- انتخاب اعضای
دولت نهم مثل انتخاب رييس جمهورنهم، امری قابل پيش بينی نبود.
چهره هايی که انتخاب شدند،عمدتا ناشناخته و در حوزه هايی که
بعضا مشغول به کار شدند فاقد تجربه شاخص مديريتی بودند. توجيه
انتخاب آنها عمدتا جوانگرايی و انقلابی بودن عنوان شد. گويی
قرار بر اين بود که از همان ابتدا تصميمات انقلابی اتخاذ شود.
- گفته می شد که رئيس
جمهور از همه اعضای کابينه خواسته ميثاقی را امضا کنند و به
اين ميثاق پايبند باشند. هر چند محتوای اين ميثاق اعلام نشد،
ولی روشن بود که اين ميثاق، ميثاقی انقلابی است و همه ی
دولتمردان آنرا امضا کرده اند.
- يکی دو ماهی است که دولت در حال خانه
تکانی ست. دولتی که کمتر از يک سال و نيم عمر داشته و با حمايت
همه ی عناصر پيدا و پنهان قدرت سر کار آمده، سه ترميم داشته
است. و به نظر می آيد که اين ترميم ها ادامه داشته باشد. اينکه
چرا می روند نيز همچون آمدنشان روشن نيست. مردم فقط شاهد
جابجايی مهره ها و تصميمات انقلابی رييس جمهورهستند.
- اول شايعه ی استعفا مطرح می شود. اين يک
نشانه است. اين استعفا بارها و بارها توسط صاحب عله ها و يا
روابط عمومی ها رد می شود و ناگهان فرد جديدی توسط رييس جمهور
محترم به مردم معرفی می شود.
- عزل شدند، استعفا دادند، ضعيف بودند،
انقلابی نبودند...معلوم نيست. از آنجا که خودشان بارها اعلام
کردند که استعفا نداده اند و تا آخرين لحظه نيز در مصدر خود
حضور داشتند، اين قرينه که از کار برکنار شده اند تقويت می
شود. ولی اينکه چرا معزول شدند، مسئله ای ست که کسی به آن پاسخ
نداده و قطعا نخواهد داد.
- اين روزها قرارست رئيس
جمهور "به تقاضای مردم امريکا" پاسخ دهد و برای آنها پيامی
بفرستد. بالطبع فرصتی برای توضيح اينکه چرا مردان کابينه خود
را چنين اخراج می کند، نخواهد داشت. کاش رييس جمهور به تقاضای
ملت ايران نيز پاسخ دهد و جوابی روشن به جابجايی های انقلابی
خود بدهند.
- در خبرها آمده بود فرهاد رهبر مسئوليت
جديد خود را به عنوان معاون رييس جمهور نپذيرفته وعطای خدمت در
چنين کابينه ای را به لقايش بخشيده است.اين خبر
نيز در صورت صحت
نشانه ی نارضايتی نامبرده به نحوه ی عملکرد رييس جمهور است. به
نظرم اگر معزولين قبلی نيز در اعتراض به عزل ناگهانی خود از
پذيرش مسئوليت جديد خودداری می کردند، احمدی نژاد لااقل در
نحوه ی برخورد خود با مردان کابينه اش تجديد نظر می کرد. |