چند وقت است كه وقتی صبح از خانه می روی بيرون، يك تفاوتی را
نسبت
به روز قبل احساس ميكنی: بی اعتمادی، سرخوردگی، سردرگمی در بين
مردم و فعالين سياسی است.
تمام
مطالبی كه در كتاب ها، درباره فضای ياس حاكم، پس از كودتای 28
مرداد خوانده ای در مقياسی كوچك تر لمس می شود.
مردم به هيچ كس اعتماد ندارند و احساس می كنند كه مبارزه
تمام شده و همه چيز را باخته اند. ديگر از آن نشاط سياسی و
اجتماعی حاكم در دوره
اصلاحات نشانی نيست. از روحيه پرنشاط و طنز پرداز مردم نشانی
نيست. حتی از حساسيت مردم نسبت به پيگيری خبرها نيز خبری نيست.
پيام های كوتاه
و بی معنی و كمتر سياسی جای پيام های سياسی را گرفته است.
احساس می كنی كه مردم فهميده اند چه اتفاقی افتاده و
چه اتفاقاتی خواهد افتد. همه منتظر گذشت زمان اند و اين نشانه
بدی از اوضاع اجتماعی است. |