دكتررويا طلوعي- عضو كانون زنان
كرد مدافع صلح وحقوق بشر به شعبه چهارم بازپرسی دادگاه انقلاب
سنندج احضار و با وثيقه ای 10 ميليون تومانی قرار است در
دادگاه حاضر شود. هنوز تاريخی برای تشكيل دادگاه دكتر طلوعی
اعلام نشده است.
فعاليتهای وی در عرصه حقوق بشر و حقوق كردهای ايران، از جمله
انگيزههای احضار او به دادگاه انقلاب سنندج است.
وی در عين حال نويسنده مطالب اجتماعی است و اخيرا به نقل از
سايت فمينيستی مقاله ای از وی در پيك نت انتشار يافته بود كه
در ادامه میخوانيد:
زنان و كردهای ايران با يك چوب به عقب رانده میشوند
دادن حق كردها عملی نيست
اما سركوب كردها جدی است!
دكتررويا
طلوعي
شب، سی ام بهمن ماه ميزگردی با حضور مصطفی هجری دبير كل حزب
دمكرات كردستان ايران توسط
VOAبرگزار
شد. بينندگان از نقاط مختلف جهان تماس گرفته وسوالاتی را مطرح
میكردند. با وجودی كه آقای هجری بر عدم تصميم كردها برای
تجزيه و مناسب بودن " سيستمی فدرال ودمكرات" برای اداره حاكميت
ايران تاكيد میكرد، باز هم بينندگان استدلال میكردند كه
كردها خواهان تجزيه اند! حتی برخی اظهار میكردند از آنجا كه
كردها ايرانی هستند نبايد خواهان حقوقی باشند. بيننده ای توصيه
كرد كه زمان كنونی جهت طرح مطالبات كردها مناسب نبوده و مورد
سوء استفاده حاكميت فعلی قرار میگيرد، لذا كردها بهتر است تا
برقراری دمكراسی در ايران صبر كنند. بيننده ديگری اظهار داشت
كه در ايران فعلی كرد و فارس هر دو تحت ستم اند وتفاوتی ميان
آنان نيست .
با شنيدن اين اظهارات با خود انديشيدم كه چقدر مشكلات
اقليتهای ملی و اقليت جنسيتی (نه به لحاظ تعداد بلكه از لحاظ
سهيم نبودن زنان در قدرت ) مشابه است . قدرتمداران از هر جنسيت
و مليتی باشند چنان عاشق قدرت اند كه به هيچ وجه مايل به تقسيم
دمكراتيك آن با سايرين نبوده وحاضر به پذيرش حقوق طرف مقابل
نيستند.
اگر مقايسه ای ميان اقليت ملی (مثلا"كردها) و اقليت جنسيتی
(زنان ) داشته باشيم میبينيم كه:
- در ايران كردها را اصيل ترين قوم ايرانی میخوانند و درهمان
حال مانع دستيابی آنان به حقوق حقه شان میگردند.
- مردان زنان را سرچشمه حيات میدانند ومی گويند بهشت زير پای
مادران است اما زنان را همچنان تحت خشونت قرار میدهند.
***
- برخی مدعی میشوند كه در وضعيت فعلی ايران كرد و فارس هر دو
تحت ستم اند و محروميت كردها را از تدريس زبان مادری و برابری
حقوق سياسی و اجتماعی و فرهنگی و غيره ناديده میگيرند.
- برخی مردان كرد میگويند از آنجا كه ملت كرد تحت ستم بوده و
از حقوق خويش محروم است، پس زن و مرد كرد هر دو تحت ستم اند و
تبعيض جنسيتی كه علاوه برتبعيض مليتی زن كرد را میآزارد
ناديده میگيرند.
***
- ايرانيان بديده شك و ترديد به كردها مینگرند و به محض صحبت
از حقوق كرد، آنها را تجزيه طلب میخوانند.
- مردان هم بديده شك و ترديد به زنان مینگرند ، بگونه ای كه
هر گونه صحبت از آزادی زنان را معادل درخواست آزادی جنسی
میدانند.
***
- ايرانيان از اقتدار كردها بيم داشته و آنراعامل ازهم پاشيدگی
تماميت ارضی ايران میدانند.
- مردان نيز از دستيابی زنان به قدرت هراس داشته وآنرا عامل
ازهم پاشيدگی نظام خانواده میدانند.
***
- ايرانيان مسئله كرد را مسئله ای واجد اولويت قلمداد نكرده و
معتقدند كه مسائل مهمتری همچون نبود دمكراسی در اولويت قرار
دارد ، غافل از اينكه مسئله كرد هم
بخش عمده ای از مسئله دمكراسی است .(اين امر در باره
مسئله زن در ايران نيز صادق است )
- مردان كرد نيز مسئله زن را واجد اولويت نمی دانند چرا كه
معتقدند حل مسئله ملی در اولويت است ،غافل از اينكه زنان آزاد
وآگاه میتوانند به حل مسائل ملی كرد نيز كمك كنند.
***
- برخی توصيه میكنند كه بهتراينست كردها صبر كنند تا دمكراسی
در ايران مستقر شود آنگاه به حل مسئله كرد پرداخت .
-
برخی مردان كرد نيز به زنان توصيه میكنند كه از تلاش برای
احقاق حقوق خود فعلا"صرفنظر نمايند تا پس از حل مسئله ملی
فرصتی برای ان ايجاد گردد.
***
- در ايران میگويند همه ما انسانيم و حق انسان پايمال شده نه
فقط حق كرد.
- در كردستان هم برخی مردان میگويند همه انسانيم و حق انسان
پايمال شده نه فقط حق زن.
***
- گاهی میگويند فارس هم حقی ندارد چه برسد به كرد.
- برخی هم میگويند مرد هم حقی ندارد چه برسد به زن .
***
- راستش را بخواهيد ايرانیها از ته دل حقی برای كردها قائل
نيستند.
- راستش را هم بخواهيد مردان چندان حقی برای زنان قائل نيستند.
***
- برخی اپوزيسيون ايرانی غيركرد هرگاه بخواهند خود را مدرن
ودمكرات نشان دهند از حقوق اقليتها اندكی سخن میرانند آن هم
بشرطی كه از محدوده دلخواه آنان فراتر نرود.
- برخی مردان نيز هرگاه مايل باشند خود را مدرن و دمكرات معرفی
نمايند از حقوق زنان سخن میرانند البته به شرطی كه آزادی
وفعاليت زنان تحت نظارت خود اين آقايان باشد.
***
- كردها از هر بعدی به تحليل حقوق حقه خود بپردازند كسی به
آنها بدرستی گوش نمی دهد يا بندرت به آنها گوش فرا میدهند.
- زنان نيزازهرزاويه ای به حقوق خود بپردازند معمولا"گوش
شنوايی در مردان نمی يابند يا بندرت میآبند.
***
- بنظر میرسد در ايران حقوق كردها را جدی نمی گيرند اما هنگام
سركوب كردها خيلی جدی عمل میكنند.
-
مردان نيز حق زنان را جدی نمی گيرند اما در ضرب وجرح وگاها"
قتل زنان بسيار جدی هستند.
***
- برخی معتقدند زمان مناسبی برای صحبت از فدراليزم از سوی
كردها نيست وحكومت فعلی از اين بحث به نفع خود سوءاستفاده
خواهد كرد.
- برخی مردان كرد نيز معتقدند اكنون زمان مناسبی برای طرح
فمينيسم كردی نيست وموجب تفرقه در صفوف ملی ونفع قدرتمداران
است. آنان به هيچ عنوان به نظريه زنان كرد در مورد ربط جنسيت
ومليت گوش فرا نمی دهند.
***
- در ايران در موارد بسياری بديده تحقير به كردها و فرهنگشان
مینگرند و آنها را عقب افتاده وفقير وناتوان وساده میپندارند
يا حداكثر بعنوان مرزداران غيورو
بس .
- مردان نيز به ديده تحقيربه زنان مینگرند و آنان را كم عقل
واحساساتی و وابسته وبی منطق میدانند يا حداكثر كدبانوهای خوب
وبس .
***
- در ايران با توهم توطئه به جنبش كرد نگريسته و آن را توطئه
ای عليه تماميت ارضی میدانند.
- در كردستان نيزبرخی با توهم توطئه به فمينيسم كردی نگريسته
وآن را توطئه ای عليه جنبش ملی كرد میدانند.
***
- ايرانيان عمدتا"به كردها اعتماد ندارند.
- مردان هم عمدتا" به زنان وجنبششان اعتماد ندارند.
و چه دشوار است در ايران ، كرد بودن و همزمان زن بودن
چه دشوار است محروم بودن و محرومتر بودن
چه كسی دركمان خواهد كرد؟
آيا زنان اين مرزوبوم آلام ما را با تمام وجود حس خواهند كرد؟ |