پس از قرقيزستان، شورشها در تاجيكستان، ازبكستان، تركمنستان و
قزاقستان آغاز خواهد شد؟ تلاش اسلامگرايان تندرو برای
دراختيار گرفتن دولت، بهانه ای شده برای موافقت دولتهای محلی
جهت دادن
پايگاههای نظامی به امريكا
برای مبارزه با تروريسم و اين نوع اسلامگرائی!
در قرقيزستان كمتر از ده روز پس از سرنگونی رئيس جمهور سابق
"عسگرآقايف"، وزير داخله "فليكس كولف" نيز استعفا داد. مقامات
جديد كه به هيچ عنوان آمادگی بدست گيری موقت قدرت را پس از
فرار آقايف به روسيه نداشتند در مورد آينده دچار اختلاف نظر
هستند. آنچه از آن بعنوان "انقلاب لالهها" نام برده میشود و
با آنچه قبلا در اكرائين يا گرجستان گذشت مقايسه میشود، چيزی
نبود جز بروز خشم و نارضايتی مردم كه بسرعت توسط اپاراچيكهای
سابق، به منظور رسيدن به قدرت مورد سوءاستفاده قرار گرفت.
مقامات جديد اعم از "كورمانبك باكيف" رييس جمهور موقت، "فليكس
كولف" مستعفی يا "رزا اوتونبايوا" همه سرانجام مشروعيت پارلمان
را پذيرفتند، پارلمانی كه قبلا نحوه انتخابات آن را غيرمشروع
میدانستند. درمقابل پارلمان نيز سريعا مقامات جديد را تاييد
كرد. حتی با رييس جمهور قبلی مذاكره كرد كه به كشور بازگردد،
بشرط آنكه استعفا دهد و تضمينهای لازم ارائه شود كه انتخابات
رياست جمهوری 26 ژوئن در شرايط عادی انجام گيرد و در اين فاصله
انتقال دشوار قدرت را سازمان دهد. پس از خشونتها و
غارتگریهايی كه در "بيشكك" – پايخت- و ديگر شهرهای قرقيزستان
اتفاق افتاد، اكنون احتمال بروز شورشهايی وسيع تر منتفی نيست.
قرقيزستان كشوری است كه در آن كلانهای سياسی در پيوند با
عوامل مذهبی حاكم هستند، از اينرو رييس جمهور سابق پايگاههای
نيرومندی در زادگاهش و در داخل پارلمان كه دخترش نماينده آن
است در اختيار دارد. همچنين عوامل قومی مذهبی را نيز بايد به
حساب آورد. ازبكها 13 درصد جمعيت را تشكيل ميدهند و در جنوب
غربی كشور زندگی میكنند و اسلامگرايی افراطی در انجا نفوذ
زيادی دارد.
در حال حاضر حكومت جديد میكوشد وضع را تثبيت كند. همين واقعيت
كه از انحلال پارلمان صرفنظر كرد نشان از مشكلات آن در تحكيم
موقعيتش دارد. از همين رو تلاش میكند تا حداكثر تفاهم را ميان
كلانهای مختلف محلی كه بر كشور حاكم اند بدست آورد تا بشود
انتخابات رياست جمهوری را در شرايطی عادی برگزار كرد. اكنون
مسئله آنست كه آن بخش از مردمی كه از بيرون كردن رييس جمهور
سابق پشتيبانی كرده اند و از اوضاع جديد نيز راضی نيستند چه
واكنشی نشان خواهند داد.
فراتر از اينها، هرچند فقر، بيكاری، سطح پايين زندگی در درجات
مختلف عامل بروز شورشهايی بوده كه موجب فرار عسگرآقايف شد.
واشنگتن میكوشد قرقيزستان و كل آسيای مركزی را از روسيه جدا
كند. اين كشور دارای پايگاه نظامی در اين منطقه استراتژيك است.
آسيای مركزی، هرچند پس از سقوط شوروی در مدار روسيه قرار
داشته، اما اكنون بدليل وجود حكومتهای خودكامه، فساد فراگير و
بحران اقتصادی – اجتماعی به منطقه ای شبيه شده كه بر روی بشكه
باروت قرار گرفته است. بقيه جمهوریهای اين منطقه يعنی
قزاقستان، ازبكستان، تاجيكستان و تركمنستان به درجات مختلف
وضعيتی شبيه به قرقيزستان دارند.
احتمال شورشهای مشابه در هيچ يك از انها منتفی نيست. اين
جمهوریها دارای منابع پراهيمت نفت و گاز نيز هستند و روسيه و
امريكا بر سر كنترل آن با هم شديدا رقابت میكنند.
پس از حذف شوروی، واشنگتن كوشيد خلا آن را در منطقه جبران كند.
ايالات متحده ابتدا بر روی گسترش ناسيوناليسم و حتی اسلامگرايی
افراطی سرمايه گذاری كرد تا حوادث يازدهم سپتامبر كه موجب
تغيير برنامه استراتژيك آن شد. قبلا اتحاد شوری حدود 30 تا 40
درصد توليد ناخالص ملی اين جمهوریها را تامين میكرد. اكنون
جز قراقستان كه علاوه بر نفت و گاز دارای پايه صنعتی نيرومندی
نيز هست، بقيه جمهوریهای آسيای ميانه عمدتا كشاورزی محسوب
میشوند؛ هرچند بعضی مانند تركمنستان و ازبكستان دارای نفت و
گاز نيز هستند. اين جمهوریها با سقوط شوروی بسرعت با وضعيت
اجتماعی اسفناكی روبرو شدند.
برنامههای تعديل اقتصادی كه صندوق بين المللی پول و بانك
جهانی به اين كشورها تحميل كرد در غالب موارد به تشديد فقر
منجر شد، تا انجا كه جز قزاقستان هيچكدام از اين جمهوریها حتی
به سطح زندگی 1989 قبل از سقوط شوروی نتوانسته اند باز گردند.
علاوه براين، درپس بحران اقتصادی، اين كشورهای مسلمان
چندمليتی، دارای دولتهايی هستند كه عميقا براساس مناسبات قومی
شكل گفته اند: ازبكها در ازبكستان، تركمنها در تركمنستان،
تاجيكها در تاجيكستان و غيره. در اين منطقه، حكومتهای
خودكامه، مافيايی، فسادآلوده، هر گونه بيان سياسی مستقل و هر
گونه امكان برقراری انتخابات واقعا آزاد را سد كرده اند. به
اين وضعيت اختلافهای سرزمينی، حتی برسر تقسيم آب نيز اضافه
شده است.
خطر اسلامگرايی افراطی نيز كم نيست. درگيری ميان دولت و حزب
رستاخيز اسلامی در تركمنستان در سالهای 1992 و 1999 بيش از
70 هزار كشته
برجای گذاشت. در ازبكستان دره فرغانه به پايگاه اسلامگرايان
ازبك تبديل شده است. از آنجا اسلامگرايان به مبارزه مسلحانه
برضد دولت برای برقراری حكومت اسلامی برخاستهاند. از 11
سپتامبر بدينسو، به
بهانه مبارزه با خطر اسلامگرايان
غالب حكومتهای منطقه استقرار
پايگاههای نظامی امريكايی
را دربرابر كمكهای مالی پذيرفته اند. در همه آنها، مانند
قرقيزستان، واشنگتن يك سلسله سازمانهای اجتماعی و اقتصادی
بوجود آورده كه كارشان آماده كردن شرايط برای برقراری حكومتی
است متشكل از كارگزاران مستقيم امريكا. وظيفه اصلی آنها خارج
ساختن روسيه را از اين منطقه انباشته از نفت و گاز است. نفوذ
مسكو بر منطقه ای كه آن را عمق استراتژيك خود میدانست بشدت
مورد تهديد قرار گرفته است. شايد مسكو بنوعی بهای پشتيبانی خود
از حكومتهای خودكامه را نيز میپردازد. |