقبال شايان توجه مردم سيستان و بلوچستان و به طور خاص شهروندان و نخبگان بلوچ و اهل سنت از سفر اخير دكتر معين به اين استان، و پيش از آنها، ارتباط فعالانه اصلاح‌طلبان عرب و غيرعرب خوزستانی با ستاد انتخاباتی نامزدهای اصلاح‌طلب به ويژه دكتر معين، سناريوسازان محفلی را به اين نتيجه رسانده كه پيش از آنكه روابط انتخاباتی اصلاح‌طلبان و مردم خوزستان بيش از اين تقويت و تحكيم گردد، بايد استان را ناامن كرد و با يك تير دو نشان زد. هم مسؤوليت ناامنی را متوجه نامه منتسب به ابطحی كرد و استانداری را به عنوان مجری انتخابات در استان از هم اكنون به ضعف و سوءمديريت متهم كرد (محور جنگ روانی يك روزنامه عصر- كيهان) و هم با ايجاد ناامنی مصنوعی و هدفمند، ضرورت رويكرد اجباری به نامزدهايی كه در تلاشند خود را نماد «دولت مقتدر» بنامند، فراهم آورد.

واضح است كه در پروژه مذكور كه آشكارا منافع جريانی و محفلی را عامل ضربه‌زدن به امنيت ملی قرار داده، نقش «آمران» از «عاملان» مهمتر واساسی‌تر است و درست به همين دليل است كه دستگاه‌های اطلاعاتی و امنيتی با هدف حفظ امنيت ملی، حفظ سلامت انتخابات و جلوگيری از تضييع حقوق شهروندان بايد در اسرع وقت، آمران و عاملان اين پروژه ضدامنيتی را شناسايی، دستگير و با اعلام نتايج بررسی‌ها و اقدامات بعمل آمده، پرده از اقدامات ضدملی آنان بردارند. چرا كه در صورت عدم برخورد صحيح، چنين اقدامات غيرقابل قبولی آن هم در استان استراتژيك و حساسی چون خوزستان، نتيجه‌ای جز فراهم كردن فضا برای تندروها و افراطيون و تضعيف جريانات دموكراتيك و معتقد به تماميت ارضی كشور كه اكثريت قاطبه مردم خوزستان و جريانات سياسی قانونی اين استان را تشكيل می‌دهند نخواهد داشت.