روم به
ديوار
روم به ديوار بود
و نامت بر لبي
كه به گلها و ماهیها
و به سنجاقكها
لبخند نزده حتا
نمی زند
ديوار رو به من بود
ديوارها رو به من
و انگشت
روی نام و نامهای تو بود
و روی نام گل و گلها
ماه و ماهیها
روی بال سنجاقكها انگشت بود
و مشت بود روی بال سنجاقكها
و همين است
و
همين بوده تا
نامت اسم شبم، اسم شب و شبهات نامم
بوده عشق
عشق بوده
گلادياتور نبوده و نيستم
به اسمت قسم
به اسمت قسم و به اسم ماه و ماهیها
روم به ديوار
و ديوارها به روم
ختم نمی شود تاريخ
به انگشتها و مشت
|