آواز خوشی
در راه است
مجتبی كاشانی (م.سالك)
گوشها
منتظر بانگ جرسهای مناند
كوچهها منتظر بانگ قدمهای تو اند
تو از اين برف فرو آمده ديگر مشنو
تو از اين وادی سرمازده نوميد مباش
«دي» زمانی دارد
و زمستان اجلش نزديك است
من صدای نفس باغچه را ميشنوم
و صدای قدم گل را در يك قدمي
و صدای گذر گرَده گل را
در بستر باد
و صدای سفر و هجرت دريا را در هودج ابر
و صدای شعف فاخته را در باران
و صدای اثر باران را بر قوس و قزح
و صداهايي
نمناك
و مرموز
و سبز
عجب آواز خوشی در راه است.
|